د خبر تفصیل
موانع اصلی تقریب و وحدت میان شیعیان و اهل سنت
موانع اصلی تقریب و وحدت میان شیعیان و اهل سنت
ما معتقديم بزرگترين عامل تفرقه در ميان امت اسلامی لعن و نفرين به پاکترین انسانهای روی زمين پس از پيامبران است، كه با دلائل بسيار واهی و با اتكاء به افسانههای پوچ و بیريشه صورت ميگيرد؛ وقتی مسلمانان بدانند كه صحابه و اهل بيت نه تنها يكديگر را لعن و نفرين نمیكرده، بلكه با يكديگر شير و شكر بودهاند و بارها در انظار همگان از يكديگر ستايش میكردهاند؛ ديگر دليلی وجود ندارد كه يك فرد مسلمان آنان را لعنت و نفرين كند و خودش را مستوجب خشم و غضب الهی قرار دهد زيرا خداوند متعال در حديث قدسی میفرمايد: (من عادی لي ولياً فقد آذنته بالحرب) «كسی كه با يكی از دوستان من دشمنی كند من با او اعلان جنگ میكنم». اگر صحابهای كه قرآن بارها از آنان ستايش نموده اوليای خدا نباشند ديگر چه كسی میتواند ولی خدا باشد؟! به اميد آنكه روزی امت اسلامی بتواند با دانش و بينش هر چه عميقتر، اسباب تفرقه را شناسايی و خنثی نموده و راه وحدت و عزت و سر بلندی را بپيمايد.
قرآن يكی از اهداف آمدن پيامبران را رفع اختلافات معرفی میكند. پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) نيز توانست تفرقه ملت عرب را در انقلاب عظيم اسلام به وحدت تبديل كند و تمامی خلفای راشدین هم همه تلاش خود را برای تحقق وحدت به كار بستند و علی رضی الله عنه حتی بارها به خلفا در حفظ وحدت و اقتدار جامعهی اسلامی مشورت و ياری داد و در دوران خلافتش با وجود آشوب و تنش فراوان، هدف علی در برقراری اتحاد و وحدت تغيير نكرد و برای تحقق آن از هيچ تلاشی فروگذاری نكرد.
از اتحاد به عنوان نعمت الهی تجليل شده است و برادری و همدلی را ميستايد.
اعراب به نعمت اسلام، اختلافاتی كه چون درهی آتش بود كنار گذاشته و برادر يكديگر گشتند و همهی قبايل را به وحدت فراخواندند و پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) در طول ده سال در مدينه، الگوی حكومتداری در سايهی وحدت ايجاد كرد.
ولی امروز، قرنهاست كه مسمانان از مدينهی فاضلهی پيامبر فاصله گرفتهاند و انتظار اتحاد و همدلی مسلمانان به رؤيای غير قابل تحقق تبديل شده به طوری كه گاهاً اختلافات رنگ كينه و دشمنی به خود گرفته و احزاب و گروههای اسلامی حكم به كشتن و كفر و ارتداد هم میدهند.
دو گروه از مسلمانان كه با هم اختلافاتی در زمينههای اعتقادی و فقهی دارند شيعيان و سنیها میباشند كه علمای اين دو مذهب عليرغم شعار وحدت هنوز نتوانستهاند وحدت واقعی را در دنيای اسلام پديدار كنند، هرچند تلاشهايی صورت گرفته ولی كافی نيست.
در بسياری از گفتگوهايی كه بين علمای دو مذهب صورت گرفته يا به صورت تملقآميز از اتحاد و وحدت صحبت كردهاند و بعد از گفتگو سخنان خودشان را عملی نكردهاند و يا به صورت جبههگيری و جدل رو در روی هم قرار گرفته، بدون اين كه گفتگوی آنها نتايج مثبت چندانی داشته باشد.
متأسفانه انديشمندان اسلام اختلافات را موشكافی نمیكنند و به آنچه كسب كردهاند دلخوش كردهاند و توجه ندارند كه بسياری از اختلافات قابل اصلاح است و در اين شرايط اختلافات غير قابل اصلاح نيز بايد متروك شود.
در بهمن ماه 1385 هجری شمسی، بين دكتر يوسف قرضاوی انديشمند مصری و آقای هاشمی رفسنجانی گفتگويی زيبا صورت گرفت كه با همهی گفتگوهای قبلی تفاوت داشت و واقعاً اين دو عالم جهان شيعه و سنی نشان دادند حاضرند اتحاد را جايگزين تفرقه كنند ولی اين گفتگو كافی نبود و از اين گفتگوهايی كه اختلافات موشكافی و سوء برداشتها برطرف میشود بايد هر ساله چندين مرتبه اتفاق بيفتد و بايد دست جيرهخواران تفرقه، از تصميمگيری بر دنيای اسلام كوتاه شود.
چرا بايد يك شيعه در بين سنيان و يك سنی در بين شيعيان بدون زخم زبان و مزاحمت زندگی نكند؟
نكتهی ديگر اين است كه بايد توجه داشت مسلمان حق ندارد در اصول دين تقليد كند و هركس در اصول دين از پدران و... تقليد كند، اسلامش قابل قبول نيست. شايد بيش از نيمی از مسلمانان در دين از پدرانشان تقليد كردهاند و شناخت كافی از اسلام ندارند.
شايد اگر اسلام تحقيقی جای اسلام تقليدی را بگيرد بسياری ازاختلافات و تفكرات اصلاح شود.
