Updated On : <% book.up_date %>
Dewy : <% book.cat.dewey %>/<% book.ID %>
Number Of Pages : <% book.pages %> Downloads : <% book.load_nom %> Displayed : <% book.visit_nom%> Download PDF : https://new.aqeedeh.com/en/book/download/1390/pdf Book With Other Languages : Contact Site Admin About This Book
Tags For This Books
Other Volumes Of This Book
Book Name <% book.name%>
ایشان امام و عالم نامدار، و علامهی محدّث؛ شاه عبدالعزیز پسر شاه ولی الله فرزند عبد الرحیم عمری دهلوی میباشند. ایشان از بزرگترین علمای سرشناس عصر خویش بودند. مردم روزگار آن حضرت او را به «حجة الله» و «سراج الهند» لقب دادهاند.
شاه عبدالعزیز -رحمه الله- به سال: 1159 هـ در خانهی پدر بزرگوارشان شاه ولی الله دهلوی (رحمه الله) چشم بدنیا گشود، در خردسالی قرآنکریم را حفظ نمود، و علوم متداوله را نزد پدر بزرگوارش فرا گرفت؛ برخی کتابها را نزد ایشان خواند و خیلی از مسایل را نیز از پدر شنید، و خود نیز به تحقیق، درایت، تفحّص و اهتمام به مسایل علمی پرداخت به گونهای که در آغاز جوانی در میدان تحقیق علمی سرآمد اقران شده بود. هنوز شانزده سال بیش نداشت که والد ماجدش شاه ولی الله دهلوی به دیار باقی شتافت، و شاه عبدالعزیز نزد علمای بزرگ –که از شاگردان پدرش بودند- به ادامهی تحصیل پرداخت.
ایشان قدی بلند، چهرهی گندمگون، اندامی لطیف، چشمهای درشت، ریش انبوه داشت. و خط نسخ و رقعه را با زیبائی تمام مینوشت. و چون خود از سران مجاهدین و صاحب فتوای مشهور جهاد بر علیه انگلیس در شبه قارهی هند بود، در تیر اندازی و اسبسواری مهارت ویژهای داشت.
ایشان رحمه الله یکی از نوادر روزگار بود؛ حافظهی قوی و فهمی سرشار داشت. و انسانی بسیار فاضل و مؤدب بود. از پانزده سالگی به تدریس پرداخت، او شاگردانی تربیت نمود و در میدان درس و تدریس آوازهاش در همهی هندوستان پیچید، و از هر گوشه کنار کشور طالبان علوم نبوّت به خدمتش میرسیدند.
ایشان از بیست و پنج سالگی به برخی امراض دردناک از قبیل: جذام (خوره)، برص و کوری مبتلا گردید، و برخی چهارده مرض دردناک در بدن ایشان را شمردهاند. با وجود این از تدریس، افتاء، ارشاد، تصنیف و تدریس باز نماند.
شاه عبدالعزیز با وجود این همه درد، طبعی لطیف، برخوردی نیکو، حافظهی قوی، زبانی گویا، گفتاری شیرین و چهرهای خندان داشت. و با تواضع، فروتنی و هوشیاری خاصی حقائق علمی را مورد بررسی قرار میداد.
ایشان تألیفات زیادی دارد، که نزد دانشمندان امت اسلامی مقبولیت ویژهای پیدا کرده است، ایشان در مسایل عقیدتی نکاتی بسیار گویا و روشن را بر شیعیان خرده گرفته، با براهین آشکار و دلایل روشن این فرقه را مبتدع و گمراه ثابت کرده است. مذهب خودساختهی شیعه هرگز نتوانسته جوابی در قبال آنچه امام عبدالعزیز مطرح ساختهاند بیابد، به همین دلیل کتابهای آن حضرت در کشورهایی چون ایران بکلی ممنوع اعلام شده است. شیعه صفوی با زور بازو میخواهد بر برهان و دلیل گویا غلبه یابد! نوشتههای آن حضرت باعث بازگشت تعداد بسیار زیادی از شیعیان به اسلامی که قرآن آنرا مطرح ساخته، و رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) برای بشریت به ارمغان آورده شده است. کتابهای مزبور از مشهورترین تصنیفات شاه عبدالعزیز دهلوی (رحمه الله) است:
1- تفسیر قرآن کریم مسمی به «فتح العزیز»، این کتاب را در شدت مرض و هنگام ضعف و ناتوانی شدید بر شاگردان املا نمود که در چند مجلد بزرگ بوده است، اما بیشتر آن در انقلاب هند از بین رفته[1]، و تنها دو جلد از اول و آخر آن باقی مانده است.
2- الفتاوى في المسائل المشكلة.
3- تحفهء اثناعشرية (نصيحة المؤمنين وفضيحة الشياطين)، این کتاب رد علمی قوی بر شیعیان رافضی میباشد. و در ایران غدقا است.
4- بستان المحدثين، فهرست کتابهای حدیثی و تراجم تفصیلی راویان آنها میباشد، ولی متأسفانه این کتاب به پایهی اکمال نرسیده است.
5- العجالة النافعة، این کتاب در اصول حدیث و به زبان فارسی میباشد.
6- السر الجليل في مسألة التفضيل، جزوهای در فضیلت وبرتری برخی از خلفای راشدین (به ترتیب خلافت بر برخی دیگر) است.
7- سرّ الشهادتين، جزوهی گرانبها و نفیسی است در شهادت حسن و حسین (رضی الله عنهما).
8- ميزان البلاغة، متنی گرانسنگ در علم بلاغت.
شیخ عبدالعزیز دهلوی (رحمه الله) در ماه شوال سال: 1239هـ به عمر هشتاد سالگی درگذشت، و کنار قبر والدش در دهلی به خاک سپرده شد. خدا رحمت کند این عاشقان پاکطینت را.
تفصیل زندگی این ابرمرد میدان علم و جهاد را در:
الإعلام بمَن في تاريخ الهند من الأعلام المسمى بـ «نزهة الخواطر وبهجة المسامع والنواظر» تألیف شيخ الشريف عبد الحي بن فخر الدين الحسني الندوي 7 / 275- 283 ط. 1398هـ دائرة المعارف العثمانية حيدر آباد دكن- هند نگاه کنید.
[1]- قابل یادآوری است که مفقود شدن تفسیر فتح العزیز داستانی دردناک دارد، و دستهای کثیفی در نابودی این تفسیر نقش داشته اند.