277

مشخصات کتاب

اللباب في (۵۰) حدیثا من أحادیث الآداب

(من صحیح البخاری و مسلم)




تأليف

خالد بن عبدالرحمن العسکر


ترجمه:

اسحاق دبیری /

مقدمه مترجم

الحمدلله وصلى الله وسلم على نبينا محمد وآله وصحبه ومن والاه أما بعد:

الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله وآله وصحبه ومن والاه أما بعد:

این کتاب که (اللباب) یعنی لب و مغز هر چیز نام دارد و شامل (۵۰) حدیث از احادیث آداب است که برادر خالد ابن عبدالرحمن العسکر آنرا جمع‌آوری کرده، ما آنرا ترجمه کردیم تا بتوان آنها را حفظ نمود احادیث آن آسان و کوچک است و در زندگی روزمره هر انسانی بکار برده مى‌شود.

از خداوند خواهانم آنرا برای رضا وخشنودی خود قرار دهد، و بر ما و برادر مؤلف اجر و پاداش بسیار عطا فرماید.

وصلى الله على نبينا محمد وآله وصحبه وسلم.

ریاض: إسحاق بن عبدالله دبیری

عربستان سعودى ـ ریاض:

۱۳/۵/۱۴۲۴ﻫ برابر با ۱۲/۵/۱۳۸۲ ﻫ.

مقدمه مؤلف

الحمد لله الـمحمود بما له من الأسماء الحسنى, والصفات الكاملة العليا, وعلى آثارها الشاملة للأولى والأخرى.والصلاة والسلام على نبينا محمد, أجمع الخلق لكل وصف حميد, وخلق رشيد, وقول سديد, وعلى آله وأصحابه وأتباعه من جميع العبيد, وبعد:

هیچ سخن و گفتاری بعد از سخن و گفتار خدا صادق و پر نفع و فایده و در برگیرنده خیر این دنیا و آخرت نیست، مگر سخن و گفتار رسول خدا و حبیب او محمد ص، چون او آگاه‌ترین مخلوقات و ناصح‌ترین و هدایت کننده‌ترین و فصیح‌ترین و بلیغ‌ترین و آموزنده‌ترین و بیان کننده‌ترین مخلوقات است.

و این رساله شامل است بر پنجاه حدیث از احادیث آداب نبوی که در صحیح بخاری و مسلم آمده و مسلمان را بر اقتدا و تأسی به آن تشویق مى‌کند، تا اینکه آداب و اخلاق و عادات او بر منهج و روش مستقیم و مسلک قویم باشد و تا اینکه مسلمان بتواند بعضی از این احادیث نبوی را حفظ نماید. تا اینکه این احادیث مختصر کلیدی برای حفظ کردن غیر از آن باشد، و مقصود ما بیان و توضیح نیکی به مردم است و اینکه آنرا در مسابقه ها برای حفظ قرار دهند و در تعطیلات و غیره از آن در مسابقه ها استفاده ببرند.

از خداوند خواهانیم که این عمل را خالص برای رضا و خشنودی خود قرار دهد، و فایده آن را به همگان برساند، اوست قادر بر همه چیزها.

خالد بن عبدالرحمن العسكر

حديث ۱: (اينكه خدا و رسول خدا از هر چيز براي او محبوبتر باشد)

أنس بن مالک س از پیامبر ص روایت مى‌کند که فرمودند: «ثَلاَثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَجَدَ حَلاَوَةَ الإِيمَانِ أَنْ يَكُونَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا، وَأَنْ يُحِبَّ الْمَرْءَ لاَ يُحِبُّهُ إِلاَّ لِلَّهِ، وَأَنْ يَكْرَهَ أَنْ يَعُودَ فِي الْكُفْرِ كَمَا يَكْرَهُ أَنْ يُقْذَفَ فِي النَّارِ». [متفق عليه] [۱] . «کسی که این سه خصلت را داشته باشد، شیرینی ایمان را مى‌چشد، یکی اینکه: خدا و رسولش را از همه بیشتر دوست داشته باشد، دوم اینکه: محبتش با هر کس، بخاطر خوشنودی خدا باشد. سوم اینکه: برگشتن به سوی کفر، برایش مانند رفتن در آتش، ناگوار باشد».

