قطرهایی از دریای خرافات شیعه
(خرافات الشیعۀ)
تأليف:
شیخ عبدالرحمن دمشقیة
بسم الله الرحمن الرحیم
ابیعبدالله روایت میکند که امیر المؤمنین میفرمود: هرگز در حمام بر پشت نخوابید چنین کاری چربی کلیهها را ذوب میکند و پاهای خود را بر سفال نکشید که باعثگری (بیماری جذام) خواهد گشت [۱].
[۱] اصول کافی ج۶ ص۵۰۰.
از ابیعبدالله روایت شده که فرمود: خوردن در حالت سیری باعث پیسی میگردد [۲].
غسل کردن با آب کوزه مصر انسان را دیوث میگرداند.
از امام رضا روایت است که نام مصر را برد و فرمود: پیامبر میفرماید: از آب کوزه مصر ننوشید و با آن سرتان را نشوئید که غیرت را از بین میبرد و باعث دیوثی میگردد [۳].
[۲] مرجع سابق ج۶ ص۲۶۹. [۳] مرجع سابق ص۳۸۶-۵۰۱.
روایت است که امام رضا فرمود: هرگز در حمام ماندگار نشوید چون ماندگاری در حمام باعث بیماری سل میشود [۴].
[۴] مرجع سابق ص۴۹۷.
مسواکزدن در حمام کراهت دارد چون باعث بیماری دندانها میشود [۵].
[۵] من لا یحضره الفقیه ج۱ ص۵۳.
در ادرار و مدفوع ائمه کثافت و بوی بد وجود ندارد بلکه مانند مشکی است که بوی آن همه جا را پر میکند و هر کس از ادرار و مدفوع و خون ائمه بخورد خداوند آتش دوزخ را بر وی حرام کرده و بهشت را بر او واجب میگرداند [۶].
[۶] أنوار الولایۀ تالیف آیۀ الله زین العابدین گلپایگانی ص۴۴۰.
کلینی از ابی عبدالله نقل میکند که فرمود: خوردن هویج کلیهها را گرم کرده، آلت تناسلی مرد را بلند کرده و در عمل زناشویی به وی کمک میکند [۷].
[۷] أصول کافی ج۶ ص۳۷۲.
از امام رضا نقل است که فرمود: خوردن هندوانه در حالت ناشتا باعث فلج شدن میگردد [۸].
[۸] أصول کافی ج۶ ص۳۶۱.
از ابیعبدالله روایت است که فرمود: نوشیدن آب، هنگام بیدار شدن از خواب شبانه باعث تولید آب صفراء میشود [۹].
[۹] أصول کافی ج۶ ص۳۸۳.
عبدالله پسر سنان میگوید: ابوعبدالله فرمود: از سخن گفتن به هنگام جماع پرهیز کنید که باعث لال شدن زبان میگردد [۱۰].
[۱۰] أصول کافی ج۵ ص۴۹۸.
نگاه کردن به شرمگاه زن کراهت دارد و باعث کوری میشود و سخن گفتن به هنگام جماع نیز مکروه بوده و باعث لال شدن زبان است [۱۱].
[۱۱] من لا یحضره الفقیه ج۳ ص۵۵۶.
از ابوالحسن روایت است که فرمود: گیاه سداب [۱۲] را بخورید که عقل را زیاد میکند [۱۳].
[۱۲] سداب گیاهی است که بسیار خوشبو و دارای شکوفههای ریز که در اروپا و آسیا کشت میشود، این گیاه بعضی از فواید پزشکی را دارد اما استعمال آن خطرناک است اسم دیگر آن فیجن است. [۱۳] کافی ج۶ ص۳۶۷.
رمضان یکی از نامهای مبارک خداوند است [۱۴].
[۱۴] أصول کافی ج۴ ص۶۹؛ من لا یحضره الفقیه ج۲ ص۱۷۲؛ وسائل الشیعۀ ج۷ ص۲۶۹ و ج۱۰ صفحات ۳۱۹-۳۲۹؛ مستدرک الوسائل ج۷ ص۴۳۸.
از ابیعبدالله روایت است که فرمود: آه یکی از نامهای مبارک خداوند است پس اگر کسی گفت: آه، به تحقیق به خدا پناه برده است [۱۵].
(اختراع نام عجیب و غریب برای ملائکه).
شیعه ادعا میکنند که در میان ملائکه ملکی وجود دارد که اسمش فطرس است این ملک از دستورات خدا سرپیچی کرد و سپس چون به سوی قبر امام حسین رفت و خود را بر خاک قبر مالید، خداوند توبه او را پذیرفت.
و همچنین ملائکهای بنام مرمائیل وجود دارد که بر روی شانهاش نوشته شده، در نتیجه ازدواج نور با نور (علی با فاطمه) به وجود آمده است.
و همچنین از امام زین العابدین نقل میکنند که فرمود: خداوند ملائکهای دارد به خرقائیل که هیجده هزار بال دارد و بین هر بال تا بال دیگرش پانصد سال فاصله است [۱۶].
صاحب کتاب کافی نام ملائکه دیگری را اختراع کرده و میگوید: در میان ملائکه، ملکی وجود دارد که اسمش منصور است، این ملک دائم به زیارت قبر امام حسین مشغول است [۱۷].
[۱۵] مستدرک الوسائل ج۲ ص۱۴۸؛ بحار الأنوار ج۷۸ ص۲۰۲ و ج۹۰ ص۳۹۳؛ التوحید شیخ صدوق ص۲۱۹؛ تفسیر نور الثقلین شیخ حویزی ج۱ ص۱۲؛ نور البراهین نعمت الله جزایری ج۱ ص۵۱۶؛ معانی الأخبار شیخ صدوق ص۳۵۴. [۱۶] البرهان ج۲ ص۳۲۷. [۱۷] اصول کافی ج۴ ص۵۸۳.
