859

مشخصات کتاب

موافقات حضرت عمرس




تأليف:

مولانا محمد ضیاء القاسمی


مترجم:

مولانا غلام محمد سربازی

پیشگفتار

بسم الله الرحمن الرحیم

نحمده ونصلي علی رسوله الکريم.

قاتل مشرکین، امیر مؤمنان حضرت سیدنا فاروق اعظمس آنچنان شخصیت بزرگی بودند که محدثین و مورخین صدها کتاب در مناقب و فضایل او تحریر کرده‌اند، و این سلسله تا قیامت جاری خواهد بود، زیرا امت مسلمان یقین کامل دارد که دین مبین اسلام بوسیله صحابه کرام (رضوان الله علیهم أجمعین) از پیغمبر اسلامص به آنان رسیده است.

گروه صحابه (رضوان الله علیهم) پروانگان شمع نبوت و ستارگان درخشان آسمان رشد و هدایت بوده‌اند، اگرچه همه اصحاب رسول خداص از نظر روشنایی و عظمت و جلالت یکتای زمانه هستند، اما آن مراتب و فضایلی که خلفای راشدین را حاصل است مثال آن در دنیا دیده نشده و نخواهد شد.

حضرت عمر فاروقس اگرچه به اعتبار ترتیب خلافت، خلیفه دوم گفته می‌شود، اما از نظر بعضی امتیازات خصوصی در نظر نمایان‌تر می‌آید.

در این رساله چند واقعه بخدمت خوانندگان محترم اهدا و تقدیم می‌گردد، تا معلوم شود که حضرت فاروق اعظمس از چه مقام و امتیاز والایی برخوردار است.

حضرات مصلحین تصریح فرموده‌اند که موافق رأی حضرت فاروقس وحی نازل شده است، بنده آن وقایع را در این رساله گردآورده، شرف و سعادت اشاعه آن را حاصل کردم:

گرقبول افتد زهی عز و شرف

محمد ضیاء القاسمی

۲۴ رمضان المبارک ۱۳۸٩ هـ

حکم نماز نفل در مقام حضرت ابراهیم÷ بر حسب خواهش حضرت فاروق اعظمس نازل شد

سرور دو عالمص به قصد ادای حج عمره به مکه مکرمه تشریف برده بود، حضرت فاروقس نیز در این سفر مبارک همراه ایشان بود. وقتی که از طواف کعبة الله فراغت یافتند، حضرت رسول اکرمص مقام ابراهیم را به همراهانش نشان داد، و آن سنگی است که هنگام تعمیر بیت الله حضرت ابراهیم÷ بر روی آن می‌ایستاد و بیت الله را تعمیر می‌کرد، و اثر هردو قدم مبارک حضرت ابراهیم خلیل الله÷ بر روی آن سنگ ثابت مانده است. به محض این که حضرت فاروقس نشان قدم حضرت خلیل الله را مشاهده کرد، بی‌قرار گشت و عرض کرد: «یا رسول الله! دل من می‌خواهد که دو رکعت نماز نفل بطور شکرانه در مقام ابراهیم بجا بیاورم».

حضرت جبرئیل÷ از آسمان نازل شد و گفت یا رسول الله! آنچه عمرس بر روی فرش می‌خواهد، خواست خدا بالای عرش نیز همان است؛ لذا آیۀ کریمة ذیل نازل شد:

﴿وَٱتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبۡرَٰهِ‍ۧمَ مُصَلّٗى [البقرة: ۱۲۵].

«مقام ابراهیم را جای نماز قرار دهید، یعنی آنجا نماز بخوانید».

رأی حضرت فاروق س نسبت به اسیران بدر

غزوۀ بدر اولین جنگ باشکوه مسلمانان است که کمر کفر را شکست.

حضرات صحابهش در این جنگ بقدری جانفشانی کردند که ملائکه عرش داد تحسین را سر دادند، خداوند متعال به مسلمانان فتح و پیروزی عنایت کرد.

سران قریش و پیشوایان کفر را چنان شکست ذلت‌آمیزی نصیب شد که در تاریخ جهان صدمۀ بزرگتری از این برای کفار دیده نشده است.

افرادی چند از سران کفار به قتل رسیدند و ابوجهل لعین نیز که دشمن بزرگ اسلام بود به دَرَک واصل گردید، و افراد سرشناس او به اسارت مسلمین درآمدند.

حضرت عباس عموی آن حضرت و حضرت عقیل پسر عموی آن حضرتص نیز که هنوز مسلمان نشده بودند، در گروه اسیران بودند.

در آن وقت مدینه منوره زندان سرایی نداشت، لذا پیامبر اکرمص اسیران را به اهل مدینه تحویل داد و توصیه فرمود که از آن‌ها بخوبی نگهداری و غمخواری کنند.

زندانیان از احسان و اخلاق اهل مدینه بسیار متأثر شده، در نتیجه مشرف به اسلام شدند، پیامبر اکرمص جلسۀ شورایی را تشکیل دادند که با این زندانیان قریش چه رفتاری به عمل‌آید.