حديث ۲: (تأسي و اقتدا به سنتهاي رسول الله ص)

أبوهریره س از رسول الله ص روایت مى‌کند که فرمودند: «قَالَ كُلُّ أُمَّتِي يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ أَبَى قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَمَنْ يَأْبَى قَالَ مَنْ أَطَاعَنِي دَخَلَ الْجَنَّةَ وَمَنْ عَصَانِي فَقَدْ أَبَى». [رواه البخاري] [۲] . «تمامی امت من به بهشت داخل خواهند شد مگر کیسکه خود از دخول آن امتناع ورزد! گفتند: اى رسول خدا! چه کسی است که از دخول به بهشت اجتناب مى‌ورزد؟ فرمودند: هر کس از من اطاعت کند به بهشت داخل مى‌شود، و هر کس از من نافرمانی (و سرپیچی) کند او همان کسی است که خود از دخول به بهشت امتناع ورزیده است».

حديث ۳: (فضيلت بنده با تقوا و پرهيزگار كه تقواي خود را از مردم پنهان كرده است)

سعد بن أبی وقاص س گوید: از پیامبر ص شنیدم که:«إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْعَبْدَ التَّقِيَّ الْغَنِيَّ الْخَفِيَّ». [رواه مسلم] [۳] . «خداوند بندهء با تقوا و پرهیزگار که تقوای خود را از دیگران پنهان مى‌کند و محتاج دیگران نیست دوست دارد».

حديث ۴: (نهي از سوگند خوردن بر خدا)

جندب س از رسول الله ص روایت مى‌کند که مردی گفت: «وَاللَّهِ لاَ يَغْفِرُ اللَّهُ لِفُلاَنٍ وَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَالَ مَنْ ذَا الَّذِي يَتَأَلَّى عَلَيَّ أَنْ لاَ أَغْفِرَ لِفُلاَنٍ فَإِنِّي قَدْ غَفَرْتُ لِفُلاَنٍ وَأَحْبَطْتُ عَمَلَكَ». [رواه مسلم] [۴] . «سوگند بخدا که خدا فلانی را نمى‌بخشد، خداوند فرمود: این چه کسی است که بر من سوگند مى‌خورد که فلانی را نمى‌بخشم!! من او را بخشیدم و عمل تو را نابود کردم».

حديث ۵: (بر حق‌ترين مردم به نيكي)

أبوهریره س گوید: مردی به نزد رسول اکرم ص آمد و گفت: ای رسول خدا! «مَنْ أَحَقُّ النَّاسِ بِحُسْنِ صَحَابَتِي قَالَ أُمُّكَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ ثُمَّ أُمُّكَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ ثُمَّ أُمُّكَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ ثُمَّ أَبُوكَ»[متفق عليه] [۵] . «چه کسی شایسته ترین مردم به نیکی من است؟ فرمود: مادرت، آن مرد این جمله را سه بار تکرار مى‌کرد، و رسول اکرم ص در جواب مى‌فرمود: مادرت، و چهارمین بار در جواب فرمود: پدرت».

حديث ۶: (نهي كردن مرد كه والدين خود را دشنام دهد)

عبدالله بن عمرو ش گوید: رسول الله ص فرمودند:«مِنْ أَكْبَرِ الْكَبَائِرِ أَنْ يَلْعَنَ الرَّجُلُ وَالِدَيْهِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَكَيْفَ يَلْعَنُ الرَّجُلُ وَالِدَيْهِ قَالَ يَسُبُّ الرَّجُلُ أَبَا الرَّجُلِ فَيَسُبُّ أَبَاهُ وَيَسُبُّ أُمَّهُ»[رواه البخاري] [۶] . «از بزرگ‌ترین گناهان این است که مرد والدین خود را دشنام دهد، گفته شد: ای رسول خدا! چگونه والدین خود را دشنام دهد؟ فرمودند: شخصی پدر دیگری را دشنام مى‌دهد، و او در جواب پدر آن مرد را دشنام مى‌دهد، و او مادر شخصی را دشنام مى‌دهد، و او در جواب مادرش را دشنام مى‌دهد».

