298

مشخصات کتاب

مقام نماز در اسلام




نویسنده:

محمد صبور البخاری

مقام نماز در اسلام

در این رساله معرفت نماز, اهمیت آن درحیات فردى و اجتماعى مسلمان, حکم آن, اجر ثواب گذاردنش, گناه و عذاب بی‌نمازى و دیگر مسائل مربوط به نماز انشاءالله بیان مى‌گردد.

معرفت نماز و فرضیت آن

معناى لغوى نماز دعاى خیر مى‌باشد چنانى الله سبحانه و تعالى پیغمبرش را مى‌فرماید: ﴿وَصَلِّ عَلَيۡهِمۡۖ إِنَّ صَلَوٰتَكَ سَكَنٞ لَّهُمۡ [التوبة: ۱۰۳]. «صلات فریست بر آنان, (یعنى درحقشان دعاى خیر نما). به درستى دعاى خیر تو برایشان باعث وقار, و بردبارى است». اما در شریعت نماز آن گفتنى‌ها وکردنی‌هاى را گویند, که الله تعالى آن را فرموده وپیغمبرش طریقۀادایش را تعلیم داده است. آن با تکبیریعنى: الله اکبر شروع گردد و با تسلیم یعنى سلام دادن خاتمه پذیرد. فرض بودن نماز به امر الله تعالى وبا فرموده‌هاى پیغمبرص و به اجماع واتفاق امت اسلامى ثابت گردیده است. در قرآن کریم الله تعالى چنین دستور مى‌دهد: ﴿فَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَٱعۡتَصِمُواْ بِٱللَّهِ هُوَ مَوۡلَىٰكُمۡۖ فَنِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَنِعۡمَ ٱلنَّصِيرُ [الحج: ۷۸]. «پس بر پا دارید نماز را و بدهید زکات را و چنگ بزنید به الله: (یعنى از وى مدد بخواهید و به وى توکل نمایید یعنى به مددش اعتماد کنید) الله سبحانه وتعالى مددگار شما است». او بسیار مددگارنیک و یارى کنندۀخوبى است.) در جاى دیگر مى‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ كَانَتۡ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ كِتَٰبٗا مَّوۡقُوتٗا [النساء: ۱۰۳]. ترجمه: «نماز بر مؤمنان فرضى است, که وقتش معین کرده شده مى‌باشد». اما رسول اللهص چنین فرموده‌اند: «بُنِيَ الإِسْلامُ عَلَى خَمْسٍ: شَهَادَةِ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ, وَإِقَامِ الصَّلاةِ, وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ, وَصَوْمِ رَمَضَانَ, وَحَجِّ الْبَيْتِ من استطاع إليه» [۱]. ترجمه : «بنیاد اسلام عبارت ازپنج چیز است: شهادت دادن به این, که به غیر از الله تعالى دیگر هیچ خداى وجود ندارد. و اینکه محمدص بنده و فرستادهاو است. و برپا داشتن نماز و دادن زکات و روزه داشتن ماه رمضان و خانه الله تعالى را حج کردن از براى کسى,که قدرت آنجا رفتن را داشته باشد».

[۱] متفق علیه.

تاریخ فرض شدن نماز و اهمیت آن در حیات شخصى و اجتماعى

اهل سیرت بر این‌اند, که نماز درشب معراج رسول اکرمص به نزد پروردگار فرض گردیده است. تاریخ آن را تقریبا پنج سال قبل از هجرت مى‌گویند, که این به بیست وهفتم ماه رمضان سال۶۱۶ میلادی: یعنى به سال هشتم آشکار شدن نبوت محمدص برابر مى‌آید. حکمت در فرضیت بودن نماز این است, که علاقۀ بنده را با پروردگارش مستحکم مى‌کند و او بسبب ادا کردن نماز خالق مهربانش را شکر سپاس مى‌گوید. این عمل سبب راضایت پروردگار شده او تعالى این بندۀ شگر گذارش را از نعمت‌هاى دنیوى و اخرویش بهرور مى‌سازد.