حضرت صدیق اکبرس با عده‌ای دیگر اخذ فدیه و آزادکردن زندانیان را نظر دادند، به دلیل این که شاید ایشان از اخلاق کریمانه و حسن سلوک مسلمانان متأثر شده در حلقه اسلام درآیند.

و باز آن اموالی که بطور فدیه از آن‌ها گرفته می‌شود برای فقرا و مجاهدین مسلمان و دیگر امور مسلمین خرج شود. آن حضرتص این رأی را تأئید و تصویب کرد و به آزادی اسیران دستور صادر فرمود.

از طرفی دیگر حضرت فاروق اعظمس با این نظر مخالف بود و عرض کرد: یا رسول الله! این‌ها اسیرانی‌اند که شب و روز در مخالفت اسلام سرگرم و فعال بودند، آنچنان که سرزمین مکه را برای مسلمانان تنگ کرده، نگذاشتند صدای توحید و یکتاپرستی بلند شود، امروز که چنین فرصتی بدست ما رسیده، باید که این دشمنان خدا و رسول را از صفحه هستی نیست و نابود کنیم.

پس رأی من این است که به ما دستور دهید تا هریک از ما خویشاوند خود را با دست خود بقتل برسانیم.

سبحان الله! حضرت فاروقس بر دشمنان اسلام چقدر شدید بود، بطوری که دیدن دشمنان اسلام را بر روی زمین نمی‌پسندید.

خلاصه وقتی که حضرت فاروق اعظمس رأی خود را به حضور رسالت عرض کردند، بلافاصله وحی الهی برای تأئید آن بر پیامبر اکرم ص نازل گشت. چنانکه خداوند متعال می‌فرماید:

﴿مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُۥٓ أَسۡرَىٰ حَتَّىٰ يُثۡخِنَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ تُرِيدُونَ عَرَضَ ٱلدُّنۡيَا وَٱللَّهُ يُرِيدُ ٱلۡأٓخِرَةَۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٦٧ [الأنفال: ۶٧].

«برای پیامبر سزاوار نیست که اسیران را نگاه داشته باشد، تا این که خوب خونریزی کنند بر روی زمین، شما اسباب و سامان دنیا را می‌خواهید و خدا آخرت را می‌خواهد، خدا غالب و باحکمت است».

وقتی که این آیه نازل شد، پیامبر اکرمص و صدیق اکبرس به گریه درآمدند، سپس آن حضرتص ارشاد فرمودند:

«لَوْ نَزَلَ عَذَابٌ مِنَ السَّمَاءِ مَا نَجَا مِنْكُمْ غَيْرَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ». «یعنی اگر از آسمان عذاب نازل می‌شد، بجز حضرت عمرس کسی دیگر از شما نجات نمی‌یافت».

پس معلوم شد که رأی حضرت فاروق اعظمس راجع به اسیران بدر مطابق با وحی الهی بود.

دشمن جبرئیل دشمن خدا است، تأئید حضرت فاروق اعظمس

حضرت فاروق اعظمس زمینی در مدینه منوره داشت که گاهی اوقات به آنجا تشریف می‌برد.

در بین راه مکتبی از یهودیان بود، حضرت فاروق اعظمس سر راه خود ابتدا به آن مکتب می‌رفت و محاسن اسلام را با یهودیان در میان می‌گذاشت، و بدین ترتیب به دعوت و تبلیغ می‌پرداخت تا یهودیان را به اسلام مایل گرداند.

روزی یهودیان به ایشان گفتند: ای عمر، شما آدم خوب و فهمیده‌ای هستید، کاش که دین ما را قبول می‌کردی.

حضرت فاروقس جواب دادند: خیر، بلکه دین شما منسوخ و قابل ترک‌دادن است. رفت و آمد من در مکتب شما فقط برای این بوده تا صداقت و حقانیت اسلام و پیغمبر اسلام از تورات شما معلوم گردانم. سپس از یهودیان پرسید که نسبت به حضرت جبرئیل عقیدۀ شما چیست؟ آن‌ها گفتند که جبرئیل دشمن ماست، زیرا آن همه مصایب و عقوباتی که بر پدران گذشته ما می‌آمد، همه از جانب جبرئیل بوده که سخنان پدران را گوش می‌کرد و سپس به خدا منتقل می‌ساخت، بدین ترتیب پدران ما به مصیبت‌های گوناگون مبتلا شدند. البته ما میکائیل را دوست داریم، جبرئیل جانب دست راست خداست، حال آن که میکائیل دست چپ خدا قرار دارد.

حضرت فاروقس گفتند: اکنون که خود شما قبول دارید که جبرئیل مقرب‌ترین فرشتگان است، زیرا جانب دست راست خدا قرار گرفته، در این صورت دشمنی‌کردن با جبرئیل، دشمنی با خدا و رسول خدا است.

