441

مشخصات کتاب

موسیقی از دیدگاه اسلام




تأليف:

قریب الله مطیع

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحیم

ثنا وستایش فراوان آن ذاتی راست که کتاب با عظمتش را بهار دل‌ها و نور سینه‌ها و صیقل دهندۀ اندوه‌ها و دور کنندۀ غم‌ها گردانیده است، و درود بى پایان بر حضرت پیامبرش محمد مصطفى ج و اهل بیت و یارانش باد.

اللهأ مى‌فرماید: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٖ وَلَا مُؤۡمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمۡرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ مِنۡ أَمۡرِهِمۡۗ وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلٗا مُّبِينٗا٣٦ [الأحزاب: ۳۶].

«و هیچ مرد مؤمن و زن مؤمنه‌اى را نرسد که چون الله و رسولش به کاری فرمان دهند، براى آنان در کارشان اختیارى باشد و هرکس نافرمانى الله و رسول او را کند قطعاً در گمراهى آشکارى افتاده است».

و درحدیث شریف آمده است: «سوگند به ذاتى که جانم در دست اوست، یکى از شما ایمان نمی آورد تا آن که خواستۀ وى پیرو چیزى باشد که من آن را آورده‌ام».

پس براى کسی‌که به اللهأ ایمان دارد درست نیست که چون اوتعالى یا پیامبرش ج به کارى فرمان دهند، چون و چرا گوید و در کار خویش اختیار داشته باشد، بلکه بر وى واجب است تا خود را وقف امرى کند که اللهأ براى او خواسته و انتخاب کرده است بطورى که رأى وى تابع رأى شریعت، و انتخاب وى پیرو انتخاب شریعت باشد. قانونى را که اللهأ براى بندگانش گذاشته است مانند قلعۀ مستحکمى علیه انحرافات خواهشات و هو‌س‌هاى است که انسان را به بى‌راهه برده از خداوند غافلش می‌سازد. شریعت الهى انسان را از شر شهوات حمایت نموده غم‌ها و اندوه‌هایش را به خوشى و اطمینان خاطر مبدل می‌سازد. ولى امروز بعضى ها سعادت و خوشى و خوشبختى را در غیر اسلام جستجو می‌کنند. از این قبیل یکى هم دلبستگى عده از مردم به شنیدن موسیقى است تا جائى که با آن معتاد شده اند و با دلایل واهى و بى اساس مانند گفته «موسیقى غذاى روح است و یا موسیقى عاطفه را برورش مى دهد» استناد مى‌ورزند. در حالیکه خداوندأ و رسولش ج بندگان مؤمن را از آن منع نموده‌اند و دلایل بى‌شمارى در ارتباط به تحریم و ضررهاى موسیقى وارد شده است که براى انسان مؤمن یک دلیل از کتاب و سنت کافیست، چه رسد به اینکه دلایل زیاد اعم از قرآن کریم و سنت پیامبر ج و اقوال و فتاواى علماى کرام و پیشگامان اسلام دراین مورد موجود باشد که ما آن را بطور مختصر براى برادران و خواهران مسلمان تقدیم مى نمایم. و خداوند متعال را استدعا داریم که با مطالعه این مختصر نامه خواننده گرامى تحول مثبتى را در خود آورده سیرت و صورت خود را مطابق و موافق احکام و فرامین و ارشادات الهى و نبوى عیار سازد و آنعده برادران و خواهران مسلمان ما که آغشته و علاقمند آن هستند آن را کنار بگذارند و در راه خوشنودى الله تبارک و تعالى بشتابند و مانند کسانى نباشند که وقتى به آن‌ها گفته مى‌شود از الله بترس، لیکن تکبر و نخوت آنان را از قبول پند و اندرز باز مى‌دارد.

و من الله التوفیق

قریب الله «مطیع»

[email protected]

محرم ۱۴۲٩هـ

فصل اول: دلایل تحریم موسیقى و آلات آن از قرآن كریم

۱- اللهأ مى‌فرماید: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡتَرِي لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِينٞ٦ [لقمان: ۶]

«از مردمان کسانى هستند که خریدار سخنان لهوند تا مردم را از راه الله گمراه سازند بى هیچ علمى، و آن را به مسخره گیرند این گروه براى آنان عذابى مهین ( اهانت آمیز) است».