حديث ۷: (گناه قطع كننده صله رحمي)

جبیر بن مطعمس گوید: از رسولص شنیدم که مى‌فرماید:«لاَ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَاطِعٌ»[متفق عليه] [۷] . «آن کسی که پیوند فامیلی و خویشاوندی را از هم مى‌گسلد، وارد بهشت نمى‌شود».

حديث ۸: (برگرداندن نيكي براي پيوند و صله رحم كافي نيست)

عبدالله بن عمرو ش از پیامبر ص روایت مى‌کند که فرمودند:«لَيْسَ الْوَاصِلُ بِالْمُكَافِئِ وَلَكِنْ الْوَاصِلُ الَّذِي إِذَا قُطِعَتْ رَحِمُهُ وَصَلَهَا». [رواه البخاري] [۸] . «واصل (پیوند دهنده صلهء رحم) کسی نیست که در برابر ارتباط متقابل، ارتباط فامیلی را برقرار کند، اما واصل کسی است که هرگاه کسی پیوند خویشاوندى‌اش را قطـع مى‌کند او مى‌رود و آن را بـرقـرار کرده و وصل مى‌کند».

حديث ۹: (نهى كردن از كسانيكه در هديه خود بازگشت مى‌كنند)

عبدالله بن عباس ش گوید: رسول الله ص فرمودند:«الْعَائِدُ فِي هِبَتِهِ كَالْكَلْبِ يَقِيءُ ثُمَّ يَعُودُ فِي قَيْئِهِ». [متفق عليه] [۹] . «کسى که هبه اش را پس مى‌گیرد، مانند سگى است که استفراغ مى‌کند، سپس دوباره استفرغش را مى‌خورد».

حديث ۱۰: (نيكوكاري و گناه)

نواس بن سمعان س گوید که از رسول الله ص در باره نیکوکاری و گناه پرسیدم آنحضرت ص فرمودند:«الْبِرُّ حُسْنُ الْخُلُقِ وَالإثْمُ مَا حَاكَ فِي صَدْرِكَ وَكَرِهْتَ أَنْ يَطَّلِعَ عَلَيْهِ النَّاسُ»[رواه مسلم] [۱۰] . «نیکوکاری، خوش اخلاقی است، و گناه ناراحتی است که در دل پدید مى‌آید و دوست نداری مردم از آن آگاه شوند».

حديث ۱۱: (مسلمان كسى استكه مسلمان ديگر از اذيت او مصون باشد)

عبدالله بن عمرو ش از رسول الله ص روایت مى‌کند که فرمودند:«الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَيَدِهِ وَالْمُهَاجِرُ مَنْ هَجَرَ مَا نَهَى اللَّهُ عَنْهُ»[متفق عليه] [۱۱] . «مسلمان کسى است که سایر مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند، و مهاجر (واقعی) کسی است که از آنچه حدا منع کرده است، هجرت نماید. (یعنی آنها را ترک کند)».

حديث ۱۲: (از خصلت‌هاي ايمان گفتار نيك و مراعات حقوق همسايگان و ميهمانان است)

أبو هریره س از رسول الله ص روایت مى‌کند که فرمودند:«مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَلْيَقُلْ خَيْرًا أَوْ لِيَصْمُتْ وَمَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَلاَ يُؤْذِ جَارَهُ وَمَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَلْيُكْرِمْ ضَيْفَهُ»[متفق عليه] [۱۲] . «کسی که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، باید سخن نیک بگوید، یا خاموش و ساکت شود، و کسی که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، باید همسایه خود را گرامی بدارد، و کسی که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، میهمان نوازی کند».

