تفاصيل الخبر
كتاب شاهراه اتحاد ( بررسی نصوص امامت ) چاپ شد
كتاب شاهراه اتحاد چاپ شد
برادران و خواهران عزیز
کتاب «شاهراه اتحاد» به سبب حساسیت شدید روحانیت شیعه نسبت به موضوع کتاب در زمان حیات استاد قلمداران رحمه الله به صورت تایپ شده تکثیر و مخفیانه منتشر شد. اما نه توسط استاد بلکه توسط دوستانی در تهران این امر را به عهده داشتند. این کتاب حاوی بررسی حوادث پس از رحلت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و واقعه سقیفه بنی ساعده و موضوع خلافت بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم و بحث جنجال بر انگیز امامت می باشد.
فرقه شیعه امامیه مسأله امامت را از اصول دین و مذهب و آن را منصوص از جانب الله متعال و رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم می داند و منكر آن را از دین دور و از سعادت مهجور و مخلّد در آتش جهنّم می شمارد، گرچه فرد ایمان به الله و رسول صلى الله علیه وآله وسلم داشته باشد و به تمام و ظایف دینی عمل كند.
مدرك و مستند شیعه در این گفتار و عقیده فقط اخبار و احادیثی است كه در كتبشان ذكر شده و مدّعی تواتر مضمون آنها می باشند و گرنه در كتاب الله از مسأله امامت ذكری صریح و خبری واضح نیست مگر به زور تأویل و تقدیر و حمل به خبر و این كار با قرآن كریم كاری نارواست، زیرا الله متعال قرآن را كتاب و نور مبین و روشن و بدون ابهام و مایه هدایت مردم و قابل درك و فهم و تدبّر خوانده و آیات كتابش را برای شناخت حقّ و باطل میزان و فرقان قرار داده و باید مسلمین اولاً آن را بفهمند تا حقّ و باطل را با آن بسنجند و حتی به دستور ائمه رضی الله عنهم مكلّف اند هر خبر موافق با قرآن را پذیرفته و خبر مخالف قرآن را طرد كنند، پس باید اگر به راستی تابع ائمه اطهارند اخبار را حمل به قرآن كنند، نه آنكه قرآن را تأویل كرده و حمل به خبر نمایند.
به هر حال ضروری است اخبار و احادیثی كه راجع به "امامت" و نص بر آن رسیده است، بررسی شود و تحقیق كاملی در آنها صورت گیرد، زیرا نمی توان در امری كه از اصول دین و موجب سعادت یا شقاوت اخروی است از پیشینیان تقلید كرد، خصوصاً كه در كتاب خدا كه فروع جزئیه بسیاری در آن بیان شده از این اصل مهم خبری نیست و با اینكه حق تعالی فرموده: "وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً" یعنی: "ما تا زمانی كه پیامبری نفرستیم (كه دین را تعلیم كند، كسی را) عذاب نمی كنیم" (الاسراء/15) و باز فرموده: "حَتَّى یبَینَ لَهُمْ مَا یتَّقُونَ" یعنی: "تا برای ایشان آنچه را كه باید بپرهیزند بیان فرماید" (التوبه/15) چگونه به این اصل كه در قرآن نیامده، عقاب فرموده یا ثواب می دهد؟!
دانشمند ارجمند و استاد عالیقدر "حیدر علی قلمداران" رحمه الله در این كتاب نصوص امامت را كه سد راه وحدت بین مسلمانان شیعه و سنی قرار گرفته را مورد بحث و بررسی قرار داده است، انتظار ما از خوانندگان گرامی این است كه هدف مؤلف را كه ایجاد و حدت و اتفاق و همدلی میان مسلمین بوده و به همین جهت و قت خود را برای این تحقیق مصروف داشته و كتاب خود را "شاهراه اتحاد" نامیده اند، در نظر گرفته و به دیده انصاف و بیطرفی و بدون پیشداوری بدان بنگرند نه با بغض و تعصب و عناد، زیرا تعصب و لجاج مانع فهم حقائق است و مدعیان تشیع چون مدار افكار و عقاید خود را تعصب مذهبی قرار داده اند در بسیاری از امور و عقاید دانسته یا نادانسته حتی با ائمه خویش مخالفت می ورزند و چه بسـا بر خلاف رفتار و گفتار آن بزرگواران عمل می كنند كه از آن جمله است ایجاد تفرقه و انتقاد و بدگویی از سایر فرق اسلامی، این كار بر خلاف روش و سیرت امام المتقین حضرت علی رضی الله عنه است زیرا آن حضرت با خلفای راشدین مراوده داشت و به نماز جماعت وجمعه ایشان حاضر می شد و همواره ایشان را به لحاظ فكری كمك كرده و مشكلات ایشان را حل و با ایشان معامله برادری اسلامی می نمود وحتی فرزندان خود را به نام خلفاء می نامید و یكی از فرزندان وی "عمر بن علی" و دیگری "عثمان بن علی" و دیگری "ابو بكر بن علی" است و چنانكه در "الارشاد" شیخ مفید و سایر كتب حدیث و تواریخ ذكر شده دختر خود و فرزند حضرت فاطمه زهراء رضی الله عنها یعنی حضرت "أم كلثوم" را به عقد ازدواج حضرت عمر بن خطاب رضی الله عنه درآورد و او را به دامادی خویش پذیرفت و در محاصره خانه عثمان با دست خود به خانه وی آب می برد و دو فرزند عزیزش امام حسن و امام حسین ـ رضی الله عنهما ـ را به پاسداری از خانه وی گماشت و در كلمات خود از ایشان به خوبی یا دكرده و نسبت به ایشان بدگویی نمی كرد.