اصحاب کرامب که آگاه‌ترین مردمان این امت به مراد الله تعالى در کتابش بودند و در میان آن‌ها وحى نازل می‌شد و نخستین کسانى از این امت بودند که مورد خطاب قرار گرفتند و تفسیر آن را بطور علمى و عملى از رسول الله ج مشاهده کردند و در عین حال از عرب‌هاى فصیح و ناب بودند، تفسیر آیات فوق را چنین ارایه کرده‌اند:

عبد الله ابن عباسب که مشهور به ترجمان قرآن است مى‌فرماید:

«عبارت ﴿لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ در آیت، موسیقى است».

از عبد الله بن مسعودس دربارۀ آیت ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡتَرِي لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ سوال شد، در جواب فرمود: «سوگند به اللهأ که غیر از او معبودى برحق نیست، لهو الحدیث در آیت موسیقى است. و آن را سه بار تکرار کرد».

همچنان از ابن عمرب و جابرس ﴿لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ به معناى موسیقى روایت شده است.

و این تفسیر از عکرمه، سعید بن جبیر، مجاهد، مکحول و عمرو بن شعیب و على بن بدیمه و سایر مفسران رحمهم الله روایت شده که مراد از ﴿لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ موسیقى است.

حسن بصرى/ فرمود: این آیت در موسیقى وآلات آن نازل شده است.

واحدى/: فرمود: این تفسیر آیت دلالت به تحریم موسیقى دارد.

حافظ ابن کثیر/ در تفسیر دو آیت فوق چنین می نگارد: اللهأ حال مردمان خوشبخت و سعادتمند را که به قرآن راهیاب شدند و از شنیدن آن لذت برده و پند می‌گیرند چنین بیان می‌کند:

﴿ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِيثِ كِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا مَّثَانِيَ تَقۡشَعِرُّ مِنۡهُ جُلُودُ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمۡ وَقُلُوبُهُمۡ إِلَىٰ ذِكۡرِ ٱللَّهِ [الزمر: ۲۳] «الله بهترین حدیث را نازل کرده است کتابی است متشابه و مکرر، کسانی که از پرورگار شان خشیت دارند، پوست بدنشان از آن به لرزه می‌افتد سپس پوستهایشان و دل‌هایشان به یاد اللهأ نرم می‌شود».

سپس حال مردمان شقی و بدبخت را بیان می‌کند که از شنیدن قرآن و پند گرفتن از آن رو گردان اند و به موسیقی و آلات آن رو آورده‌اند.

چنانکه عبد الله بن مسعودس در تفسیر فرموده خداوندأ فرمود: «سوگند به اللهأ که مراد از لهو الحدیث درآیت، موسیقی است». به این ترتیب واضح میگردد که دوستان و اولیای اللهأ هنگام ترسیدن از اللهأ پوستهایشان به لرزه درآمده و موی بر اندامشان راست میشود. سپس دل‌هایشان هنگام یاد آوردن رحمت و بهشت اللهأ نرم میشود. نه اینکه عقلهایشان از بین رفته و بیهوشی برآنان دست دهد. پس به این نتیجه میرسیم که در هنگام ذکر اللهأ خود را به بیهوشی انداختن خاصیت اهل بدعت و الهام شیطان است.

۲- همچنان اللهأ در حالیکه شیطان را مخاطب قرار داده است می‌فرماید: ﴿وَٱسۡتَفۡزِزۡ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتَ مِنۡهُم بِصَوۡتِكَ وَأَجۡلِبۡ عَلَيۡهِم بِخَيۡلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَوۡلَٰدِ وَعِدۡهُمۡۚ وَمَا يَعِدُهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا٦٤ [الإسراء: ۶۴].

«از آنان هر که را توانستی با آواز خود تحریک کن و با سواران و پیادگانت بر آنان بانگ در ده، و با آنان در اموال و فرزندان شریک شو و شیطان جز فریب به آن‌هاوعده نمی‌دهد».