فاروق اعظمس پس از دعوت و تبلیغ و این گفت و شنید وقتی به خدمت اقدس پیامبر اکرمص حاضر شد، جبرئیل÷ آیۀ ذیل را فرود آورد:

﴿قُلۡ مَن كَانَ عَدُوّٗا لِّـجِبۡرِيلَ فَإِنَّهُۥ نَزَّلَهُۥ عَلَىٰ قَلۡبِكَ بِإِذۡنِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ وَهُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ ٩٧ [البقرة: ٩٧].

«بگو هرکه دشمن جبرئیل باشد، (باید از غصه بمیرد) زیرا اوست که این قرآن را به فرمان خدا بر قلب شما نازل کرده است، در حالی که تصدیق‌کنندۀ کتب سابق است و برای مؤمنان هدایت و بشارت است».

امام فخرالدین رازی در تفسیر کبیر و علامه ابن حجر عسقلانی در فتح الباری مطبوعه انصاری دهلی در شأن نزول این آیه می‌نویسند، و در حدیث شریف نیز آمده است که هنگام نزول این آیه حضرت پیغمبر اکرمص به حضرت فاروق گفتند که:

«لَقَدْ وَافَقَكَ رَبُّكَ يَا عُمَر».

یعنی: «ای عمرس پروردگارت با نظر تو موافقت نمود».

موافقت رأی حضرت فاروقس با وحی آسمانی در بارة حجاب ازواج مطهرات

در آن زمان که حکم حجاب ازواج مطهرات نازل نشده بود، عموم مسلمانان بدون تکلف در خانه‌های آن حضرتص رفت و آمد داشتند، و ازواج مطهرات نیز بوقت نیاز از خانه‌ها بیرون می‌رفتند.

حضرت فاروق اعظم س همیشه عرض می‌کرد یا رسول الله! رفت و آمد عموم مردم در خانه‌هایتان صلاح نیست. لهذا اگر مردم از واردشدن و ازواج مطهرات از بیرون‌آمدن از خانه‌ها جلوگیری شوند بهتر است، چون آن حضرتص در این باره منتظر وحی الهی بود خاموش ماند تا این که مطابق رأی حضرت فاروقس آیۀ ذیل نازل شد:

﴿وَإِذَا سَأَلۡتُمُوهُنَّ مَتَٰعٗا فَسۡ‍َٔلُوهُنَّ مِن وَرَآءِ حِجَابٖۚ [الأحزاب: ۵۳].

«هرگاه از ازواج مطهرات چیزی را خواستید از پشت پرده بخواهید».

﴿وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ [الأحزاب: ۳۳].

«قرار بگیرید در خانه‌هایتان و ظاهر نکنید زینت‌ها را مانند ظاهرکردن در زمانه جاهلیت گذشته، برپا دارید نماز را و بدهید زکات را و اطاعت خدا و رسول خدا کنید».

موافقت حضرت فاروق اعظمس در مسأله نماز بر جنازه منافقان

وقتی که عبدالله بن أُبی منافق بیمار شد، آن حضرتص به عیادتش تشریف برد.

او درخواست کرد یا رسول اللهص هرگاه بمیرم خودتان بر جنازه من نماز بخوانید، آن حضرتص خاموش ماند و مراجعت فرمود. سپس آن منافق بخدمت آن حضرتص پیغام فرستاد که جامه مبارکتان را مرحمت فرمائید تا مرا در آن کفن کنند.

آن حضرتص از راه شفقت جامه‌اش را برای او فرستاد، ولی آن منافق پیغام فرستاد که آن جامه‌ای را می‌خواهم که بر بدن شما رسیده باشد.

دوباره آن حضرتص جامه را از تن مبارک کشیده، برای او فرستاد.

در این هنگام حضرت فاروق اعظمس عرض کرد: یا رسول الله! این منافق سزاوار جامه مبارک شما نیست.

پیامبر اکرمص گفت: «ای عمر جامه من به این منافق سودی نخواهد بخشید، البته منظور من فقط دلجویی قوم اوست، تا به دین اسلام درآیند».

بالاخره چون آن منافق فوت کرد، پسرش حضرت عبدالله که مؤمن مخلصی بود آمد و عرض کرد یا رسول الله! بر جنازه پدرم نماز بخوان.

آن حضرتص به قصد نماز بر جنازه‌اش روانه گشت. حضرت فاروقس جلو رفته و عرض کرد: «يَا رَسُول اللّه عَلى عُدُوِّ الله؟ فَنَزَلَتْ». یعنی: ای پیغمبر خدا! بر جنازۀ دشمن خدا نماز می‌خوانید؟.

سپس آیه کریمۀ ذیل نازل شد:

﴿وَلَا تُصَلِّ عَلَىٰٓ أَحَدٖ مِّنۡهُم مَّاتَ أَبَدٗا وَلَا تَقُمۡ عَلَىٰ قَبۡرِهِۦٓۖ إِنَّهُمۡ كَفَرُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ [التوبة: ۸۴].