در نتیجه بنده سعادت مندى دو عالم را نایل گردیده از بد بختى دنیا و آخرت رهاى مى‌یابد. الله سبحانه و تعالى مى‌فرماید: ﴿لَئِن شَكَرۡتُمۡ لَأَزِيدَنَّكُمۡۖ وَلَئِن كَفَرۡتُمۡ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٞ [ابراهیم: ۷]. یعنى: «اگر شکر گذار گردیدید البته نعمت‌هایم را به شما افزون خواهم کرد». و اگر ناسپاسى کردید پس بدانید عذاب من بسیار سخت مى‌باشد. اما آن منفعتهاى شخصى, که نماز گذار به سبب خواندن نماز کسب مى‌کند این است, که اگر آن را با اخلاص بخواند همیشه در بالاى خود الله سبحانه وتعالى را نظارت کننده مى‌بیند. در نتیجه خوف مى‌برد, که به کار نارواى دست بزند و لجام نفس سرکش را به جانب کارهاى خیر مى‌گرداند از جانب خود الله تعالى او را براى انجام دادن کارهاى نیک قوت مى‌دهد و براه راست هدایتش مى‌کند. چنانى او تعالى مى‌فرماید: ﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَۖ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِ [العنکبوت: ۴۵]. یعنى: «و برپا بدار نماز را! بدرستى نماز از کارهاى بى‌حیایى وناپسند منع مى‌نماید». در بعضى روایتها باسند مرفوع وموقوف چنین آمده است: «من لم تنهه صلاته عن الفحشاء والـمنكر لم تزده من الله إلا بعدا وفي رواية فلا صلاة له» [۲]. «هر که را نمازش از کارهاى بى‌حیایى و ناپسند منع ننماید او را از الله تعالى به جز دورى دیگر چیزى نتیجه نباشد. و در روایتى چنین آمده, که نمازش درست نشود». چون مسلمان عاقل و مخلص همیشه مى‌کوشد تا هیچ کار بدى را انجام ندهد تا نمازش نزد خداوند نامقبول نشود. زیرا او خوب مى‌داند, که الله تعالى نماز راسبب نجات او گردانیده است وگر نه الله تعالى هیچ احتیاجى به نماز وى ندارد. خواندن نماز چیزى را در ذات وصفات الله تعالى زیاد نه کند و نخواندنش چیزى را از او کم نکند. اما فایده‌هاى اجتماعى نماز بسیار بزرگ‌اند. آن جامعۀ, که افراد آن واقعا نماز گذار باشند هرگز به کارهاى بد دست نزنند. درچنین جامعه فضاى دوستى ومحبت واتحاد و برادرى حکم فرما خواهد بود, و افراد آن در امنیت و برکت حیات بسر خواهند برد. چون همگى در صف نماز استاده مى‌شوند آن صفى است, که شاه و گدا در یک قطار مى‌استند و هرروز چند مراتبه همدیگررا مى‌بینند و از احوال همدیگر باخبر مى‌شوند.آنچنان که گفتیم یک شمه اى از منفعتهاى بزرگ نماز در این عالم فانى است، اما در موضوع منفعتهاى اخروى آن ان شاالله سخن خواهیم راند.

[۲] رواه الطبرانی وغیره مر فوعا وموقوفا.