قرطبی می نگارد: صدای نی، صدای هنرمند (آواز خوان) و صدای موسیقی در برنامه و محافل لهو، صدای شیطان است. زیرا صدای هر دعوت کننده به سوی نافرمانی اللهأ صدای شیطان می‌باشد. و این آیت دلیل روشن بر تحریم موسیقی و آلات آن است. پس هر آنچه از آواز شیطان است و یا آن را می پسندد اجتناب از آن واجب است.

۳- همچنان اللهأ می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبۡ لَنَا مِنۡ أَزۡوَٰجِنَا وَذُرِّيَّٰتِنَا قُرَّةَ أَعۡيُنٖ وَٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِينَ إِمَامًا٧٤ [الفرقان: ٧۴].

«و بندگان رحمان کسانیاند که گواهی دروغ نمی‌دهند- یعنی در مجالس باطل حضور نمی‌یابند و آن را مشاهده نمی‌کنند- وچون بر امر لغوی بگذرند کریمانه می‌گذرند- یعنی از شرکت در آن خود داری می‌کنند». و کلمه زور هر باطل و دروغ را در بر می‌گیرد.

ابن کثیر/ در تفسیر این آیت می‌فرماید: کلمۀ الزور در این آیت، موسیقی است.

قرطبی/ می‌فرماید: یعنی به موسیقی گوش نمی‌دهند.

طبری/ می‌فرماید: و هنگامیکه از باطل گذشتند و آن را شنیدند و یا دیدند بزرگوارانه و بدون التفاتی می‌گذرند و آن را نمی شنوند، مانند موسیقی وآلات آن.

فصل دوم: دلایل تحریم موسیقی و آلات آن از سنت نبوی شریف

۱- رسول الله ج می‌فرمایند: «از امت من مردمانی خواهند بود که زنا، ابریشم، شراب و آلات موسیقی را حلال می‌شمارند». بخاری.

این حدیث از دو جهت برتحریم موسیقی وآلات آن دلالت دارد:

الف:- فرموده آنحضرت ج «حلال می‌شمارند» به صراحت حرام بودن موسیقی وآلات آن را مانند اشیای دیگری که در حدیث ذکر است بیان می‌نماید.

ب:- پیوسته بودن آلات موسیقی با آنچه که حرام بودنش هوید است (زنا، شراب، ابریشم) دلالت واضح بر تحریم آلات موسیقی دارد و اگر حرام نمی بود یکجا و پیوسته با آن‌ها ذکر نمیشد.

۲- رسول اکرم ج می‌فرمایند: «دو آواز نفرین شده از حق دورند و من از آن‌ها نهی می‌کنم: صدای نی و صدای شیطانی که به هنگام شادی آواز می‌خواند (آواز خوان)، و صدایی که در هنگام نزول مصیبت بلند می‌شود، و بر سر و صورت زدن و گریبان چاک کردن است» سنن ترمذی.

۳- همچنان آن حضرت ج می‌فرمایند: «در این امت فرو بردن به زمین، باریدن سنگ و مسخ شدن رخ خواهد داد، و آن هنگامی که باده‌های شراب را بنوشند و کنیزک‌های آواز خوان را بگیرند و آلات موسیقی را بنوازند» السلسله الصحیحه.

۴- آنحضرت ج می‌فرمایند: «اللهأ برامتم قمار، شراب، طبل و طنبور را حرام گردانیده است، و برایم نماز وتر را افزو» صحیح الجامع.

روایت است که عبد الله بن عمرس آواز نی نوازی را شنید که نی می‌نواخت پس انگشتان خود را بر گوش‌های خویش نهاد و مرکب خود را از راه به کناری کشید و به خادمش نافع فرمود: ای نافع! آیا هنوز هم آواز آن را می شنوی؟ نافع می گوید: گفتم: آری. پس همچنان انگشتانش در کوش‌هایش بود تا آنکه گفتم: نه. دیگر آواز نی را نمی‌شنوم. آنگاه دستانش را از گوش‌هایش برداشت و مرکبش را به راه باز آورد وفرمود: رسول الله ج را دیدم که صدای نی چوپانی را شنیدند پس چنان کردند که من اکنون کردم.