«هرگز نماز مخوان بر جنازه هیچیک از این منافقین هرگاه بمیرد، و بر قبرش برای دعاخواندن مایست، زیرا این‌ها منکر خدا و رسول خدا شده‌اند».

بعضی از مفسرین می‌گویند که نزول این آیه قبل از خواندن نماز جنازه است، و بعضی می‌گویند که نماز جنازه را خواندند و بعد از آن آیۀ منع نازل شد.

به هرحال، این امر مسلم است که آیه کریمه موافق رأی حضرت فاروقس نازل شده است، چنانکه امام فخرالدین رازی/ در تفسیر کبیر می‌نویسد که این آیه کریمه از موافقات حضرت عمرس است.

موافقت وحی الهی با رأی حضرت فاروقس در مسأله خمر (شراب)

از قرآنکریم معلوم می‌شود که دستور خمر تدریجاً نازل شده است، روزی حضرت فاروقس با نهایت تضرع و زاری به بارگاه خداوند التماس و دعا کرد که:

«اَللَّهُمَّ بَيَّنْ لَنَا فِي الْخَمْرِ بَيَاناً شَافِياً».

یعنی: خداوندا! بیان فرما برای ما مسأله شراب را بطوری که واضح و تسلی‌بخش باشد.

در اثر دعای حضرت فاروقس حضرت جبرئیل آیۀ ذیل را (از سورۀ مائده) برای آن حضرتص فرود آورد:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡخَمۡرُ وَٱلۡمَيۡسِرُ وَٱلۡأَنصَابُ وَٱلۡأَزۡلَٰمُ رِجۡسٞ مِّنۡ عَمَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِ فَٱجۡتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٩٠ [المائدة: ٩۰].

«ای مؤمنان همانا شراب و قمار و نشانه‌های معبودان باطل و تیرهای فال پلیداند، از کردار شیطان، پس احتراز کنید از آن تا رستگار شوید».

از این آیۀ کریمه نیز ثابت شد که نسبت به شراب، وحی الهی مطابق رأی حضرت عمر فاروقس نازل شده است.

آیات طلاق مطابق رأی حضرت فاروقس

حضرت فاروقس ازواج مطهرات را نصیحت کرد که از حضرت پیغمبرص تقاضای بیجا نکنند و نفقه ما لایطاق نخواهند، مبادا که این عمل منجر به طلاق‌شان گردد.

همان کلماتی که حضرت فاروقس در نصیحت به آن‌ها بکار برد، خداوند متعال آن کلمات را بدون کم و کاست در سورۀ تحریم نازل فرمود:

﴿عَسَىٰ رَبُّهُۥٓ إِن طَلَّقَكُنَّ أَن يُبۡدِلَهُۥٓ أَزۡوَٰجًا خَيۡرٗا مِّنكُنَّ مُسۡلِمَٰتٖ مُّؤۡمِنَٰتٖ قَٰنِتَٰتٖ تَٰٓئِبَٰتٍ عَٰبِدَٰتٖ سَٰٓئِحَٰتٖ ثَيِّبَٰتٖ وَأَبۡكَارٗا ٥ [التحریم:۵].

«ای زنان پیامبر گرامیص! اگر پیامبر اکرمص شما را طلاق دهد امید می‌رود که پروردگار او در عوض شما، بهترین زن را به او خواهد داد و موصوف به این صفات زنان فرمان برنده، باوردارنده، دعاکننده، توبه‌کننده، عبادت‌گذارنده، و روزه‌گیرنده از بیوه‌زنان و دختران و دوشیزه‌گان».

حضرات مفسرین بطور وضوح بیان فرموده‌اند که حضرت فاروقس به همین کلمات آیه ازواج مطهرات (رضی الله عنهُنَّ) را نصیحت کرده بود که متعاقب آن آیه فوق نازل گردید.

خدا «احسن الخالقین» است رأی حضرت فاروق اعظمس وحی الهی شد

وقتی که آیۀ کریمۀ ذیل نازل شد:

﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن طِينٖ ١٢ [المؤمنون: ۱۲].

«همانا آفریدیم ما آدمی را از خلاصۀ گِل».

فوراً حضرتِ فاروق گفت:

«فَتَبَارَكَ اللّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِيْنَ». «پس بسیار بابرکت است خدا که بهترین سازندگان است». به محض این که این کلمات بر زبان حضرت فاروقس جاری شد، وحی الهی بدون کم و کاست، همانطور بر رسول گرامی‌اش نازل گشت.

در واقعه افک رأی حضرت فاروقس مطابق وحی الهی بود

هنگام مراجعت از عزوۀ بنی مصطلق آن تهمتی را که منافقین بر مادر مؤمنان حضرت عایشه صدیقه طاهره (سلام الله علیها) زدند، در تاریخ جهان درد و تأسف بزرگی است، این واقعه در قرآن و حدیث به تفصیل وارد شده است.

حضرات صحابه و سرور دو عالمص از این حرکت زشت منافقین بسیار رنجیده‌خاطر و غمناک گشتند.