از ابو جعفر روایت است که فرمود: امام ده علامت دارد:
۱- پاک و مطهر بدنیا میآید.
۲- ختنه شده متولد میشود.
۳- اگر بر زمین بیفتد روی کف دستان میافتد.
۴- با صدای بلند شهادتین را بر زبان میراند.
۵- جنب نمیشود.
۶- در حالت خواب، چشمانش خوابیده در حالی که دلش بیدار است.
۷- خمیازه نی کشد.
۸- تکبر و خودپسندی ندارد.
۹- از پشت سر میبیند همچنان که از روبرو دیده است.
۱۰- بوئی که از باد شکم و تیز دادن و مدفوعش بر میخیزد، مانند بوی مشک است [۱۸].
[۱۸] اصول کافی ج۱ ص۳۱۹ کتاب الحجة باب موالید أئمة.
شیخ طوسی و شیخ نعمانی از امام رضا نقل میکنند که فرمود: از نشانههای ظهور امام مهدی این است که آن حضرت زیر نور خورشید و در حالت برهنگی ظهور میکند [۱۹].
[۱۹] حق الیقین تالیف مجلسی ص۳۴۷.
جهت حل مسأله تقسیم ارث، به بهانه اینکه ثابت شود آلت تناسلی فرد خنث [۲۰] بیشتر نزدیک به مردانگی یا زنانگی است، فتوی به جواز دیدن شرمگاه وی را داده و گفتهاند: عورت او را در آینه نگاه کنند،آنچه در آینه میبینند سایه و تصویر شرمگاه است نه خود آن [۲۱].
[۲۰] خنثی کیست که هردو آلت مردانگی و زنانگی را دارا است (مترجم). [۲۱] اصول کافی ج۷ ص۱۵۸؛ وسائل الشیعة ج۲۶ ص۲۹۰؛ بحار الأنوار ج۶۰ ص۳۸۸.
(در بین کلینی و محقق کتابش بر سر روایت این خرافه اختلاف هست) کلینی میگوید: پیامبر نهی فرمود و محقق میگوید: امیر المؤمنین از خورن گوشت حیوان نر به هنگام جفت گیری نهی فرمود [۲۲] پس یکی از شرایط ذبح حیوان نر این است که مشغول جفتگیری نباشد.
ابن بابویه قمی از ابوعبدالله نقل میکند که فرمود: چهار چیز از چهار چیز سیر نمیشود: از جمله زمین از باران، چشم از نظر و ماده از نر [۲۳].
[۲۲] اصول کافی ج۶ ص۲۶۱. [۲۳] کتاب الخصال ج۱ ص۲۲۱.
ابن بابویه از ابی عبدالله روایت میکند که ایشان مردی را دیدند که کفشهای سیاه پوشیده بود، امام به ایشان فرمودند: چرا کفش سیاه پوشیدهای؟ مگر نمیدانی کفش سیاه سه خصلت بد دارد؟ گفتم فدایت شوم آن خصلتهای بد چیستند؟ فرمود: چشم را ضعیف کرده، آلت تناسلی مرد را سست گردانده و باعث غم و غصه میگردد، علاوه بر اینها کفش سیاه پوشش ستمگران است، کفش زرد رنگ بپوش که سه خصلت خوب را دارد گفتم آن سه خصلت کدامند؟ فرمود: چشم را قوت بخشیده،آلت تناسلی مرد را سفت کرده و غم و غصه را از بین میبرد [۲۴].
[۲۴] کتاب الخصال تالیف ابن بابویه قمی باب الثلاثة ج۱ ص۹۹.
جزائری از برسی روایت میکند که جبرئیل امین به نزد پیامبر آمده فرمود: ای پیامبر خدا وقتی امام علی شمشیرش را بلند کرد تا مرحب [۲۵] را بکشد، خداوند تبارک و تعالی به اسرافیل و میکائیل دستور داد تا بازوی علی را محکم گرفته تا نتواند با تمام قدرت ضربه بزند با وجود این نیز مرحب را همراه با کلاه و زره آهنینش از وسط نصف کرد همچنین اسب مرحب نیز دو نیم شد و شمشیر علی تمام طبقات و لایههای زمین را پاره کرد، خداوند به من امر فرمود: که ای جبرئیل فوراً به زیر زمین برو و جلو شمشیر را بگیر تا به گاو نگهدارنده زمین نرسد، در غیر این صورت کره زمین زیر و رو میشود من نیز فوراً به زیر زمین رفته و شمشیر را گرفتم وزن این شمشیر بر روی بالم سنگینتر از وزن هفت شهر محل سکونت قوم لوط بود [۲۶].
شمشیر را از طبقه هفتم زمین کندم و آن را بر روی پری از بالم گذاشته و به نزدیک آسمان بردم و تا صبح منتظر ماندم تا که خداوند امر فرمود آن را بر زمین بگذارم، تا حال هیچ چیزی را به سنگینی شمشیر علی احساس نکردهام و در همین روز وقتی قلعه خیبر فتح شد و زنان سپاه یهود اسیر شدند، در میان زنان، صفیه دختر پادشاه نیز بود،وقتی به نزد پیامبر آمد در صورتش اثر زخم و شکستگی داشت، پیامبر علتش را پرسید،صفیه گفت: وقتی علی جهت فتح قلعه خیبر آمد و نتوانست فتح کند، به سوی یکی از برجهای قلعه رفت و آن را تکان داد، تمام قلعه لرزید و هر آنچه بر بلندیها بود افتاد، من روی تخت خود نشسته بودم که تخت زیر و رو شد و گوشهایی از آن به صورتم اصابت کرد، پیامبر فرمود: ای صفیه وقتی علی عصبانی شد و قلعه را تکان داد خداوند به خاطر عصبانیت علی عصبانی شد تمام آسمانها لرزیدند و ملائک از ترس به سجده افتادند و برای او کافی است یک قدرت و غیرت خداوندی و اما دروازه قلعه خیبر، هر شب چهل مرد آن را میبستند (و صبح باز میکردند) وقتی علی به در قلعه رسید، از شدت ضربات، سپرش از دستش پرید، پس دروازه قلعه را از جا کند و به جای سپر از آن استفاده کرد و جنگید و این دروازه در دستش بود تا خداوند قلعه را بدست وی فتح کرد [۲۷].