برادر و خواهر گرامی: صدای نی صدایی است که از اعتدال خارج نیست و شهوت‌ها را نیز بر نمی‌انگیزد پس چگونه است موسیقی و آلات آن در عصر ما که نفس‌ها را برحرام می‌جنباند و آن‌ها را بر هوس و هوا بر می انگیزد، در آن غزلیات و اشعاری بیهوده و شرک آمیز مانند ذکر اوصاف زنان، شراب، وصلت، عشق و غیره موجود است که بسوی عمل زشت تحریک می‌نماید.

اجماع اهل علم بر تحریم موسیقی

اجماع و اتفاق علما مبنی بر تحریم موسیقی وآلات آن را جمعی از علما نقل کرده اند، از آن جمله امام قرطبی، ابن صلاح و ابن رجب رحمهم الله.

علما متفق اند که موسیقی به دلیل قرآن و سنت ممنوع است و آلات آن مانند نی، طنبور، طبل و غیره (آلاتی که با نام های جدید و در موسیقی از آن استفاده می‌شود) همه حرام بوده از هیچ عالمی اعم از سلف و خلف که سخنش معتبر باشد اختلافی وارد نشده که آن را مباح دانسته باشد. پس چگونه حرام نباشد در حالیکه موسیقی شعار باده گساران و فاسقان و در عین زمان تحریک دهندۀ شهوت‌ها، فساد و بی‌حیایی است.

فصل سوم: سخنان علماء و دانشمندان اسلام در بارۀ موسیقی

* از امام ابوحنیفه/ روایت است که فرمود: موسیقی از بزرگترین گناهانی است که ترک فوری آن واجب است.

اصحاب امام ابوحنیفه/ به تحریم شنیدن همه آلات موسیقی مانند نی، دف ( دایره ) حتی نواختن کمان ابراز نظر نموده فرموده‌اند: این معصیتی است که موجب فسق شده و شهادت فاعل آن مردود است.

چنانکه گفته‌اند: «شنیدن موسیقی فسق، و لذت‌بردن از آن کفر است».

* قاضی ابویوسف/ شاگرد امام ابوحنیفه/ در مورد خانۀ که از آن آواز آلات موسیقی شنیده شود سوال شد وی چنین فرمود: بر آن‌ها بدون اجازه داخل شو ( برای منع آنان ) زیرا نهی از منکر فرض است.

* امام مالک/ از موسیقی وشنیدن آن نهی نموده است و در جواب سوالی دربارۀ موسیقی و نواختن آلات آن فرمود: آیا انسان عاقل می‌گوید که موسیقی جایز است؟! در نزد ما فاسقان این عمل را انجام می‌دهند.

* از امام شافعی/ در مورد موسیقی سوال شد فرمود: «در آغاز زندیقان در عراق آن را به وجود آوردند تا مردم را از نماز و ذکر اللهأ مشغول سازند». چنانکه اصحاب امام شافعی به تحریم موسیقی ابراز نظر نموده‌اند.

* عبدالله پسر امام احمد/ می‌فرماید: از پدرم در مورد موسیقی سوال کردم فرمود: موسیقی نفاق را در قلب پرورش میدهد و من آن را عمل زشت می‌شمارم، سپس قول امام مالک/ را برایم فرمود که در نزد ما فاسقان آن را انجام می‌دهند.

عمربن عبد العزیز/ فرمود: موسیقی آغازش از شیطان و عاقبتش قهر و خشم رحمان است.

* حسن بصری/ فرمود: اگر در ولیمۀ موسیقی باشد آن دعوت باید پذیرفته نشود.

* قاسم بن محمد/ فرمود: موسیقی باطل است و هر باطل در دوزخ است.

* امام اوزاعی/ فرمود: در ولیمۀ که طبل وآلات موسیقی باشد داخل مشو.

* شیخ الإسلام ابن تیمیه/ می‌نویسد: در مذاهب چهارگانه همه آلات موسیقی حرام است و اختلافی در مورد آن وجود ندارد. سپس می‌افزاید: موسیقی در اوایل قرن‌های سه گانۀ فاضله نه در حجاز و نه در شام و نه در یمن و نه درخراسان ونه در مغرب و نه در عراق و نه در مصر وجود نداشت و هیچ فردی از مردمان زاهد و عابد به موسیقی و دف و کف زدن گوش فرا نداده اند، این چیز در اواخر قرن دوم رخ داد که علما برمنع آن شوریدند. و در جای دیگر می افزاید: آلات موسیقی شراب نفس‌هاست که اثر آن بر نفس‌ها بزرگتر از تأثیر شراب در اجسام است. و کسیکه به آن معتاد شده و از آن لذت می برد، به شنیدن قرآن مشتاق نمی‌باشد و به آن شادمان نمیشود.