حضرت عایشه صدیقه از شدت این صدمه سخت بیمار شد. حضرت نبی کریمص راجع به این قضیه از صحابه کرام مشورت خواستند. اتفاقاً حضرت علی مرتضیس از جمله آن‌ها بود، همه صحابه قول منافقین را مورد تردید و تکذیب قرار دادند و از برائت و پاکدامنی حضرت عایشه صدیقه سخن گفتند.

هنگامی که پیامبر اکرمص از حضرت عمر فاروقس مشورت خواست، حضرت فاروق اعظم در جواب عرض کرد: «مَنْ زَوَّجَكَهَا». یعنی چه کسی عایشهل را در نکاح تو درآورده است؟ قال الله، فرمود: خداوند متعال او را به نکاح من درآورده است. فاروق اعظم فوراً عرض نمود که: «سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظَيْمٌ». خدا پاک است، این تهمتی بزرگ است.

به محض این که این کلمات بر زبان حضرت فاروق اعظم جاری گشت، وحی الهی مطابق آن بر پیامبر گرامی‌اش نازل شد. پس معلوم شد که خداوند متعال رأی حضرت فاروقس را نسبت به برائت و پاکدامنی حضرت عایشه مادر مؤمنانل تأئید فرمود.

رأی حضرت فاروقس در باره استغفار برای منافقین

عبدالله بن ابی منافق پسری داشت بنام عبدالله که مرد مؤمن و مخلصی بود، بسیار کوشش می‌کرد که پدرش مسلمان شود. لیکن نعمت اسلام نصیبش نشد، پسرش عبدالله از آن حضرتص درخواست کرد که برای پدرم استغفار و طلب آمرزش بفرما.

پیامبر اکرمص برای دلجویی پسرش که مؤمن مخلصی بود، استغفار و دعا را آغاز فرمود. چون حضرت فاروقس دعا را شنید، عرض کرد: یا رسول الله! اگر شما برای این منافق دعا بخوانید یا نخوانید یکسان است، ایمان نصیبش نخواهد شد ولو این که برای او هفتاد مرتبه دعا و استغفار کنید، همانگونه که حضرت عالی بهتر می‌دانید، او مورد مغفرت خداوند متعال قرار نخواهد گرفت.

از یک طرف حضرت فاروقس آن کلمات را داشت عرض می‌کرد که از طرف دیگر وحی الهی مطابق رای فاروق اعظمس بر پیامبر گرامی‌اش نازل گشت.

چنانکه رب العالمین ارشاد فرمود:

﴿سَوَآءٌ عَلَيۡهِمۡ أَسۡتَغۡفَرۡتَ لَهُمۡ أَمۡ لَمۡ تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ لَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡۚ [المنافقون:۶].

«یکسان است که برای ایشان طلب مغفرت کنی یا طلب مغفرت نکنی، خداوند متعال ایشان را هرگز نخواهد بخشید».

علامه هیثمی در مجمع الزواید این آیه را نیز از موافقات حضرت عمر فاروقس به شمار آورده است.

موافقت وحی الهی با رأی حضرت فاروقس در قتل بِشْر منافق

در شهر مدینه منوره منافقی بود بنام بِشر که با یکی از یهودیان اختلافی داشت.

یهودی گفت: این اختلاف را پیش حضرت محمدص می‌بریم تا بین ما داوری نماید.

منافق گفت: پیش عالم یهود، کعب بن اشرف برویم:

یهودی قبول نکرد، زیرا می‌دانست که کعب از او رشوه گرفته و حق او را ضایع خواهد کرد، سرانجام این اختلاف را به خدمت حضور اکرمص بردند.

بعد از شنیدن دلایل طرفین آن حضرتص حق را برای یهودی ثابت فرمود و منافق محروم برگشت.

چون آن دو از مجلس بلند شدند، منافق گفت: این اختلاف را برای بار دوم پیش حضرت عمرس ببریم تا او داوری نماید، او با این تصور گمان می‌کرد که حضرت عمرس حق را به مسلمان منافق خواهد داد و بر یهودی خشم خواهد گرفت، ولی آن یهودی یقین کامل داشت که حکم حضرت فاروق با حکم پیامبر اکرمص موافق خواهد بود و برای بار دوم هم برنده خواهد شد. خلاصه به اتفاق یکدیگر به عدالت فاروقی حاضر شدند. یهودی تمام ماجرا را بیان کرد، در ضمن این را هم گفت که آن حضرتص حق را به من داده است، لیکن منافق راضی نشده، دوباره آن اختلاف را پیش شما آوردیم.

حضرت فاروق از بِشر منافق پرسید که آیا سخنان یهودی درست است؟ منافق ان را تصدیق نمود. بالاخره حضرت فاروق فرمود: اکنون بین شما داوری خواهم کرد، بطوری که شمشیر از خانه آورد و گفت: هرکه حکم و داوری حضرت محمدص را قبول ندارد، شمشیر عمر داوری و فیصله او را چنین خواهد کرد که سر او قابل دیدن نیست.