منفعت‌هاى اخروى نماز

این منفعتها دو قسم مى‌باشند: ۱- بخشش گناهان ۲- نایل گردیدن به نعمتهاى فراوان وبى انتهاى الله سبحانه وتعالى. اما قسم اول این منفعت‌ها چنانى گفتیم بخشش گناهان است, که در این موضوع رسول اکرمص مى‌فرماید: «الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ ، وَالْجُمُعَةُ إِلَى الْجُمُعَةِ كَفَّارَاتٌ لِمَا بَيْنَهُنَّ ، مَا لَمْ تُغْشَ الْكَبَائِر» [۳]. «گذاریدن پنچ وقت نماز و از جمعه تا نماز جمعۀ دیگر و رمضان تا رمضان دیگر این همه جبران کننده‌هاى مى‌باشند», گناهان در بین اداى یک نماز تا اداى نماز دیگر یا بین رمضان یک سال تا رمضان سال دیگر محو و نیست مى‌سازند. به شرط این, که گناهان کبیره, مثل قتل به ناحق, زنا و غیر صادر نکرده باشد. در حدیث دیگر رسول اکرمص مى‌فرماید: «أريتم لو أن نهرا بباب أحمد كم يغتسل فيه يوم خمسا هل يبقى من درنه شيئ؟ قالوا لا يبقى من درنه شيئ قال: فذاك مثل الصلوات الخمس يمحوا الله بهن الخطايا» [۴]. یعنى: «بگویید, که اگر یک نهر آبى از نزد دروازۀ هر یکى از شما جارى باشد و او در آن هرروز پنچ مراتبه بدنش را بشوید, آیا چرکى در بدنش باقى مى‌ماند؟ اصحاب کرام گفتند: چرکى در وى باقى نخواهد ماند. رسول اکرمص فرمود: این بگذاریدن پنج وقت نماز شباهت دارد, که به سبب آن الله تعالى گناهان را محو مى‌گرداند». مفهوم این حدیث شریف این است, که نماز در یک روز پنچ مراتب از گناه پاک مى‌سازد. عبدالله ابن مسعود روایت کند, که مردى گناهى صادر کرد. به این طریقه, که زنى را بوسه کرد. بعد این نزد رسول اللهص آمده از گناه کرده اش خبرداد. در این حال الله تعالى آیت: ﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ طَرَفَيِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِۚ إِنَّ ٱلۡحَسَنَٰتِ يُذۡهِبۡنَ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِ [هود: ۱۱۴]. یغنى: «برپا دار نماز را در دو طرف روز و ساعتى چند شبانه به درستى عبادتها گناهان را دور مى‌سازند». بعد نزول این آیت آن مرد از رسول الله صپرسید: این بخشش به گذاریدن نماز تنها براى من است یا براى همه؟ رسول اللهص گفتند: براى همۀ امت من مى‌باشد. اما قسم دوم منفعتهاى أخروى این نایل شدن به نعمتهاى پروردگار است. رسول اللهص مى‌فرماید: «صلوا خمسكم، وصوموا شهركم، وأدوا زكاة أموالكم، وأطيعوا ذا أمركم تدخلوا جنة ربكم» [۵]. یعنى «پنج وقت نمازتان را بگذارید وماه رمضانتان را روزه بدارید و زکات مالهایتان را ادا کنید و امیر خود را اطاعت نمایید. به بهشت پروردگارتان مى‌درایید». درحدیث دیگرى امده است: «مَا مِنْ مُسْلِمٍ يَتَوَضَّأُ فَيُحْسِنُ الْوُضُوءَ ثُمَّ يَقُومُ فَيُصَلِّى رَكْعَتَيْنِ ، فَيُقْبِلُ عَلَيْهِمَا بِقَلْبِهِ وَوَجْهِهِ إِلاَّ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ» [۶]. یعنى: «هر مسلمانى, که طهارت را نیک انجام بدهد, سپس دو رکعت نماز بخواند, البته به فضل کرم الله تعالى به جنت دراید». اما آن نعمت‌هاى بى‌بها و جاودانى جنت آنچنان بزرگ و گوارایند, که کسى آن را ندیده و نشنیده است. از الله تعالى دعا مى‌کنیم, که همۀ نماز گذاران را از آن بانصیب بگرداند.

[۳] رواه مسلم. [۴] متفق علیه. [۵] رواه أحمد والترمذی وقال حسن صحیح. [۶] رواه مسلم.

عاقبت سستى در نماز

الله سبحنه وتعالى مى‌فرماید: ﴿فَوَيۡلٞ لِّلۡمُصَلِّينَ ٤ ٱلَّذِينَ هُمۡ عَن صَلَاتِهِمۡ سَاهُونَ ٥ [الماعون: ۴-۵]. یعنى: «واى بر حال آن نماز گذارانى, که در گذاریدن نمازهایشان سستى مى‌نمایند». در این آیت کریمه الله تعالى آن اشخاصى را, که به نماز خواندن پابند نیستند و آن را به طور درست نمى‌خوانند, تهدید و عذاب دوزخ کرده‌اند. این چنین در جاى دیگرى از احوال دوزخیان چنین خبر مى‌دهد: ﴿مَا سَلَكَكُمۡ فِي سَقَرَ ٤٢ قَالُواْ لَمۡ نَكُ مِنَ ٱلۡمُصَلِّينَ ٤٣ [المدثر: ۴۲-۴۳]. یعنى: «ازدوزخیان مى‌پرسند: چه چیز شمارا به دوزخ دراورد؟ آنان در جواب مى‌گویند: ما ازجملۀ نمازگذاران نبودیم». رسول اکرمص مى‌فرمایند:

«بَيْنَ الْعَبْدِ وَبَيْنَ الْكُفْرِ تَرْكُ الصَّلاَةِ» [۷]. یعنى: «در بین بنده و بین کفر امر فرق گذارنده ترک نماز است»، از این حدیث شریف دانسته مى‌شود: که رفتار بى‌نماز به رفتار کافر مانند مى‌باشد: این نماز است که در ظاهر مسلمان را از کافر فرق مى‌کند. این معنا را رسول اکرمص در حیث دیگرى چنین بیان کرده است: «من استقبل قبلتنا وصلى صلاتنا وأكل ذبيحتنا فهو الـمسلم» [۸].