*ابن القیم/ چنین می نگارد: موسیقی تعویذ زنا، شرک شیطان، وشراب عقل‌هاست. موسیقی از شنیدن قرآن باز می‌دارد و به سوی باطل تشویق می‌نماید چون نفس بشری به شهوت گرایش دارد و به بدی فرمان می‌دهد.

همچنان می‌افزاید: محبت قرآن و محبت موسیقی در قلب بنده یکجا نمی‌شود و سوگند به اللهأ که هرگز از شرک به اللهأ سلامت نماند کسی که با شنیدن آن عادت کرده است.

نظریات دانشمندان غربی در بارۀ موسیقی

کوهین، میللر و استراکوف سه دانشمند بریتانوی نتایج ذیل را بعد از تحقیقات و بررسی بدست آورده‌اند:

شنیدن موسیقی امراض روانی را انکشاف بخشیده و اضطرابات را در آن ببار می‌آورد مانند: سردردی، پریشانی، دل‌تنگی، تنفر، عدم اطمینان، جدال در مسایل عادی، ضعف جنسی، بروز تغیرات در مزاج و عاطفه، بی‌پروایی و عدم حاکمیت بر احساسات.

گوش فرا دادن به صداهای بلند خلاهای جلد و جریان خون نزدیک به سطح جلد را آسیب پذیر ساخته و سبب بلندی فشار خون و فزونی بعضی افرازات جلدی catecholamin-secretion می‌شود.

در این اواخر ادارۀ خیری کمک با کران در لندن هشدار داده است که آنعده نوجوانانی که موسیقی را بوسیله آلۀmp۳ و mp۴ ساعت‌ها می‌شنوند در سن کمتر از سی سالگی حس شنوایی‌شان را از دست خواهند داد. این اعلامیه را روزنامۀ دلی تلگراف چاپ لندن به نشر رسانده و می‌افزاید: در نتیجۀ رأی گیری در هر هزار شخص اضافه از "۳٧۰ " آن اعتراف کرده‌اند که در گوش‌هایشان طنینی را احساس می‌کنند که این خود نشان دهندۀ وجود خلل در گوش است.

همچنان سازمان صحت در لندن حد و اندازۀ سر و صدایی که باعث از بین بردن شنوایی میشود (۱۰۵) دیسیپل تعین نموده است، و اگر انسانی اضافه از پانزده دقیقه به تناسب ( ۱۰۵) دیسیپل آواز شور و غوغا مانند موسیقی را بشنود حس شنوایی‌اش را از دست خواهد داد.

قابل یاد آوری است که اندازۀ گفت و شنود عادی ( ۶۰ ) دیسیپل، و در جاهای ازدحام و پرهیاهو مانند بازارها و ترافیک (۸۵ ) دیسیپل، تعین شده است.

خداوندأ می‌فرماید: ﴿وَلَا تَقۡفُ مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَٰٓئِكَ كَانَ عَنۡهُ مَسۡ‍ُٔولٗا٣٦ [الإسراء: ۳۶].

«و چیزی را که بدان علم نداری دنبال مکن، زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد».

خداوندأ در روز قیامت اعضای انسان را در هنگام پرسش از آن‌ها به نطق می‌آورد و از آنچه که صاحبان‌شان انجام داده‌اند خبر می‌دهند.

پس برادر و خواهر مسلمان! اعضای پر ارزش بدن را که خداوندأ برایت ارزانی نموده و بطور امانت نزدت گذاشته در باطل و راه شیطان بکار مبر، زیرا حتماً و بدون شک مورد باز پرس قرار خواهی گرفت.