حديث ۱۳: (ياري و كمك مؤمنين به يكديگر)

أبو موسی س از رسول ص روایت مى‌کند که فرمودند: «الْمُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِ كَالْبُنْيَانِ يَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا ثُمَّ شَبَّكَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ وَكَانَ النَّبِيُّج جَالِسًا إِذْ جَاءَ رَجُلٌ يَسْأَلُ أَوْ طَالِبُ حَاجَةٍ أَقْبَلَ عَلَيْنَا بِوَجْهِهِ فَقَالَ اشْفَعُوا فَلْتُؤْجَرُوا وَلْيَقْضِ اللَّهُ عَلَى لِسَانِ نَبِيِّهِ مَا شَاءَ» [متفق عليه] [۱۳] . «مؤمن در همکاری با مؤمن مانند ساختمانی (استوار) است که برخی از آن برخی دیگر را محکم مى‌سازد (و برای بیان حالت آن) ایشان ص انگشتان خویش را در هم پنجه زدند، و در حالیکه پیامبر ص نشسته بود مردی، یا صاحب حاجتی بر ما داخل شد طلب حاجتى نمود، آن حضرت ص فرمود: درباره همدیگر شفاعت کنید، و حاجت همدیگر را برطرف سازید، و خداوند آنچه خواهد بر زبان پیامرش جاری مى‌نماید».

حديث ۱۴: (قضاء حوائج مسلمانان)

أبوهریره س از رسول الله ص روایت مى‌کند که: «مَنْ نَفَّسَ عَنْ مُؤْمِنٍ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ الدُّنْيَا نَفَّسَ اللَّهُ عَنْهُ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَمَنْ يَسَّرَ عَلَى مُعْسِرٍ يَسَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمَنْ سَتَرَ مُسْلِمًا سَتَرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَاللَّهُ فِي عَوْنِ الْعَبْدِ مَا كَانَ الْعَبْدُ فِي عَوْنِ أَخِيهِ» [رواه مسلم] [۱۴] . «کسى‌که از برادر مؤمن خود یک سختی و دشواری را در دنیا بر طرف کند، خداوند یک دشواری و سختی در روز قیامت از او رفع مى‌کند، و کسى‌که بر فقیر و بینوائی آسان بگیرد، خداوند در دنیا و آخرت بر او آسان خواهد گرفت، و کسىکه بدی و زشتی مسلمانی را پنهان کند، خداوند در دنیا و آخرت، بدی و زشتی او را مى‌پوشاند، (این زشتی و بدی برای کسانی که دارای کارها و مناصب بزرگ هستند مى‌باشد، از قبیل امیران که به فساد مشهور نیستند و ممکن است اتفاقی آن را انجام داده باشند؛ البته در صورت انجام آن کار، ولی اگر در حال انجام زشتی دیده شود، باید منع شود، و اگر توانایی بازداشتن از آن کار زشت وجود نداشت، به فرمانروا و حاکم شهر شکایت نمود)، و خداوند در کمک و یاری بنده است هنگامى‌که بنده در کمک و یاری برادر مسلمانش مى‌باشد».

حديث ۱۵: (حق مسلمان بر مسلمان ديگر)

أبو هریره س از رسول الله ص روایت مى‌کند که: «حَقُّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ سِتٌّ قِيلَ مَا هُنَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ إِذَا لَقِيتَهُ فَسَلِّمْ عَلَيْهِ وَإِذَا دَعَاكَ فَأَجِبْهُ وَإِذَا اسْتَنْصَحَكَ فَانْصَحْ لَهُ وَإِذَا عَطَسَ فَحَمِدَ اللَّهَ فَسَمِّتْهُ وَإِذَا مَرِضَ فَعُدْهُ وَإِذَا مَاتَ فَاتَّبِعْهُ» [رواه مسلم] [۱۵] . «حق مسلمان بر مسلمان دیگر شش چیز است گفتند آن چیست؟ فرمود: اگر او را دیدی بر او سلام کن، و اگر تو را دعوت کرد، دعوت او را اجابت کن، و اگر از تو درخواست نصیحت نمود، او را نصیحت کن، و اگر عطسه زد و الحمدلله گفت، به او جواب ده(یعنی بگو: یرحمک الله) خدا تو را رحم کند، و اگر مریض شد، او را عیادت کن، و اگر فوت نمود، جنازهء او را تشییع کن».