[۲۵] مرحب فرمانده یهودیان در جنگ خیبر بود که بدست امام علی کشته شد. (مترجم). [۲۶] مناطق محل سکونت قوم لوط بدستور خداوند به وسیله ملائک به آسمان برده شده و زیر و رو شدند (مترجم). [۲۷] الأنوار النعمانیة تالیف نعمت الله جزائری.
از ابیعبدالله نقل است که فرمود: کسی که عطسه کرد، سپس دستش را بر استخوان بینی اش گذاشته و بگوید: سپاس خدایی را که پروردگار جهانیان است بیشترین شکر و سپاس برای خدا چرا که او اهل و سزاوار آن است و درود و سلام خدا بر محمد، پیامبر درس نخوانده وی و به خاندانش، در این حال از سوراخ چپ بینی وی پرنده ایی کوچکتر از ملخ و بزرگتر از مگس بیرون میآید و پرواز میکند تا به زیر عرش خدا رسیده و تا روز قیامت برای وی طلب مغفرت میکند [۲۸].
[۲۸] اصول کافی ج۲ ص۴۸۱.
از ابیعبدالله روایت است که فرمود: کسی که به هنگام خواب آیۀ الکرسی را سه بار و ﴿شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُو﴾ در سوره آل عمران و آیه مسخر ساختن و آیه سجده را بخواند، خداوند دو شیطان را برای پرستاری و محافظت وی از شیاطین عاصی و نافرمان را مأمور میسازد [۲۹].
[۲۹] اصول کافی ج۲ ص۳۹۲.
امیر المؤمنین علی میفرماید: اولین چهار پایی که فوت کرد، عفیر الاغ پیامبر بود، لحظه ایی که پیامبر از دنیا رحلت نمود، آن الاغ افسارش را پاره کرد و دوید تا به لب چاه بنی خطمه در منطقه قباء رسید و خودش را در آن چاه پرت کرد و چاه به قبرش تبدیل شد. امیر المؤمنین فرمود: آن الاغ با پیامبر حرف میزد و میگفت: همراه با پدر و مادرم به فدایت گردم پدرم از پدرش او هم از پدر بزرگش و او هم از پدر خود برایم نقل کرد که همراه با پیامبر خدا نوح در کشتی بوده که حضرت نوح برخاسته و دستش را بر پشت وی کشیده و فرموده: از نسل این الاغ، الاغی بدنیا میآید که سرور و خاتم پیامبران بر وی سوار میشود، عفیر میگفت: سپاس خدایی را که مرا چنین الاغی قرار داد [۳۰].
[۳۰] اصول کافی ج۱ ص۱۸۴ کتاب الحجة.
زین الدین بیاضی در کتاب صراط مستقیمش میگوید: وقتی امام علی از جنگ صفین بر میگشت، با رود حرف زد، رود فرات جوشید و موج زد، شهادتین را بر زبان آورد و به خلافت علی شهادت داد و مردم همه، صدایش را شنیدند و همچنین امام جعفر صادق از پدرانش نقل میکند که علی با یک چوب دستی بر رود فرات کوبید فرات جوشید و خروشان شد و تمام ماهیهای داخل رود بر امام سلام کرده و همگی اقرار کردند که علی حجت خدا است [۳۱].
[۳۱] صراط مستقیم تالیف زین الدین چاپخانه حیدریه انتشارات مکتبة المرتضویة لأحیاء آثار الجعفریة.
ابی عبدالله از امام حسن روایت کرد که ایشان فرمودند: خداوند دو شهر دارد یکی در مشرق و دیگری در مغرب قرار دارد در این دو شهر هفتاد هزار، هزار زبان وجود دارد که هر زبانی بر خلاف زبان دیگر گفتگو میکند و من تمام این زبانها را بلدم [۳۲].
خوردن خاک قبر حسین شفای هر دردی است.
ابوالحسن میفرماید: خوردن هر خاک و گلی مانند خوردن خون و گوشت مردار و خوک حرام است جز خاک قبر امام حسین که شفای هر درد و باعث نجات از هر ترسی است اما نباید در خوردن آن زیاده روی کرد [۳۳].
همچنین در مفاتیح الجنان آمده که: مشهور در بین علما این است که خوردن خاک و گل مطلقاًجایز نیست جز خاک قبر امام حسین، اما باید به نیت شفا خورده شود نه به قصد لذت و مقدار آن نیز به اندازه دانه نخود باشد اما افضل نزد علما آن است که اندازه آن از دانه عدس بزرگتر نبوده و شخص آن را در دهان گذاشته و سپس با جرعه ایی آب آن را خورده و بگوید: پروردگارا این خاک را به روزی زیاد و علمی پر سود و شفا از هر دردی تبدیل فرما [۳۴].
[۳۲] اصول کافی ج۱ صفحات ۳۸۴-۳۸۵ کتاب الحجة باب مولد الحسن. [۳۳] اصول کافی ج۳ ص۳۷۸. [۳۴] مفاتیح الجنان ص۵۴۷.