آنچه از موسیقی مستثنی گردیده است

باید دانست که نزد فقها آواز خوانی حرام همانا ساز و سرود‌های است که نفس‌ها را برحرام بجـنباند و آن‌هارا بر هوا و هـوس برانگیزد مانند غزل‌های که در آن سخنان شرم‌آور مثل توصیف زنان و ذکر شراب و سایر محرمات باشد که به اتفاق علما حرام است، و گرفتن مزد در قبال آن جایز نیست. اما سرود و آوازخوانی مباح آنست که آز آنچه ذکر شد سالم باشد، بنابراین مقدار اندک آن در اوقات شادی مانند عروسی و روز عید و نیز به خاطر ایجاد نشاط بر انجام دادن اعمال دشوار بدون آلات موسیقی جایز است، طوریکه رسول اکرم ج برای ایجاد نشاط در هنگام حفر خندق پیرامون مدینه آن را تجویز کردند. اما بدعت‌هایی که امروز بعضی‌ها بنام ذکر و حلقه سماع سرودن موسیقی را پدید آورده‌اند حرام است و اسلام از آن مبرا و بیزار است. پس کوبیدن دف (دایره) در محافل نکاح و عیدها برای زنان جایز است، اما مردان در عهد رسول الله ج و بعد از آن نه دف زده‌اند و نه کف.

حکم سرود و ترانه‌های اسلامی

علمای کرام در مورد ترانه‌های اسلامی شروط و ضوابطی را گذاشته‌اند که عبارت اند از:

* آلات موسیقی در آن استعمال نشود.

* به آواز زنان نباشد.

* سخنان بیهوده و نا مشروع در آن نباشد.

* دارای لحنی نباشد که شنونده را به مستی و طرب آورده و دچار فتنه گرداند.

* در سرودن و شنیدن آن افراط صورت نگیرد تا مبادا عادت مسلمان نگردد طوریکه همه اوقات خود را در آن ضایع سازد و از خواندن و شنیدن قرآن وی را دور نماید.

علاج شنیدن موسیقی

برادران وخواهرانی که معتاد به شنیدن موسیقی هستند و به آن علاقه خاص دارند نکات ذیل را بخاطر ترک آن خاص بخاطر رضای پروردگار در نظر بگیرند:

* باید بدانند که موسیقی از اعمال شیطان است و باعث خشم و غضب خداوندأ می‌شود.

* به ذکر الله سبحان بپردازند زیرا با ذکر اللهأ قلب مسلمان آرام و مطمئن میگردد، چنانکه اللهأ می‌فرماید: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِكۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ٢٨ [الرعد: ۲۸].

«همان کسانی که ایمان آورده‌اند (راه یافتگان همان کسانی هستند که) دل‌هایشان به یاد اللهأ آرام می‌گیرد، آگاه باش که با یاد الله دل‌ها آرامش می‌یابد».

* در خانه، موتر و دیگر جاهایی که به موسیقی گوش می‌داد کست قرآن کریم و یا ترجمه آن را بشنود تا شیطان از وی مأیوس شود. پیامبر گرامی ماج چنین توصیه می‌نمایند: «بدون شک شیطان از خانه‌ای‌که سورۀ بقره در آن خوانده می‌شود متنفر می‌گردد».

* کتاب‌های سیرت نبی و قصه‌های یاران راد مرد پیامبراسلام ج را به عمق مطالعه کند.

* می‌توانند به بعضی ترانه‌های اسلامی گوش فرا دهند.

سخنان شرکی و کفری که با موسیقی یکجا شود سخن به کجا می‌کشد؟!

اغلب آهنگ‌هایی‌که هنرمندان می سرایند مملو از فسق و فساد و تشویق به آن می‌باشد، مانند سخن از عشق و عاشقی، وصف رخسار و قد و قامت زن، و زلف یار و جام شراب و غیره......

لیکن فراتر از آن، بعضی خواننده‌ها رفته و آهنگ‌هایی که سخنان شرکی و کفری در آن موجود است می‌سرایند، بطور مثال چند بیت آن را ذکر می‌نمایم:

سر کوه بلنـد فریـاد کـردم
علی شیر خدا را یاد کردم
علی شیر خدا یا شاه مردان
دل ناشـاد مـارا شادگردان
***

گشود کار دو عالم به یک اشارۀ توست

به کار ما چه درنگ است یا علی مدد

خدا بود یارت، قرآن نگهدارت، سخی مدد گارت

***

قسم کردم به زیارت های شمالی * سرت کشته شوم بیزار نمی‌شوم

***

مدد خواستن از بندۀ عاجزی که توان و قدرت و برآورده ساختن چیزی را ندارد جایز نیست، پس چه رسد به مردۀ که از دنیا رفته و اعمالش از آن قطع شده است. یگانه مددگار بنده اللهأ است، و همچنان قسم خوردن به غیر از اللهأ شرک است. از این قبیل اشعار در بسیاری آهنگ‌های هنرمندان موجود است. به ابیات ذیل دقت کنید که چه گل افشانی می‌کند:

روز نوروز است یاران جنده بالا میشود

از کرامات سخی جان کور بینا می‌شود!