حديث ۱۶: (برادري اسلام و حقوق مسلمان)

أبوهریره س از رسول الله ص روایت مى‌کند که فرمودند: «لاَ تَحَاسَدُوا وَلاَ تَنَاجَشُوا وَلاَ تَبَاغَضُوا وَلاَ تَدَابَرُوا وَلاَ يَبِعْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَيْعِ بَعْضٍ وَكُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانًا الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لاَ يَظْلِمُهُ وَلاَ يَخْذُلُهُ وَلاَ يَحْقِرُهُ التَّقْوَى هَاهُنَا وَيُشِيرُ إِلَى صَدْرِهِ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ بِحَسْبِ امْرِئٍ مِنْ الشَّرِّ أَنْ يَحْقِرَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ كُلُّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ حَرَامٌ دَمُهُ وَمَالُهُ وَعِرْضُهُ». متفق علیه[۱۶] . «شما مسلمانان به یکدیگر حسد نورزید، به زیان یکدیگر سازش نکنید، و به یکدیگر بغض و کینه نورزید، و به همدیگر پشت نکنید، و هیچ یک از شما بر فروش دیگری نفروشد، بندگان خدا، و برادران همدیگر باشید، مسلمان برادر مسلمان است، به برادر خود ستم نمى‌کند، دست از یاری و کمک او نمى‌کشد، او را تکذیب نمى‌کند، او را خوار و ذلیل نمى‌شمارد، این تقوا و پرهیزکاری است ـ و سه بار به سینه اش اشاره فرمود ـ برای انسان همین کافی است که برادر مسلمان خویش را حقیر و کوچک شمارد، خون و مال و شرف و ناموس هر مسلمان بر مسلمان دیگر حرام است».

حديث ۱۷: (نهي از قهر كردن بيش از سه روز)

أبوأیوب الأنصاری س از رسول الله ص روایت مى‌کند که فرمودند: «لاَ يَحِلُّ لِرَجُلٍ أَنْ يَهْجُرَ أَخَاهُ فَوْقَ ثلاَثِ لَيَالٍ يَلْتَقِيَانِ فَيُعْرِضُ هَذَا وَيُعْرِضُ هَذَا وَخَيْرُهُمَا الَّذِي يَبْدَأُ بِالسَّلاَمِ» [متفق عليه] [۱۷] . «برای هیچ مسلمانی جایز نیست که بیش از سه روز از برادرش قهر کند، و وقتیکه با یکدیگر برخورد مى‌کنند هر یک از دیگری رویگردان مى‌شود، و بهترین این دو همان است که ابتدا سلام مى‌کند».

حديث ۱۸: (سواره بر نشسته، وافراد كم بر افراد بسيار سلام مى‌كنند)

أبوهریره س روایت مى‌کند که رسول الله ص فرمودند: «يُسَلِّمُ الرَّاكِبُ عَلَى الْمَاشِي وَالْمَاشِي عَلَى الْقَاعِدِ وَالْقَلِيلُ عَلَى الْكَثِيرِ». [متفق عليه] [۱۸] . «سواره بر پیاده، پیاده بر نشسته، جمعیت کم بر جمعیت زیاد، و کوچک بر بزرگ سلام مى‌کند».

حديث ۱۹: (سلام بر شناخت و غير شناخت است)

عبدالله بن عمرو ش گوید مردی از رسول الله ص پرسید: «أَيُّ الإِسْلاَمِ خَيْرٌ قَالَ تُطْعِمُ الطَّعَامَ وَتَقْرَأُ السَّلاَمَ عَلَى مَنْ عَرَفْتَ وَمَنْ لَمْ تَعْرِفْ». [متفق عليه] [۱۹] . «مردی از رسول اکرم ص پرسید: چه اسلامی بهتر است؟ فرمود: به مردم خوراک دادن، و بر مردم سلام کردن، چه او را بشناسی، و چه او را نشناسی».

حديث ۲۰: (مستحب است با چهره باز و روي خوش برخورد كني)

أبوذر س از رسول الله ص روایت مى‌کند که فرمودند: «لاَ تَحْقِرَنَّ مِنْ الْمَعْرُوفِ شَيْئًا وَلَوْ أَنْ تَلْقَى أَخَاكَ بِوَجْهٍ طَلْقٍ». [رواه مسلم] [۲۰] . «هیچ چیزی را از عمل نیک و خیر (و معروف آنچه که پسندیده است) را کوچک مشمار هر چند که با برادر مسلمانت با چهره باز و روی خوش برخورد کنی».