از ابی عبدالله روایت است که فرمود: خوردن خاک و گل باعث نفاق میگردد [۳۵].
همچنین ابی جعفر میفرماید: بیشتر نیرنگهای شیطان در نتیجه خوردن خاک و گل است، خوردن آن جسم را مریض کرده و بیماری را تقویت میکند، هرکس آن را بخورد نیروی بدنش را ضعیف کرده و در تمام کارهایی که قبلاً انجام میداد، ناتوان میشود به همین خاطر او را محاسبه کرده و عذاب میدهند [۳۶] و [۳۷].
[۳۵] اصول کافی ج۲ ص۲۶۵. [۳۶] اصول کافی ج۶ ص۲۶۶. [۳۷] مؤلف محترم جناب شیخ عبدالرحمن دمشقیة تضاد و تناقض بین این خرافه قبلی را تقیه میداند اما به نظر بنده اولی استثنا از دومی است (مترجم).
توسل به امام موسی کاظم برای درد چشم مفید است [۳۸].
[۳۸] مفاتیح الجنان ص۸۶.
امام دهم میفرماید: (سَبْتْ) شنبه نام پیامبر (اَحَدْ) یکشنبه منظور امام علی (اِثْنَين) دوشنبه منظور از حسن و حسین (ثُلاثاء) سه شنبه منظور از علی ابن الحسین، محمد بن علی و جعفر بن محمد (اَرْبِعاء) چهارشنبه منظور از موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی و خود من (خَميس) پنجشنبه منظور از پسرم حسین و جمعه نام پسر وی میباشد که گروه اهل حق در وی جمع میشوند [۳۹].
و همچنین صراحتاً گفتهاند که اسم روز یکشنبه (اَحَدْ) یکی از نامهای مبارک خداوند است [۴۰].
[۳۹] مفاتیح الجنان ص۸۶. [۴۰] هدف از این نامگذاری این است که بگویند (اَحد) اسم مشترک امام علی و حق تعالی است (مترجم).
روایت شده که هر کس خود را به خوردن پنیر در اول هر ماه عادت دهد امید است که خواستههایش رد نشود [۴۱].
[۴۱] مفاتیح الجنان ص۳۶۶.
خوردن کشمش و مویز در حالت ناشتا مفید است اما باید از اسباب فراموشی مانند: خوردن سیب ترش، گشنیز سبز، دفع ادرار در آب ایستاده، راه رفتن در میان دو زن، انداختن شپش زنده بر روی زمین، نگریستن به سوی فرد اعدام شده و سوار بر شتر راه رفتن در میان کاروان پرهیز کرد [۴۲].
و همچنین از ابوالحسن روایت است که فرمود: خوردن سیب و گشنیز باعث فراموشی میشود [۴۳].
[۴۲] دعوات منتخبة من کتاب الکافی ملحق به مفاتیح الجنان ص۸۰۲. [۴۳] اصول کافی ج۶ ص۳۶۶.
از جمله اعمال شب و روز جمعه، خوردن انار است همچنان که امام صادق هر شب جمعه این کار را میکرد و بهتر آن است که هنگام خواب خورده شود چون روایت است که هر کس هنگام خواب انار بخورد تا صبح، جان وی در امان است، اما لازم است عمامهایی در زیر انار پهن شود تا اگر دانهایی از آن افتاد فوراً آن را برداشته و بخورد و همچنین نباید کسی را در خوردن انار شریک خود کرد [۴۴].
و همچنین از اعمال روز جمعه خوردن انار در حالت ناشتا و خوردن هفت برگ از گیاه کاسنی قبل از غروب خورشید است، از امام موسی بن جعفر روایت است که فرمود: کسی که در روز جمعه یک دانه انار را در حالت ناشتا بخورد،چهل روز بعدش نورانی است و هر کس دو انار را بدین شیوه بخورد هشتاد روز و اگر سه انار باشد صد و بیست روز بعدش منوّر گشته و وسوسههای شیطان از وی دور شده و اگر وسوسه شیطان از کسی دور شد، دچار معصیت نمیشود و کسی که از معصیت دوری گزیند، داخل بهشت میگردد [۴۵].
[۴۴] مفتیح الجنان ص۸۰۲. [۴۵] مفاتیح الجنان ص۶۴.
از آداب روز جمعه کوتاه کردن سبیل و گرفتن ناخن است که هر دو باعث افزایش روزی و حفظ از دیوانگی و بیماریهای گری و پیسی (جذام و برص) میشوند [۴۶].
[۴۶] مفاتیح الجنان ص۶۳-۶۴.
از نصیر خادم مشهور به ابو حمزه روایت است که گفت: بارها دیدم که امام ابومحمد با خادمانش با زبان خودشان گفتگو میکرد،در حالی که درمیان آنان ترک، رومی و صیقلی وجود داشت، سپس رو به من کرده و گفت: خداوند به امام، فهم تمام زبانها و شناسایی کلیه نسبها و جریانات و حوادث را آموخته است [۴۷].
[۴۷] اصول کافی ج۱ ص۴۲۶ کتاب جهت باب مولد حسین بن علی.
از ابیعبدالله روایت است که فرمود: امام حسین، شیر مادرش فاطمه یا هیچ زن دیگری را نخورد بلکه هر بار او را به نزد پیامبر میبردند و پیامبر انگشتش را در دهان وی گذاشته و او هم انگشت پیامبر را آنقدر میمکید که برای دو سه روزش کافی بود [۴۸].