پس با شمشیر سر منافق را از تنش جدا ساخت، این داوری حضرت فاروق اعظمس چنان مبتنی برحق و صداقت بود که آیۀ کریمه ذیل برای تأئید آن نازل شد:

﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا يَجِدُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَيۡتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسۡلِيمٗا ٦٥ [النساء: ۶۵].

«قسم به پروردگار تو که ایشان ایمان نمی‌آورند تا این که تو را حاکم خود قرار دهند، در آن اختلافی که بین ایشان رخ می‌دهد، سپس نیابند در دل‌های خویش هیچ نوع تنگی را از آنچه تو حکم کردی، و آن حکم را بخوشی قبول دارند».

در تفسیر ابن جریر طبری جلد پنجم و تفسیر کبیر چاپ مصر جلد سوم صفحۀ ۲۵۳ این آیه را نیز موافقات حضرت عمرس به شمار آورده‌اند.

لقب فاروقی

لقب فاروقی، لقبی است که از جانب رب العالمین به حضرت فاروق اعظمس عطا شده است، و برای همیشه در تاریخ جهان به فاروق اعظمس موسوم گشت.

علمای کرام فاروق را جداکننده بین حق و باطل معنی و ترجمه کرده‌اند.

حکم ممانعت خادمان از واردشدن به خانه‌ها در اوقات مخصوص موافق رأی حضرت فاروقس نازل شد

روزی حضرت فاروق اعظمس در خانه خودش استراحت می‌کرد که ناگهان غلام پیامبر اکرمص وارد خانه شد و پیغام داد که آن حضرتص تو را خواسته است.

حضرت فاروق را واردشدن غلام در خانه بدون اجازه ناپسند آمد، و در دل خود تمنا کرد که کاش خداوند متعال خادمان را از واردشدن ناگهانی و بدون اجازه در اوقات مخصوص ممنوع سازد.

او در حالی که این تمنا را در دل داشت، به خدمت پیغمبر گرامیص حاضر شد.

در آن ساعت آیۀ ذیل از سورۀ نور نازل شد:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِيَسۡتَ‍ٔۡذِنكُمُ ٱلَّذِينَ مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ [النور: ۵۸].

«ای مؤمنان! باید اجازه بگیرند از شما آنان که مالک شده است دست‌های راست شما یعنی غلامان و کنیزان و نیز آنان که بحد احتلام نرسیده‌اند از شما سه وقت مخصوص: ۱- پیش از نماز فجر. ۲- وقت نیمروز که برای استراحت لباس را از تن درمی‌آورید. ۳- بعد از نماز عشاء. این سه وقت مخصوص برای خلوت شماست».

حضرت فاروقس چون دید که خدای تعالی مطابق آرزویش آیۀ کریمه را نازل فرموده، و خادمان را از واردشدن به خانه‌ها در اوقات مخصوص ممنوع ساخت، فوراً سجده شکر را بجای آورد.

آن حضرتص دید که حضرت فاروق بسیار شاد و خوشحال بنظر می‌رسد، جریان را از ایشان پرسید. حضرت فاروق تمام واقعه را به عرض مبارک رسانید.

آن حضرتص از شنیدن آن بسیار مسرور گشت و فرمود: بی‌شک خدای تعالی شخص عفیف و باحیا را دوست دارد.

امام رازی/ این آیۀ کریمه را نیز از موافقات حضرت عمرس به شمار آورده است.

حکم روی‌آوردن به سوی کعبة الله نیز به تمنا و تقاضای حضرت فاروق اعظمس مقرر شد

در هنگام قیام به سوی مکه مکرمه حضرت پیغمبرص طوری نماز می‌خواند که بیت الله و بیت المقدس هردو را قبله قرار می‌داد، اما چون به مدینه منوره تشریف آوردند، این امر مشکل آمد که در یک نماز به دو قبله متوجه شوند، زیرا بیت المقدس از مدینه منوره به طرف شمال و بیت الله به جانب جنوب واقع است. به همین سبب استقبال به دو قبله در یک نماز دشوار آمد، و نیز یهود مدینه به طرف بیت المقدس نماز می‌خواندند. بنابراین، پیامبر اکرمص با یارانش در مدت نوزده ماه جانب بیت المقدس نماز را ادا می‌کردند.

تمنای قلبی آن حضرتص نمازخواندن به جانب بیت الله بود و انتظار داشت که حکم تحویل قبله نازل شود، تا این که روزی حضرت فاروق اعظمس عرض کرد یا رسول الله! بیت الله که تعمیریافتۀ حضرت خلیل الله است، دلم می‌خواهد که قبله مسلمین شود. سپس دست‌ها را بلند کرده به بارگاه رب العالمین دعا نمود که بار الها! تمنایم را شرف قبولیت عنایت فرما.