یعنى: «هرکه هنگام نماز رو به قبلۀ ما بگرداند ومثل ما نماز بخواند و از گوشت (ذبیحه) ما بخورد پس وى مسلمان مى‌باشد».

در این حدیث شریف رسول اللهص یکى از علامت‌هاى شناختن مسلمان مثل ما نماز خواندن را کفته‌اند.

در آنچه گذشت دو چیز ثابت مى‌گردد، اول این، که مسلمان را با نماز خواندن شناخته مى‌شود دیگر این که بى نماز دوزخى است. این معنا را رسول الله ص چنین بیان کرده است:

«مَنْ حَافَظَ عَلَيْهَا كَانَتْ لَهُ نُوراً وَبُرْهَاناً وَنَجَاةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمَنْ لَمْ يُحَافِظْ عَلَيْهَا لَمْ يَكُنْ لَهُ نُورٌ وَلاَ بُرْهَانٌ وَلاَ نَجَاةٌ وَكَانَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ قَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَأُبَىِّ بْنِ خَلَفٍ» [۹].

یعنى: «هرکه به این پنج وقت نماز پابندى نماید برایش فرداى قیامت نور و برهان و نجات خواهد بود. کسى به آن پابند نباشد برایش نه نور است و نه برهان ونه نجات . او همراه قارون، فرعون‌، هامان و ابى پسر خلف در دوزخ خواهد بود. از این حدیث شریف ظاهر مى‌گردد، که بى نمازهمراه این بدبخت ترین کافران در سوخت و گداز بى‌نمازى خواهد بود. پس کسى ایمان به الله تعالى و به روز قیامت دارد باید هرگز نماز را ترک نکند». از همین جهت امام ترمذى از عبد الله ابن شکیک روایت مى‌کند که گفت:

«كَانَ أصْحَابُ محَمَّد ٍج لا يَرَوْنَ شَيْئاً مِنَ الأعْمَالِ تَرْكُهُ كُفْرٌ غَيْرَ الصَّلاَةِ» [۱۰].

«اصحابِ پیامبر الله تعالى ترک هیچ عملى را جز ترک نماز کفر نمى‌دانستند».

[۷] رواه مسلم. [۸] رواه شيخان و غيرهما. [۹] رواه أحمد والدارمي والبيهقي والطبراني وابن حبان وقال الـمنذري: إسناد أحمد جيد كما في الـمرقاة. [۱۰] رواه الترمذی.

حکم بى‌نماز نزد امامان اهل سنت و جماعت

باید بدانى برادر مسلمان‌، که بى‌نمازان در حقیقت دو طایفه‌اند: طایفۀ اول آن بى‌نمازان و فاسقانى‌اند که از جهت تنبلى و سستى نماز را ترک کرده‌اند. اما قسم دوم آن اشخاصى‌اند که فرضیت نماز را اعتراف ندارند و یا خواندن آن را ضرور نمى‌دانند.

اما حکم طایفۀ اول.

حنفى مذهبان کسى را که نمازرا از جهت تنبلى و سستى ترک مى‌کنند فاسق مى‌نامند و او را به زندان کردن تا نماز خوان شدنش و درۀ سخت زدن تا که از بدنش خون جارى شود حکم کرده‌اند, اگر توبه نکند تا مرگ باید زندانى شود. لکن تا زمانى که فرضیت نماز را انکار نکند یا آنرا ناچیز نداند حکم به کفر کرده نمى‌شود و کشته نگردد.

اما در نزد شافعى ومالکى وحنبلى مذهبان اورا مثل مرتد تا سه روز مهلت داده مى‌شود. اگر در این مدت توبه کند و نماز بخواند رها کرده مى‌شود و اگر توبه نکند به جزا کشته خواهد شد.

از بین این چهار إمام تنها درنزدإمام احمد او را همچون کافر کشته مى‌شود .

اما طایفۀ دوم: یعنى کسانى که نماز را منکر میباشند نزد إمامان چهار مذهب حکم به کفر شده و جزایشان اعدام است.

نماز مطلوب

الله سبحانه و تعالى مى‌فرماید:

﴿قَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١ ٱلَّذِينَ هُمۡ فِي صَلَاتِهِمۡ خَٰشِعُونَ ٢ [المؤمنون: ۱-۲].