و همچنین از ابوالحسن روایت است که فرمود: پیامبر به نزد امام حسین میرفت، زبانش را در دهان وی گذاشته و امام حسین به اندازه کافی زبان پیامبر را میمکید، به همین روش تغذیه میکرد و از شیر مادر بینیاز بود و هرگز شیر هیچ زنی را نخورد [۴۹].
شیعه بر ابوهریره ایراد میگیرند که چگونه به تنهایی شش هزار حدیث را از پیامبر روایت کرده در حالی که خود ادعا میکنند که امام حسن هفتاد میلیون زبان را میدانست، جالب اینجاست که هم اکنون نیز هفتاد میلیون زبان در جهان وجود ندارد حتی اگر زبان حشرات را نیز به آنها بیافزائیم.
خرافاتی همچون ملائکه ۲۴ چهره، تفاوت سرشت و طبیعت زنانگی فاطمه با تمام زنان عالم، تغذیه پیامبر اکرم از پستان ابوطالب به جای ام طالب و تغذیه امام حسین از انگشت و زبان پیامبر، نزد شیعه معقول و منطقی است.
این در حالی است که سیلی زدن حضرت موسی بر ملائکه را ناصحیح و غلط میپندارند و حدیثش را موضوع میدانند، آنها همانند مستشرقین و عقل گرایان بر احادیث ما نگریستهاند (و آنها را مورد پسند عقل ندانستهاند) اما تغذیه پیامبر از پستان ابوطالب و تغذیه امام حسین از انگشت و زبان پیامبر چی،آیا این عاقلانه و منطقی است؟
اگر میگوید ما به طور کامل تسلیم محتوای کتاب کافی نیستیم و معتقدیم که صحیح و ضعیف دارد، میگوئیم: این گفته شما معارض با گفته بزرگترین علمای شیعه است چرا که علمای شما همه معتقدند که کلیه احادیث کتاب اصول کافی، متواتر و قطعی الصحه هستند و این کتاب در میان چهار کتب معتبر اهل تشیع (صحاح اربعه) صحیحترین و مورد اطمینانترین آنها است.
ما اهل سنت، اسناد روایت در کتب مرجعی عقیدتی خود را تصحیح کردهایم و اگر صحت حدیثی به واسطه وجود راویان معتبر و مورد اطمینان ثابت شد و سند آن به پیامبر رسید، دیگر ما به طور حتم و یقین و با اعتماد کامل به آن عمل کرده و تبلیغ میکنیم و به اعتراض کسی گوش نمیدهیم اما شما منتظر چی هستید؟ نزدیک به هزار سال از تألیف کتاب کافی میگذرد آیا تا به حال درباره سندهایش تحقیق کردهاید؟
این تحقیق چیزی است که تاکنون برای اهل تشیع امکان پذیر نبوده است.
[۴۸] اصول کافی ج۱ ص۳۸۶ کتاب حجت باب مولد حسین بن علی. [۴۹] اصول کافی ج۱ ص۳۸۷ کتاب حجت باب مولد حسین بن علی.
از ابیعبدالله روایت است که فرمود: وقتی پیامبر متولد شد، چند روزی شیر نبود که بخورد ابوطالب دهان او را بر پستان خود گذاشته و خداوند شیر را در آن جاری کرد و چندین روز از آن تغذیه میکرد تا اینکه ابوطالب حلیمه سعدیه را برای شیر دهی پیدا کرده و پیامبر را به وی سپرد [۵۰].
[۵۰] اصول کافی ج۱ ص۳۷۳ کتاب حجت من باب مولد النبی ج.
اصبغ پسر نباته از امیر المؤمنین تفسیر آیه: ﴿أَنِ ٱشۡكُرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيۡكَ إِلَيَّ ٱلۡمَصِيرُ﴾ [لقمان: ۱۴]. را پرسید ایشان در جواب فرمودند: منظور از والدیک که خداوند شکرش را بر ما واجب کرده، علم است و همچنین ﴿وَإِن جَٰهَدَاكَ عَلَىٰٓ أَن تُشۡرِكَ بِي مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٞ﴾ [لقمان: ۱۵]. یعنی: «اگر از تو خواستند از اطاعت کسی که من امر به اطاعت وی کردهام سرپیچی کنی، به حرف آنها گوش نکن» [۵۱].
در این روایت به طور واضح و روشن کلام خدا تحریف شده به طوری که آیه را از معنی اصلی خود که نیکی به والدین است خارج کردهاند، خداوند انسان را به نیکی کردن به پدر و مادر تشویق فرموده جز زمانی که توصیه پدر و مادر به شریک قرار دادن برای خدا باشد اما آنها گفتهاند جز زمانی که توصیه پدر و مادر در شرکت دادن امامی دیگر با ائمه اهل بیت در اطاعت کردن باشد.
[۵۱] اصول کافی ج۱ ص۳۵۴ کتاب حجت باب فیه نکت ونتف من التنزیل فی الولایة.
ابوجعفر میفرماید: خداوند به پیامبرش داود وحی کرد که برو و از زبان من به بندهام دانیال بگو تو گناه کردی و من تو را بخشیدم دوباره گناه کردی و بخشیدمت و برای بار سوم گناه کردی و ازت گذشتم اگر بار چهارم دچار معصیت شوی نمیبخشمت. سپس هنگام طلوع فجر دانیال به مناجات با خدا برخاست و گفت: به عزت و جلالت سوگند اگر مقام عصمت را به من ببخشی به طور مستمر و مداوم نافرمانیت میکنم [۵۲].
نمیدانم چگونه شیعه عصمت ائمه را پذیرفتهاند، در حالی که معتبرترین کتابشان این گونه به یکی از پیامبران خدا طعنه زده و وی را معصوم نمیداند که گویا دانیال نبی این گونه جسورانه در مقابل خدا ایستاده و وی را به معصیت و نافرمانیش تهدید کرده باشد.