دیری نگذشت که حضرت جبرئیل÷ آیۀ ذیل را برای پیامبر گرامی نازل فرمود:

﴿قَدۡ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجۡهِكَ فِي ٱلسَّمَآءِۖ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبۡلَةٗ تَرۡضَىٰهَاۚ فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۚ وَحَيۡثُ مَا كُنتُمۡ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ شَطۡرَهُۥ [البقرة: ۱۴۴].

«بی‌شک می‌بینیم ما گشتن صورت شما را جانب آسمان، البته می‌گردانم تو را به آن قبله‌ای که پسندش خواهی کرد. پس بگردان صورت خود را جانب مسجد حرام، و هرجا که باشید بگردانید صورت‌های‌تان را جانب آن».

امام فخرالدین رازی این آیه را نیز از موافقات حضرت عمرس شمرده است.

موافقت حضرت پیغمبرص با حضرت فاروق اعظمس

روزی سرور دو عالمص در جلسه صحابه کرام تشریف داشتند که ناگهان از جلسه بلند شدند و به جایی رفتند.

چون در مراجعت آن حضرتص تأخیر شد، حضرات صحابه پریشان شدند که مبادا دشمنی برای ایشان مزاحمت ایجاد کند.

برای جستجوی آن حضرتص بیرون آمدند. حضرت ابوهریرهس نیز برای جستجو بیرون آمده به کنار باغ قبیله بنی نجار رسید، خواست در باغ داخل شود از جوی کوچکی که از زیر دیوار آن باغ بود، داخل شد. دید که آن حضرتص در باغ تشریف دارند.

حضرت ابوهریرهس تمام ماجرا را به عرض مبارک رسانید، و گفت حضرات صحابه در جستجوی شما بیرون آمده‌اند، برای همین خدمت شما حاضر شدم و دیگر صحابه نیز حاضر خواهند شد. آن حضرتص هردو کفش مبارک خود را به عنوان نشانی به ابوهریرهس مرحمت فرمود و گفت: برو و هرکه را در بیرون باغ ملاقات می‌کنی، در حالی که کلمه توحید را به صدق و اخلاص خوانده باشد، بشارت بهشت را به او بده. حضرت ابوهریرهس می‌گوید: اول کسی را که ملاقات کردم حضرت فاروقس بود. پرسید ای ابوهریره این کفش‌ها را از کجا آورده‌ای؟ من عرض کردم، این‌ها کفش‌های آن حضرتص هستند که بطور نشانی به من داده، تا هرکه کلمه توحید را به اخلاص خوانده باشد بشارت بهشت را به او بدهم. حضرت فاروق چنان سیلی محکمی بر سینه‌ام نواخت که از پشت به زمین افتادم.

سپس حضرت فاروقس گفت: برگرد. ناچار برگشتم، دیری نگذشت که حضرت فاروق نیز به خدمت آن حضرت رسید. آن حضرتص از حضرت عمرس پرسید چرا این کار را کردی؟ حضرت فاروق عرض کرد یا رسول الله! از این نوع بشارت‌ها مردم سست شده، اعمال صالح انجام نخواهند داد. به همین سبب ابوهریره را برگرداندم. آن حضرتص رأی حضرت فاروق را تأئید و تصویب فرمود و گفت: ای ابوهریره این بشارت را به مردم مگو.

از این حدیث معلوم شد که سرور دو عالمص رأی حضرت فاروقس را مورد موافقت و تأئید قرار داد. به همین سبب ملا علی قاری حنفی/ این را نیز از موافقات حضرت عمرس به شمار آورده است.

موافقت رأی حضرت فاروقس در مسأله قلم و دوات

در کتب احادیث این روایت آمده است که حضرت رسول اللهص در بیماری وفات خود ارشاد فرمودند: قلم و دوات بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم. حضرت فاروق عرض کرد: «حَسْبُنَا كِتَابَ اللّه». یعنی کتاب خدا برای ما کافی است در پرتو نور آن زندگانی خود را بسر خواهیم برد. آن حضرتص جواب حضرت فاروق را شنید و بار دیگر قلم و دوات طلب نفرمود.

معلوم می‌شود که این فرمایش آن حضرتص مبنی بر امتحان بود و الا هرگز فروگذار نمی‌کرد، و از جواب حضرت فاروق بقدری مطمئن و مسرور گشت که قلم و دوات را دوباره نخواست، بلکه رأی حضرت فاروق را تأئید فرمود.

حرف آخر

فضایل و مناقب حضرت فاروق اعظمس در بسیاری از کتب احادیث موجود است، اما در این فرصت هدف فقط آوردن چند واقعه است که وحی الهی مطابق رأی حضرت فاروق نازل شده، یا این که حضرت پیغمبرص رأی حضرت فاروق اعظمس را تأئید و تصویب فرموده است.

این چند واقعه را از تاریخ الخلفاء تألیف علامه جلال الدین سیوطی/ و الفاروق تألیف حضرت مولانا سید احمد شاه بخاری انتخاب کرده، در این رساله تحریم نمودم.