یعنى: «بتحقیق نجات یافتند مؤمنان‌، آنانى که در نماز‌هایشان فروتنى کنند». از این آیت کریمه دانسته مى‌شود،که آن مؤمنان نماز خوان کامیاب مى‌گردند و نجات مى‌یابند که نماز‌هاى خودرا با هوش یعنى با فروتنى و گریه و زارى خاص از براى الله تعالى مى‌خوانند. از همین رو با شتاب نماز خواندن, رکوع و سجده و قیام و جلسه را درست انجام ندادن براى قبول شدن نماز و سبب نجات گشتن آن ضررهاى جدیى را به بار مى‌آورد. آن نمازى که باشتاب خوانده شود و سنت‌هاى آن بجاى آورده نشود خود رسول اللهص در باره‌اش مى‌فرماید:

«أذكرِ الـموتَ فى صلاتِك فإنَّ الرجلَ إذا ذكر الـموتَ فى صلاتِهِ فَحَرِىٌّ أن يحسنَ صلاتَه وصلِّ صلاةَ رجلٍ لا يظن أنه يصلى صلاةً غيرَها وإياك وكلَّ أمرٍ يعتذرُ منه» [۱۱].

یعنى: «هنگام نمازت مرگ را به یاد آور. به راستى کسى مرگ را در نماز به یاد آرد البته سزاوار این است که نمازش را نیک بسازد. نمازت را مثل مردى بگذار که گمان ندارد که باز زنده بماند و دیگر بار نماز بخواند. از هر کارى که عاقبت آن پشیمانى است خودرا نگاه‌دار». در جاى دیگرى مى‌فرماید: «صل مودعا كأنك تراه فأنه يراك» [۱۲].

یعنى: «آنچنین به آرامى و بردبارى نماز بگذار که گویا الله تعالى را بالاى خود نظر کننده مى‌بینى. اگر واقعا تو الله تعالى را نبینى او تعالى تورا مى‌بیند».

در حدیث دیگرى رسول اللهص مى‌فرماید:

«أسرق الناس الذى يسرق صلاته لا يتم ركوعها ولا سجودها وأبخل الناس من بخل بالسلام» [۱۳].

یعنى: «دزدترین مردم آن کسى است که نماز خود را میدزد. پرسیدند یا فرستادۀ الله تعالى چگونه نماز خودرا دزدى میکند؟ گفت:به این طرز که رکوع و سجود خودرا پوره نمى‌کند. یعنى آن را باشتاب انجام مى‌دهد. بخیل‌ترین مردم کسى است که در سلام دادن بخل کند».

در حدیث دیگرى مى‌فرماید:

«يرفع من هذه الأمة الخشوع حتى لا ترى فيها خاشعاً» [۱۴].

یعنى: «اولین کار خیر که از بین این امت برداشته مى‌شود این خشوع یعنى خاک سارى و فروتنى است که حتی در بینشان هیج خاک سارى را دیده نمى‌شود».

مادر مؤمنان عایشهل نمازگذارى رسول اللهص راچنین صفت مى‌کند:

«كانَ رَسُولُ اللَّهِج يَبِيتُ، فَيُنَادِيهِ بِلالٌ بِالأَذَانِ، فَيَقُومُ فَيَغْتَسِلُ، فَإِنِّي لأَرَى الْمَاءَ يَنْحَدِرُ عَلَى جِلْدِهِ وَشَعَرِهِ، ثُمَّ يَخْرُجُ فَيُصَلِّي فَأَسْمَعُ بُكَاءَهُ» [۱۵].

یعنى: «رسول الله خواب مى‌رفتند پس اورا بلال به اذانش ندا مى‌کرد. بعد این از جایش بر میخواست و وضؤ مى‌کرد، مى‌دیدم، که آب رویش قطره_قطره مى‌چکید سپس به مسجد مى‌رفت ونماز میخواند و من آواز گریه‌اش را می‌شنیدم. باوجود اینکه محمدص پیغمبر الله تعالى است و او تعالى تمام گناهانش را بخشیده است باز هم فروتنى مى‌کرد. اوص بنده بودن خود را اعلان مى‌نمود و از خوف عذاب الله تعالى گریه مى‌کرد. چنین نماز آن نمازى است که در شریعت مطلوب بوده با فضل و کرم الله تعالى باعث نجات ما خواهد شد».

دعا مى‌کنیم که الله تعالى ما را نماز خوان واقعى بگرداند.

آمين يا رب العالـمين وصلى الله تعالى على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين.

[۱۱] رواه الديلمي وحسنه ابن حجر. [۱۲] رواه الإبراهيمي وا بن النجار فهو حسن لغيره. [۱۳] رواه الطبراني والحاكم وصححه الـمنذري والألباني. [۱۴] رواه الطبراني وحسنه الهيثمي. [۱۵] رواه أبو يعلى ورجاله رجال الصحيح.