[۵۲] اصول کافی ج۲ ص۳۱۶ کتاب ایمان کفر باب توبه.
مردی به امیر المؤمنین گفت: آب زردی در شکم دارم آیا شفایی دارد؟ ایشان فرمودند: روی شکمت آیۀ الکرسی را بنویس و آن را با آب بشوی و اینقدر از آن آب بنوش تا در شکمت ذخیره شود، به امید خدا شفا مییابی آن مرد چنین کرد و شفا یافت [۵۳].
[۵۳] اصول کافی ج۲ ص۴۵۷ کتاب فضل قرآن.
از ابی جعفر روایت است که فرمود: هرگاه همراه با قهقهه خندیدی، پس از آن بگو پروردگارا بر من قهر و غضب نگیر [۵۴].
[۵۴] اصول کافی ج۲ ص۴۸۷ باب الدعابة والضحک.
از ابیعبدالله نقل شده که فرمود اگر یکی از بندگان نیازمند و محتاج خدا دعا و مناجات خود را با حمد و شکر خدا و فرستادن درود و سلام بر محمد و اهل بیتش شروع کند و در همین درخواست و تمنای خود را فراموش کند، خداوند نیازش را بر آورده میسازد اگرچه از خدا نخواسته است [۵۵].
[۵۵] اصول کافی ج۲ ص۳۶۳ کتاب دعا.
ابیالحسن میفرماید: پیامبر خدا نشسته بود که ملائکه ایی با ۲۴ چهره به خدمتش رسید، پیامبر فرمود: دوست من جبرئیل تا حال در این چنین چهره ایی شما را ندیده بودم، ملائکه گفت: من جبرئیل نیستم، ای محمد خداوند مرا فرستاده تا نور را به عقد نور در آورم پیامبر فرمود: این دو نور کیستند؟ ملائکه گفت: علی و فاطمه. وقتی ملائکه برخاست پیامبر دید که در وسط شانههایش نوشته شده: محمد پیامبر خدا و علی جانشین وی است. پیامبر پرسید: از کی تا حال چنین نوشته ایی بر شانههایت وجود دارد؟ ملائکه گفت: ۲۲ هزار سال قبل از خلقت آدم [۵۶].
مسئله ولایت علی به حدی مهم است که ۲۲ هزار سال قبل از خلقت آدم روی شانههای ملائکه ایی نوشته شده اما جالب اینجا است که حتی یک آیه از قرآن اشاره به ولایت و جانشینی علی ندارد.
[۵۶] اصول کافی ج۱ ص۳۸۳ کتاب حجت باب مولد الزهراء.
«سوره الرّحمن» میفرماید: ﴿مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ يَلۡتَقِيَانِ ١٩﴾ اهل تشیع میگویند این آیه به ازدواج علی و فاطمه اشاره دارد بهم رسیدن دو بحر، رسیدن علی و فاطمه است [۵۷].
[۵۷] تفسیر المیزان ج۱۹؛ تفسیر قمی ج۲ ص۳۴۵؛ تفسیر نور الثقلین ج۵ ص۱۹۷.
از ابیالحسن روایت شده که فرمود: دختران پیامبران هرگز به حیض مبتلا نشدهاند [۵۸].
همچنین ابو جعفر میفرماید: وقتی فاطمه متولد شده، خداوند به ملائکه ایی وحی کرد و این وحی و همچنین کلام ملائکه بر زبان پیامبر جاری شد، اسم نوزاد را فاطمه گذاشت و سپس گفت: من تو را به وسیله علم از بدیها منع کرده و تو را از حیض دور میکنم سپس ابو جعفر فرمود: به خدا سوگند که وی را از پیمان شکنی نیز دور ساخت [۵۹].
[۵۸] اصول کافی ج۱ ص۳۸۱ کتاب حجت باب مولد الزهراء. [۵۹] اصول کافی ج۱ ص۳۸۲ کتاب حجت من باب مولد الزهرء.
مجلسی در بحار الأنوار روایت میکند که امام علی فرمود: همراه پیامبر و عایشه به سفر رفتم پیامبر در این سفر جز من خادمی نداشت و فقط یک لحاف همراه داشتیم، هنگام خواب پیامبر در بین من و عایشه میخوابید و سه نفری زیر همان لحاف بودیم، وقتی پیامبر به نماز شب بر میخواست، با دستش وسط لحاف را بر زمین میچسپاند بطوری که میان من و عایشه فاصله بیفتد [۶۰].
افتراء و اهانت فوق در حالی است که خودشان از ابی عبدالله روایت میکنند که فرمود: اگر زن و مردی زیر یک لحاف پیدا شدند باید صد ضربه شلاق بخورند [۶۱].
اما جالب اینجاست که مجلسی در بین شب و روز جهت اجرای حد فرق گذاشته و میگوید: اگر زن و مردی در شب،زیر یک لحاف پیدا شدند، حد شرعی بر آنان اجرا نمیشود اما اگر این جریان در روز رخ داده بود، حد بر آنان جاری است [۶۲] و [۶۳].
[۶۰] کتاب سلیم بن قیس ص۲۲۱؛ بحار الأنوار ج۳۸ صفحات ۲۹۷-۳۱۴ و ج۴۰ ص۱. [۶۱] اصول کافی ج۷ ص۱۸۲؛ تهذیب الأحکام ج۱۰ ص۴۰؛ الاستبصار ج۴ ص۲۱۳؛ وسائل الشیعة ج۲۰ ص۳۴۸؛ مستدرک الوسائل ج۱۴ ص۳۳۹؛ بحار الأنوار ج۷۳ ص۱۳۰ و ج۷۶ صفحات ۵۷-۹۳؛ من لا یحضره الفقیه ج۴ ص۲۳. [۶۲] بحار الأنوار ،ج۷۶ ص۹۴. [۶۳] البته صدور این فتوای عجیب و غریب، جهت فرار از این مخمصه بوده و بس چون معقول نیست. آقای مجلسی اولین امام معصوم خود را زیر ضربات شلاق ببرد (مترجم).