از علمای کرام تقاضا دارم که اگر از این نوع وقایع بیشتری در قرآن یا احادیث به مشاهده‌تان رسیده است، بنده را مطلع سازند بسیار سپاسگزار خواهم شد.

عرض مترجم

رساله موافقات حضرت عمرس چون در بیان رأی پرحکمت حضرت فاروق اعظمس اختصاص دارد، شعر یکی از بزرگان دین که مشتمل بر مدح هر چهار یار است در ذیل رساله افزودم تا به ذکر خیر هر چهار یار رسول الله، خوانندگان را ذوق بیشتر میسر گردد، و در حسن رساله بیفزاید و در ضمن شمه‌ای از عقاید و جذبه محبت اهل سنت نسبت به خلفای اربعه و اهل بیت نبوت نمایان گردد.

شعر

دیق عکس حسن جمال محمد است
فاروق ظل جاه و جلال محمد است
عثمان ضیاء شمع جمال محمد است
حیدر بهار باغ خصال محمد است
اسلام ما اطاعت خلفای راشدین
ایمان ما محبت آل محمد است

مناجات به درگاه مجیب الدعوات از مولانا غلام محمد سربازی

حمد بی‌حد و ثنای بیشمار
مر خدای خالق لیل و نهار
بعد از آن نعمت و درودِ لاَتُعَدَّ
بر رسول پاک اللهُ الصَّمَد
رحمت بی‌انتهای کردگار
باد بر اولاد و اصحاب کبار
یا اِلهی بِالنَبِیِّ الاَبطَحِیِّ
مرحمت فرما به ازواج النبی
تابعین و نیز تبع تابعین
رَبَّنَا وَارحَم عَلَیهِم اَجمَعِین
دست ما بالاست از بهر دعا
خالیش واپس مگردان ای خدا
یا الهی کرده ام ظلم کثیر
عفو کن ما را بظلم ما مگیر
ای خدا ما را ز درگاهت مران
از طفیل خاتم پیغمبران
ای خدا از شر نفس پر شرور
ای خدا از مکر شیطان غرور
در پناه خود بده ما را امان
در طفیل سرور هردو جهان
از خلاف و از خیانت بازدار
در عبادت هر زمان چالاک دار
نیست ما را دسترس بر این و آن
دستگیر ما تویی ای مستعان
موت ما نزدیک و فکر ما بعید
رَبَّنَا اجْعَلْ مَوتَنَا مَوتَ السَّعِید
چون رود از دست ما دارالغرور
رَبَّنَا اَبدِل لَنَا دارالسُّرور
رَبَّنَا ارحَمنَا بِقُرآنِ الکریم
رَبِّ ثَبِتنَا عَلی دِینِ القویم
ای خدا مگذار ما را دربدر
کن ز نعمای دو عالم بهره‌ور
ای خدا ما بندگان خاکسار
در دو عالم رحمتت امیدوار
تکیه‌گاهی نیست ما را غیر تو
در کلامت گفته‌‌ای لا تَقنَطُوا
یا الهی حال من گشته تباه
صورتم از معصیت گشته سیاه
آب رحمت را بر روی من بپاش
زنگ عصیان را ز قلب من
تراش کن منور قلبم از نور یقین
بر تنم پوشان لباس متقین
رَبِّ زِدنَا عِلمَنَا عَلمَاً کَثِیر
ذَلِکَ فَضلٌ مِنَ اللّهِ الکَبِیر
تو خدای بی‌نیازی، ما گدا
بانیازان را توئی حاجت روا
در دو عالم حاجت ما کن تمام
جنة الفردوس کن ما را مقام
هست شیطان در پی ایمان ما
نیست ما را غیر ذاتت ملتجا
رد کنی فریاد ما را یا قبول
دست ما بسته به دامان رسول
ای خدا ما را زِ سوء خاتمه
ده امان بر آبروی فاطمه
ای خدا بر عِزَّتِ حسن و حسین
غازیان بدر و اُحُد و هم حُنَین
رَبَّنَا اجْعَلْنَا عِبَاداً صَالِحِيْنَ
نَجِّنَا مِنْ كَيْدِ قَوَم الْكَافِرِيْنَ
رِبِّ أَشْرِكْنَا دُعَآءَ الْمُؤمِنِيْنَ
رَبِّ أَلْحِقْنَا بِقَوْم الْمُفْلِحِيْنَ
رَبَّنَا وَأَسْتُرْ لَنَا يَوْم الجَزَاء
رَبَّنَا لا تُخْزِنَا يَومَ النَدَاء
شد مناجاتم بِعَونِ الله تمام
بر محمد و آل و اصحابش سلام

وَآخِرُ دَعْوَانَا أَنِ الْحَمْدُ للَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِيْنَ وَالْصَّلاةَ وَالسَّلاَمُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَصَحْبِهِ أَجْمَعِيْن بِرَحْمَتِكَ يَا اَرْحَمَ الْرَّحِمِيْنَ آمِيْن.

مولانا غلام محمد سربازی/