در كتاب خدا به مسائل اعتقادی و بندگی خدا و روش نيكو زيستن بيش از مسائل فقهی پرداخته شده است در حالی كه علمای اسلام به مسائل فقهی بيشتر پرداخته و در راهنمايی مردم در عبادت خدا به معنای واقعی و آموختن نيكو زيستن به امت كوتاهی كردهاند هر چند كه اين كوتاهی ناخواسته بوده ولی اين سبب شده تا بسياری از مردم دين را در چگونگی وضو گرفتن و غسل كردن و... خلاصه كردهاند غافل از اين كه عبادت خدای يگانه و دست طلب پيش او فقط دراز كردن، كمك به هم نوع، تلاش برای پيشرفت، تربيت فرزند، اخلاق نيكو و صلهی ارحام و كسب روزی حلال و... اهداف اصلی دين است.
با نگاهی به زندگی اصحاب و خاندان پيامبر متوجه میشويم كه آنها مصلحت اسلام را بر هر چيز ترجيح میدادند، به طور مثال علی (رضی الله عنه) كه از اصحاب به خاطر عدم انتخابش دلخور بود به خاطر اسلام سكوت كرد (حسب ادعای مدعیان پیروی از علی رضی الله عنه) ولی بعضی پيروان علی (رضی الله عنه) قرنهاست كه به خاطر اسلام در شرايط وخيم مسلمانان سكوت نمی كنند!
چه بسا كه بسياری از قتلها و غارتها و كشتارها در قرون اخير به خاطر شيعه و سنی بودن بود. چه بسيار سنیها را حكومت صفوی به فجيعترين شكل ممكن كشت.
عدهای طرفدار تفرقه مسلمانان را سرگرم اختلافات شيعه و سنی و... كردهاند تا از اين راه بهايی كسب كنند، عدهای از اينها بر منابر مساجد راه پيدا كردهاند و در جايی كه بايد يگانگی الله، مسلمانان را متحد گرداند شعار اختلاف و تفرقه سر میدهند و از عذاب الهی نمیترسند.
با نگاهی به مدينهی فاضلهی رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) ميبينيم كه يهوديان و مسيحيان، حتی منافقان در حكومت پيامبر بدون رنج و عذابی میزيستند ولی شيعه و سنی بايد همديگر را بيازارند و به هم توهين كنند!
اگر بخواهيم مسلمانان متحد شوند بايد آگاهی و دانايی عوض نادانی و بیدانشی به جوامع اسلامی پای گذارد. بر هر فرد مسلمان لازم و واجب است چون به سن بلوغ رسيد در رابطه با اصول دين و حقيقت اسلام تحقيق كند، اسلام را بشناسد و هدف دين را درک كند آن گاه دين برايش لذتآور است و نه با توهين به اعتقاد ديگران، بلكه با دليل از دين دفاع میكند. به راستی كه توهين و تحقير اعتقادات ديگران بدون اين كه دليلی ارائه دهيم از نادانی و تعصب سرچشمه میگيرد و در بسياری از موارد مسلمانان به دليل عدم آگاهی از دين در اختلافاتی كه بين خود دارند عوض اين كه با دليل و مدرك رقيب خود را ساكت كنند به تخريب شخصيت وی میپردازند كه اين نشانهی عدم آگاهی آنها از حقيقت دين شان است.
در گفتگوی بين عوام شيعه و سنی وقتی سنی پيروز شده، شيعه شكست خورده عوض جواب دادن به او بر چسب وهابی بودن به سنی میزند در حالی كه وهابيت را هم نمیشناسد.
متأسفانه امروز خيلی از مسلمانان اعتقادشان را از كتب عرفانی و همچنين نظريات انديشمندان و... گرفته بعد آيات قرآن را بر باورهای خود تحميل میكنند و اين يكی از دلايل اختلاف است. آيا به راستی دين و اعتقاد ارزش چند ماه مطالعه در كتاب خدا را ندارد، آيا اگر تعصب فراموش شود وحدت نمايان نمیشود؟ و اگر كتاب خدا بدون تعصب مطالعه شود گرهها گشوده نمیشود. متأسفانه دين برای بسياری از انسانها نمادين شده و حالت انفعالی پيدا كرده است و يكی از دلايل عمدهی عقبماندگی مسلمانان انفعالی بودن دين در نظر بعضيهاست.
((كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّـهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّـهُ يَهْدِی مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ)). [البقرة: ٢١٣]
«همهی مردم یک امت بودند؛ پس (از آنکه عدهای راه حق را رها کردند،) الله پیامبران را به عنوان بشارتدهنده و بیمدهنده فرستاد و همراهشان کتاب را به حق نازل کرد تا میان مردم دربارهی اختلافاتی که داشتند، حکم نماید... تنها کسانی در آن اختلاف کردند که به آنها کتاب داده شد؛ (آن هم) پس از آنکه نشانههای آشکار، در اختیارشان قرار گرفت (و این اختلاف) از روی حسادتی (بود که) در میانشان وجود داشت. الله به فرمانش مؤمنان را به حقیقتِ چیزی که مورد اختلافشان بود، هدایت نمود. و الله هر که را بخواهد، به راه راست هدایت میکند.»
نکاتی در آيه فوق:
- هدف آمدن پيامبران، رفع تفرقه
- كتابهای آسمانی منبع خوبی برای رفع تفرقه
- تفرقه عامل سركشی است در برابر خدا با تفرقه سركشی نكنيم.
بنابر آیات قرآن کریم، تنها راه اتحاد مسلمانان بازگشت به قرآن کریم و فرامین آن میباشد.
امیدواریم که روزی فرا رسد که همه مسلمانان بر اساس کتاب خدا و سنت صحیح رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم وحدت کنند و از تفرقه و اختلاف بپرهیزند.