سخنی درباره مؤلف كتاب:
استاد حیدر علی قلمداران رحمه الله فرزند اسماعیل در سال 1292 خورشیدی در روستای دیزیجان در 55 کیلو متری جاده قم- اراک از توابع شهرستان قم در خانواده ای کشاورز و نسبتاً فقیر چشم به جهان گشود, در پنج سالگی مادرش را از دست داد, و به علت فقر وعاجز ماندن از پرداخت حتی دو قران پول مکتب خانه روستا از حضور در کلاس درس زن آخوند محروم بود, فقط پشت در می ایستاد و مخفیانه به درس پیرزن گوش می داد, باری بدلیل پاسخ دادن به همه ی پرسشهای پیرزن که بچه ها از آن عاجز مانده بودند اجازه یافت مجانی در کلاس شرکت کند.
به علت نداشتن قلم و کاغذ و شوق روز افزون خواندن و نوشتن از دوده ی حمام به جای مرکب و از کاغذهای اضافی ریخته به جای دفتر استفاده می کرد.
حیدر علی در سن پانزده سالگی پدرش را نیز از دست داد، حیدر علی در سن بیست و هفت سالگی ازدواج کرد و در سی سالگی به خدمت اداره ی فرهنگ قم در آمد از آن پس که دائره ی تحقیقات و مطالعات وی گسترش یافته و قلمش از مهارت خوبی بهره یافته بود در روزنامه های استوار و سرچشمه در قم و وظیفه, در تهران مقاله می نوشت مجله یغما نیز مقالات و اشعار زیبای استاد را چاپ می کرد وهمچنین مقالات فقهی و ارزشمندی در مجله ی وزین حکمت نیز نشر گردیده است.
جریان ترور و دیگر حوادث ناگوار زندگی استاد قلمداران
پس از انتشار مخفیانه کتاب شاهراه اتحاد (بررسی نصوص امامت) و کمی پیش از پیروزی انقلاب یکی از آیات عظام قم به نام شیخ مرتضی حائری فرزند آیت الله شیخ عبد الکریم حائری مؤسس حوزه ی علمیه ی قم بواسطه ی شخصی از آقای قلمداران خواست که به منزل ایشان برود فردای آن روز که آقای قلمداران به خانه آقای حائری رفته بود ایشان به استاد گفته بود: آیا کتاب نصوص امامت را شما نوشته اید؟ استاد پاسخ می دهد: بنده نمی گویم من ننوشته ام اما در کتاب که اسم بنده به چشم نمی خورد! آقای حائری گفتند: ممکن است شما را به سبب تألیف این کتاب به قتل برسانند! آقای قلمداران فرمود: چه سعادتی بالاتر از این که انسان به خاطر عقیده اش کشته شود سپس آقای حائری گفتند: اگر می توانید همه را جمع آوری نموده و در خاک دفن کنید یا بسوزانید! ایشان پاسخ داد: در اختیار بنده نیست, فرد دیگری چاپ کرده, شما همه را خریداری کنید و بسوزانید! از طرفی این همه کتاب کمونیستی و تبلیغ بهائیگری در این کشور چاپ و منتشر می شود چرا شما در باره ی آنها اقدامی نمی کنید؟!
پس از گذشت چند ماه از پیروزی انقلاب در تابستان 1358 خورشیدی شب بیستم رمضان سال 1399 هجری قمری که استاد قلمداران طبق عادت هر سال تابستان را در روستا می گذراند جوان مزدوری که از جانب کوردلان متعصب تحریک و مسلح شده بود نیمه شب وارد خانه ی استاد شد و او رادر حالت خواب ترور کرده و گریخت, لیکن علی رغم فاصله بسیار کم گلوله فقط پوست گردن ایشان را زخمی کرد و در کف اتاق فرو رفت.
طبق اظهاراتی که از خود استاد نقل شده روز قبل از حادثه جوانی از قم نزد او آمده بود و در مورد پاره ای عقاید و نظریات ایشان و نیز درباره ی کتاب سؤالاتی کرده بود! بدون شک نوشتن کتاب خمس و شاهراه اتحاد انگیزه ی قوی این ترور بوده است.
در هر صورت مشیت و تقدیر الهی مرگ استاد قلمداران را اقتضا نکرده بود!
دیگر واقعه ی تلخ زندگی استاد قلمداران زندانی کردن او در زندان ساحل قم بود ازخود استاد شنیده شده که می فرمود: «روزی که من در اثر دو سکته ی مغزی پی در پی روی تخت خوابیده بودم دو نفر از طرف دادگاه انقلاب قم به منزل ما آمدند و بنده را به جرم واهی ضدیت با انقلاب اسلامی با مقداری از کتابهایم با خود بردند وحتی اجازه ندادند داروهای خود را بردارم این در شرایطی بود که بنده اصلا قادر به کنترل ادرارم نبودم و برای مواقع ضروری دستگاه مخصوص به همراه داشتم سپس مرا به زندان ساحل قم منتقل کردند و در حالی که فقط یک پتوی زیر انداز در سلول داشتم به علت شکسته بودن شیشه ی سلول تا صبح از سرما به دیوار می چسبیدم و شام هم به من نرسید زیرا سایر زندانیان چپاول کردند فقط یکی از زندانیان از سهم غذای خودش مقداری به من داد صبح هم اوضاع به همین منوال بود لذا مجبوراً نیت روزه کردم.
این بود معرفی کوتاهی از آثار استاد حیدر علی قلمداران مطالب بیشتر در مورد ایشان را در اینجا بخوانید.
در پایان الله سبحانه وتعالی را سپاسگذاریم که توفیق عنایت فرمود تا این کتاب ارزشمند به زیور طبع آراسته گردد.
دوستان عزیز می توانند برای دانلود كتاب به این صفحه مراجعه نمایند:
داونلود كتاب شاهراه اتحاد