اول اینکه: تجلیل روز نوروز از عیدهای مجوسیان آتش پرست است وتجلیل آن برای مسلمانان جایز نیست.

دوم: بالا نمودن جنده خود یک بدعت و عمل خرافاتی است که هیچگونه مشروعیت در اسلام ندارد، و مخالف با شریعت غرای محمدی ج می‌باشد، حتی بعضی‌ها خیر و برکت سال جاری را نظر به سختی و آسانی بلند شدن جنده مرتبط می دانند، که این عقیده انسان را در شرک اکبر داخل می‌سازد.

سوم: شفا و مرض از طرف اللهأ است و هیچ بنده اختیار و توانایی در این حصه ندارد، چه رسد به قبری که خیالی و دروغ بافته شده است، فرضا، اگر علیس در آنجا مدفون هم باشد، شفا دادن مریض و بینا ساختن کور فقط بدست خداوند قادر و تواناست، ومرده‌ها چه نبی باشد ویا ولی، و یا هر مخلوقی، اختیار و توانایی آن را ندارند. زیرا عمل آنان از دنیا قطع گردیده است، و اگر زنده هم می‌بودند اینکار از توان و اختیار آن‌‌ها بیرون است.

خطر نافرمانی الله  و رسول الله ج

اللهأ می‌فرماید: ﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ [النور: ۶۳].

«پس کسانی‌که از فرمان او تعالی تمرد می‌کنند - از طاعت او تعالی سرباز می زنند – باید برحذر باشند از آن که فتنه‌ای به ایشان رسد یا به عذابی دردناک گرفتار شوند».

ابن کثیر/ می‌فرماید: مراد از فتنه در اینجا کفر یا نفاق یا بدعت است.

همچنان اللهأ می‌فرماید: ﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ وَٱتَّقُواْ [الحشر: ٧].

«آنچه را که پیامبر برای شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را منع می‌کند منصرف شوید».

و می‌فرماید: ﴿وَمَن يُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَيَتَّبِعۡ غَيۡرَ سَبِيلِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرًا١١٥ [النساء: ۱۱۵].

«و هرکس پس از آنکه راه هدایت برای او آشکار شد، با پیامبر مخالفت کند و راهی غیر مسلمانان را پیروی کند، او را به آنچه که روی خود را به آن سو کرده وا می‌گذاریم و به دوزخش می‌کشانیم و - دوزخ - چه بازگشتگاه بدی است!»

و در جای دیگر می‌فرماید: ﴿وَلَا تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلۡسِنَتُكُمُ ٱلۡكَذِبَ هَٰذَا حَلَٰلٞ وَهَٰذَا حَرَامٞ لِّتَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ لَا يُفۡلِحُونَ١١٦ [النحل: ۱۱۶].

«- و ای فرو افتادگان در ورطۀ حرام !- برای آنچه که زبان شما به دروغ می‌پردازد- و برآن هیچ حجتی ندارید - نگویید که این حلال است و آن حرام تا بر اللهأ دروغ بندید. بی‌گمان کسانی که بر اللهأ دروغ می‌بندند، رستگار نمی‌شوند».

این آیت هشدار به کسانی است که از روی جهل و نادانی به مردم فتوا می‌دهند که موسیقی حلال است، و به علاوۀ این که خود گمراه می‌شوند، دیگران را نیز گمراه می‌سازند.