حديث ۲۱: (تشويق بر راستگوئي و نهي از دروغگوئي)

عبدالله بن مسعود س از رسول الله ص روایت مى‌کند که فرمودند: «عَلَيْكُمْ بِالصِّدْقِ فَإِنَّ الصِّدْقَ يَهْدِي إِلَى الْبِرِّ وَإِنَّ الْبِرَّ يَهْدِي إِلَى الْجَنَّةِ وَمَا يَزَالُ الرَّجُلُ يَصْدُقُ وَيَتَحَرَّى الصِّدْقَ حَتَّى يُكْتَبَ عِنْدَ اللَّهِ صِدِّيقًا وَإِيَّاكُمْ وَالْكَذِبَ فَإِنَّ الْكَذِبَ يَهْدِي إِلَى الْفُجُورِ وَإِنَّ الْفُجُورَ يَهْدِي إِلَى النَّارِ وَمَا يَزَالُ الرَّجُلُ يَكْذِبُ وَيَتَحَرَّى الْكَذِبَ حَتَّى يُكْتَبَ عِنْدَ اللَّهِ كَذَّابًا» [متفق عليه] [۲۱] . «به راستگویی و راستکرداری و صداقت چنگ بزنید ، به تحقیق که صداقت و راستی به بر و نیکی رهنمود مى‌سازد و نیکی و بر به سوی بهشت رهنمون مى‌سازد. و هر فرد که همچنان راست مى‌گوید و بدنبال راستی مى‌باشد و در مسیر آن تلاش و کوشش مى‌نماید تا آنکه نزد خدا از گروه راستگویان و صادقان محسوب مى‌گردد. از دروغگویی و فریبکاری بپرهیزید و دوری نمایید زیرا دروغ به سوی کارهای بد و زشت رهنمون مى‌سازد و فجور و زشتی به سوی آتش جهنم رهنمون مى‌سازد و هر فرد که همچنان دروغ مى‌گوید و در مسیر آن حرکت کرده و تلاش مى‌نماید تا آنکه نزد خداوند متعال از گروه دروغگویان و فریبکاران محسوب مى‌گردد».

حديث ۲۲: (نشانه هاي منافق)

أبوهریره س از پیامبر ص روایت مى‌کند که فرمودند: «آيَةُ الْمُنَافِقِ ثَلاَثٌ إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ وَإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَإِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ» [متفق عليه] [۲۲] . «نشانه منافق، سه چیز است: اول اینکه در صحبتهاى خود، دروغ مى‌گوید، دوم اینکه خلاف وعده عمل مى‌کند، سوم اینکه در امانت خیانت مى‌کند».

حديث ۲۳: (حفظ زبان)

سهل بن سعد س از رسول الله ص روایت مى‌کند که فرمودند: «مَنْ يَضْمَنْ لِي مَا بَيْنَ لَحْيَيْهِ وَمَا بَيْنَ رِجْلَيْهِ أَضْمَنْ لَهُ الْجَنَّةَ» [رواه البخاري] [۲۳] . «هرکس بین دو ریش خود (یعنی زبان) و بین دو پایش (یعنی شرمگاهش) برایم ضمانت کند و آنرا حفظ نماید، من بهشت را برایش ضمانت مى‌شوم».

حديث ۲۴: (تعريف غيبت)

أبو هریره س روایت مى‌کند که رسول الله ص فرمودند: «أَتَدْرُونَ مَا الْغِيبَةُ قَالُوا اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ ذِكْرُكَ أَخَاكَ بِمَا يَكْرَهُ قِيلَ أَفَرَأَيْتَ إِنْ كَانَ فِي أَخِي مَا أَقُولُ قَالَ إِنْ كَانَ فِيهِ مَا تَقُولُ فَقَدْ اغْتَبْتَهُ وَإِنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ فَقَدْ بَهَتَّهُ» [رواه مسلم] [۲۴] . «آیا مى‌دانید غیبت و پشت سر دیگران حرف زدن چیست؟ گفتند: خدا و رسول خدا داناترند. فرمود: یاد کردن برادرت به آنچه که او دوست ندارد غیبت است. گفته شد: اگر آنچه در باره برادرم مى‌گویم در او باشد هم غیبت است؟ فرمود: یاد کردن برادرت به آنچه که در او هست، غیبت است، و اگر به آنچه که در او نیست او را یاد کنی به او بهتان زده‌ای».