اهل تشیع به علت در دست نداشتن هیچ سند و مدرک و نصوصی برای اثبات امامت ائمه خود، به افسون و تردستی و خرافات و جادو پناه بردهاند به عنوان مثال:
۱- اثبات امامت امام زین العابدین: زنی از شیعیان آن امام میگوید: یکبار در زمان پیری و سالخوردگی به نزد ایشان رفتم، به شدت ضعیف و ناتوان بودم چون در آن وقت یکصد و سیزده سال از عمرم میگذشت، ایشان را در رکوع و سجده و مشغول به عبادت یافتم (به علت طولانی بودن عبادت وی و عمر بسیار زیاد من و همچنین احتمال مرگ) داشتم از دیدار با ایشان و برخورداری از ارشاد و راهنماییهای وی ناامید میشدم که در همان حالت با انگشت شهادت به سوی من اشارهایی فرمود و عمر جوانی به من بازگردانده شد [۶۴].
افسانه دوم برای اثبات امامت امام زین العابدین
وقتی امام حسین شهید شد، برادرش محمد بن حنفیه به نزد علی ابن حسین (زین العابدین) فرستاد و گفت: پدرت شهید شد و خودش بر روحش نماز خواند و وصیتی از خود بجای نگذاشت من عموی تو و برادر پدرت هستم چون من فرزند امام علیام و سنّم از تو بیشتر است استحقاق امامت را بیشتر از تو دارم بر سر این مسأله با من منازعه و بحث نکن، علی ابن حسین نیز گفت: بیا در این منازعه داوری و قضاوت را به نزد حجر الأسود ببریم، در نتیجه هر دو به سوی کعبه رفته و علی گفت با خدا مناجات کن و از وی بخواه که سنگ را به زبان آورد، محمد نیز شروع به مناجات کرده و چنین درخواستی را از خدا کرد اما از سنگ جوابی نشنید سپس علی شروع به مناجات کرد فوراً حجر الأسود به تکان افتاد و از شدت تکان نزدیک بود پائین افتد، خداوند آن را به زبان آورد و با زبان عربی واضح گفت: پروردگارا خلافت و امامت حق علی ابن حسین است [۶۵].
۲- اثبات امامت امام موسی کاظم: روایت است که وقتی بر سر مسأله امامت، میان امام موسی کاظم و برادر بزرگش عبدالله، نزاع پیدا شد، امام موسی کاظم امر فرمود تا هیزم بسیار زیادی را در وسط حیات منزلش جمع کردند سپس دنبال عبدالله فرستاد،پس از آمدن عبدالله و جمع شدن مردمان زیادی از شیعیان امامیه، امام کاظم نشست و امر فرمود تا هیزمها را آتش بزنند مردم علت این کارها را نمیدانستند اما اطاعت کردند، پس از فروکش آتش و تبدیل هیزم به زغالهای آتشین، امام کاظم برخاست و وسط آن نشست و یک ساعت برای مردم سخنرانی کرد و سپس از جای خود برخاسته و لباسش را تکان داد تا گرد و غبار روی آن بر زمین ریخت و به میان مردم بازگشت و روی به برادرش کرده وفرمود: اگر ادعا میکنی پس از پدرت لیاقت امامت را داری برو و در میان آتش بشین [۶۶].
دومین افسانه برای اثبات امامت موسی کاظم و لیاقت بیشتر وی به امامت در میان برادرانش را کلینی نقل کرده و میگوید: فردی به نزد امام کاظم آمده و از امام وقت پرسید که چه کسی است؟ امام فرمود: اگر او را به تو معرفی کنم امامتش را میپذیری؟ آن شخص گفت بله به فدایت گردم امام فرمود: امام وقت منم شخص از وی دلیل و مدرک خواست امام فرمود به سوی آن درخت برو و سپس به ام غیلان امر فرمود تا به درخت بگوید امام کاظم میفرماید: به نزد من بیا. آن شخص میگوید: به خدا سوگند آن درخت را دیدم خود را بر زمین انداخته و چهره بر خاک میمالید و جلو میآمد تا در مقابل پاهای امام زانو زد و سپس امام اشاره فرمود و درخت به جای اولش برگشت [۶۷].
۳- اثبات امامت امام رضا: روایت است که شخصی به نزد امام رضا آمد و گفت به خدا سوگند که سؤالی دارم اما شرم میکنم آن را مطرح کنم امام فرمود: قبل از اینکه تو بگویی من میدانم، میخواهی از امام وقت بپرسی؟ آن مرد گفت: بله به خدا سوگند امام فرمود: من امام این وقت و زمانم. آن شخص گفت نشانه و علامتت چیست؟ عصایی که در دست امام بود به زبان آمد و گفت: مولا و سرور من امام این زمان است و او حجت خدا است [۶۸].
جالب اینجاست این داستان سرایی و افسانه تراشی با اصول و قوانین امامت نزد خودشان معارض است چون یکی از اصولشان میگوید: امامت جز به نص قطعی و یا اشاره امام قبلی ثابت نمیشود.