با تأسف در عصر حاضر بازار موسیقی و پیشه وران آن از رنگ و رونق بسزایی برخوردار‌اند، میلیون‌ها دالر در کنسرت‌ها و دعوت هنرمندان و تشویق آن‌ها به مصرف می‌رسد، از سوی دیگر کانال‌های فضایی به نوبت خود ساعت‌ها را در برنامه‌های «آهنگ‌های انتخابی» ضایع می‌سازند و بی خردان دیگر هم پول، و هم وقت گران‌بهای خویش را در تماس‌های تیلفونی به این کانال‌ها برباد هوا می‌دهند. اینان اگر واقعً صاحب خرد می بودند پول‌هایشان را در راه ارضای شهوات‌شان و در راه شیطان به مصرف نمی‌رساندند، بلکه از مردم رنجدیدۀ هموطن خویش آگاهی می‌یافتند و به فقرا ومساکینی که امروز احتیاج لقمۀ نان‌اند می‌پرداختند. چنین مردمان باید بدانند که اسراف و انفاق مال در غیر حق از شیطان و اطاعت و پیروی وی است. قسمیکه اللهأ فرموده: ﴿إِنَّ ٱلۡمُبَذِّرِينَ كَانُوٓاْ إِخۡوَٰنَ ٱلشَّيَٰطِينِۖ وَكَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لِرَبِّهِۦ كَفُورٗا٢٧ [الإسراء: ۲٧]

«همانا اسراف کاران برادران شیاطین‌اند و شیطان نسبت به پروردگارش ناسپاس است». پس اسراف کاران نیز نسبت به پروردگار بزرگ ناسپاسند، از آنجا که قرین و همدم شیطان می‌باشند. جای تأسف است که مسلمانان امروزی غفلت زده شده اند و اوقات عزیز عمرخود را بیهوده بهدر می‌دهند و در عوض آنکه آن را در کار‌های مفید دینی ودنیوی صرف کنند ساعت‌ها در پای تلفزیون نشسته با مشاهده نمودن برنامه‌های بی‌فایده و مضر اوقات شان را صرف می‌کنند. خصوصا کانال‌های که اسلام را در لابلای برنامه‌های شان، بطور مستقیم و غیرمستقیم مورد هجوم قرار می‌دهند.

برادر و خواهر مسلمان ! در این حدیث شریف خوب دقت کنید و ببینید شما برای روز رستاخیز‌تان چه آماده کرده‌اید؟

پیامبر اکرم ج می‌فرمایند: «گام‌های بنده در روز قیامت تا لحظۀ میخکوب است که از عمرش پرسیده شود آن را در کدام راه فنا نموده و از علمش که در آن چه کرده و از مالش که از کدام راه آن را بدست آورده و به کدام راه صرفش نموده و از جسمش که آن را در کدام راه فرسوده کرده است». [نزد ترمذی]

نکتۀ مهم دیگر اینکه مسلمان نباید از فرا رسیدن مرگ و اجلی که قبلاً در موردش مقرر و فیصله شده غافل گردد. آیا میدانی که هر انسان در هر حالتی که می‌میرد به همان حالت در روز قیامت دوباره زنده خواهد شد ؟ شخصی با رسول اکرم ج در حجة الوداع بود که ناگهان از شتر افتید و وفات نمود، آن حضرت ج فرمودند: سرش را نپوشانید زیرا وی در روز قیامت تلبیه گویان بر می‌خیزد. مردمان خوشبخت در حالات خوب دنیا را وداع می‌گویند و به همان حالت حشر خواهند شد. اما مردمان بدبخت در حالت بد و فجیع از دنیا می‌روند.

پس تو ای مسلمان ! دوست داری که در حالت موسیقی شنیدن و یا درحالت بدی دیگر حشر شوی؟ آیا دوست داری که در موقف بزرگ محشر جنبیده و رقصیده از قبرت بیرون آیی؟ طبعاً هیچ عاقلی به چنین وضع راضی نیست. پس مرگ را فراموش مکن زیرا وقت فرا رسیدن اجلت را نمی‌دانی و کاری را پیش‌گیر که فردا خدا ناخواسته شرمسار ونگونسار در دوزخ نگردی.

در اخیر از برادرانی که در چاپ این کتاب سهم گرفته اند اظهار سپاس می‌نماییم، و خواهش ما از دوستانی که آن را مطالعه می‌نمایند اینست که در چاپ و نشرآن سهم گرفته در اجر وثواب شامل گردند.

وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه وسلم.