[۶۴] اصول کافی ج۱ ص۳۴۷ باب ما یفصل به بین دعوی الـمحق و الـمبطل فی امر الامامة. [۶۵] اصول کافی ج۱ ص۳۴۸؛ اعلام الوری تالیف طبرسی صفحات ۲۵۸-۲۵۹. [۶۶] کشف الغمة تالیف اردبیلی ج۳ ص۷۳. [۶۷] اصول کافی ج۱ ص۲۵۳؛ اعلام الوری طبرسی ص۳۰۲. [۶۸] اصول کافی ج۱ ص۳۵۳.
کرکی میفرماید: اگر مرد آلت تناسلی و بیضههای خود را پوشاند، عورتش را پوشانده است [۶۹].
عورت پشتی (دُبُر) فقط اصل سوراخ مقعد است و هیچ کدام از دو باسن (نشیمن گاه) و همچنین رانها جزو عورت محسوب نمیشوند چون امام صادق و همچنین ابیعبدالله میفرماید: رانها جزو عورت نیستند و شیخ صدوق نقل میکند که امام باقر آلت تناسلیش را میپوشاند و سایر بدنش را نمایان میساخت [۷۰].
و همچنین ابو الحسن میفرماید: عورت بر دو قسم است: جلو و عقب،عورت عقبی به وسیله دو باسن پوشیده شده پس اگر کسی آلت تناسلی و دو باسنش را بپوشاند، عورتش را پوشانده است چون فقط به وسیله آن دو وضو باطل شده و همچنین حادثه از آن دو به وجود میآید پس آن دو عضو عورتاند نه اعضای دیگر بدن مانند ساق [۷۱].
و همچنین در جامع المقاصد نیز آمده که عورت پشتی اصل سوراخ مقعد است و دو باسن و رانها جزو عورت نیستند [۷۲].
به همین دلیل است که امام باقر، محل رویش مو در زیر شکمش نمایان بود و فقط تکه پارچهایی بر آلت تناسلیش بسته بود و با متولی و مسؤل حمام سخن میگفت [۷۳].
۵۰- امام علی و سایر ائمه، سوار بر ابر پرواز میکردند.
هاشم بحرانی روایت میکند که امام علی بر ابر سوار میشد و هفت طبقه زمین را میگشت [۷۴].
و همچنین روایت است که وقتی سپاه یزید بن معاویه به دنبال امام زین العابدین بودند تا وی را بکشند در حالی او را یافتند که سوار بر ابر پرواز میکرد [۷۵].
شیخ مجلسی روایت میکند که علی سوار بر ابر میشد و پرواز میکرد [۷۶].
و همچنین طباطبایی میگوید: خداوند ابر را برای امام علی مسخر کرده بود، بر آن سوار شده و مشرق و مغرب را میگشت [۷۷].
[۶۹] اصول کافی ج۶ ص۵۰۱؛ تهذیب الأحکام ج۱ ص۳۷۴. [۷۰] جامع الـمقاصد تالیف محقق کرکی ج۲ ص۹۴؛ المعتبر شیخ حلی ج۱ ص۱۲۲؛ منتهی الطلب ج۱ ص۳۹؛ تالیف شیخ حلی، تحریر الأحکام شیخ حلی ج۱ ص۲۰۲؛ مدارک الأحکام سید محمد عاملی ج۳ ص۱۹۱؛ الـمعاد تالیف محقق سبزواری؛ الحدائق الناضرة ج۲ ص۵. [۷۱] اصول کافی ج۶ ص۵۰۱؛ تهذیب الأحکام ج۱ ص۳۷۴؛ وسائل الشیعة ج۱ ص۳۶۵؛ منتهی الطلب ج۴ ص۲۶۹؛ الخلاف شیخ طوسی ج۱ ص۳۹۶؛ المعتبر شیخ حلی ج۱ ص۱۲۲. [۷۲] جامع المقاصد محقق کرکی ج۲ ص۹۴. [۷۳] الفقیه ج۱ ص۱۱۷؛ وسائل الشیعة ج۱ ص۳۷۸؛ کتاب الطهارة تالیف خوئی ج۳ ص۳۵۶؛ کتاب الطهارة شیخ انصاری ج۱ ص۴۲۲. [۷۴] مدینة الـمعاجز ج۱ ص۵۴۲. [۷۵] مدینة الـمعاجز ج۴ ص۲۵۶. [۷۶] بحار الأنوار ج۳۹ صفحات ۱۳۸-۱۴۸؛ تفسیر فرات ص۵۱۰. [۷۷] تفسیر الـمیزان ج۱۳ ص۳۷۲.
عبدالله پسر قاسم پسر سماعه پسر مهران میگوید: در محضر ابی عبدالله نشسته بودم آسمان رعد و برق میزد امام فرمود: این رعد و برق به اراده و خواست مولا و محبوب شما است ما نیز گفتیم کدام مولا و محبوب را میفرمایی؟ ایشان فرمودند: امیر المؤمنین علی [۷۸].
[۷۸] الأختصاص شیخ مفید ص۳۲۷؛ بحار الأنوار ج۲۷ ص۳۳.
وقتی مرده را داخل قبر گذاشتند قبل از گذاشتن و چیدن سنگها روی لحدش، لازم است شهادتین را به وی یاد آور شده و بگویی ای فلان پسر فلان عهد و پیمانی را که در دنیا بسته بودی و با آن از دنیا رفتی بیاد آور که شهادت میدادی هیچ خدایی جز الله وجود ندارد تنها است و شریکی ندارد و محمد بنده و فرستاده او است و علی و حسن و حسین - تا آخر دوازده امام – همه امام تو بودند و پیشوایان هدایت و نیکی بودهاند [۷۹].
والسلام علی من اتبع الحق والهدی
عبدالرحمن دمشقیۀ
[۷۹] النهایة شیخ طوسی ص۳۸؛ المبسوط شیخ طوسی ج۱ ص۱۸۶؛ مصباح الـمجتهد ص۲۰.