حديث ۲۵: (نهي از نميمه و سخن چيني)

حذیفه بن الیمان س گوید: شنیدم که پیامبر ص مى‌فرماید: «لاَ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَتَّاتٌ» [متفق عليه] [۲۵] .

القتات: سخن چین. «سخن چین و خبرکش به بهشت نخواهد رفت».

حديث ۲۶: (نهي از دشنام دادن و لعنت كردن)

أبوذر س از رسول الله ص شنید که مى‌فرماید: «لاَ يَرْمِي رَجُلٌ رَجُلاً بِالْفُسُوقِ وَلاَ يَرْمِيهِ بِالْكُفْرِ إِلاَّ ارْتَدَّتْ عَلَيْهِ إِنْ لَمْ يَكُنْ صَاحِبُهُ كَذَلِكَ» [رواه البخاري] [۲۶] . «کسى‌که دیگری را به فسق و کفر متهم مى‌سازد، اگر آن شخص چنین نباشد، فسق و کفرش بر خودش بر مى‌گردد».

حديث ۲۷: (نهي از دشنام دادن مردگان)

عائشه ب گوید: رسول الله ص فرمودند: «لاَ تَسُبُّوا الأَمْوَاتَ فَإِنَّهُمْ قَدْ أَفْضَوْا إِلَى مَا قَدَّمُوا» [رواه البخاري] [۲۷] . «به مردگان ناسزا نگویید، زیرا آنان به نتیجه اعمالشان رسیده‌اند».

حديث ۲۸: (دوري و اجتناب از خشم و غضب)

أبوهریره س گوید: رسول الله ص فرمودند: «لَيْسَ الشَّدِيدُ بِالصُّرَعَةِ إِنَّمَا الشَّدِيدُ الَّذِي يَمْلِكُ نَفْسَهُ عِنْدَ الْغَضَبِ» [متفق عليه] [۲۸] . «پهلوانی غلبه کردن انسان بر دیگران نیست، بلکه پهلوانی آن است که انسان هنگام خشم و غضب، بر خود غلبه کند و از خشم خود بکاهد».

حديث ۲۹: (اگر حيا نداشتي هر چه خواستي بكن)

أبو مسعود الأنصاریس گوید رسول اکرمص فرمودند: «إِنَّ مِمَّا أَدْرَكَ النَّاسُ مِنْ كَلاَمِ النُّبُوَّةِ الأُولَى إِذَا لَمْ تَسْتَحْيِ فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ» [رواه البخاری] [۲۹] . «آن چه مردم از سخن پیامبران پیشین دریافتند: هرگاه شرم و حیا نداشتی، هر چه خواستی بکن».

حديث ۳۰: (حيا بخشي از ايمان است)

عبدالله بـن عمر ش مى‌گوید: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج مَرَّ عَلَى رَجُلٍ مِنْ الأَنْصَارِ وَهُوَ يَعِظُ أَخَاهُ فِي الْحَيَاءِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج دَعْهُ فَإِنَّ الْحَيَاءَ مِنْ الإيمَانِ» متفق علیه[۳۰] . «روزی رسول الله ص از کنار یک مرد انصاری مى‌گذشت که برادرش را در مورد شرم و حیا نصیحت مى‌کرد(و مى‌گفت که حیا و شرمت را کم کن) آنحضرت ص فرمود: درباره کم کردن شرم و حیا او را پند مده، زیرا حیا بخشی از ایمان است».

حديث ۳۱: (نرم رفتاري)

عائشه ب از رسول الله ص روایت مى‌کند که فرمودند: «إِنَّ الرِّفْقَ لاَ يَكُونُ فِي شَيْءٍ إِلاَّ زَانَهُ وَلاَ يُنْزَعُ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ شَانَهُ». [رواه مسلم] [۳۱] . «رفتار نرم در چیزی نخواهد بود مگر اینکه آن چیز را آرایش و زینت مى‌دهد، و از چیزی گرفته و برداشته نشود مگر اینکه آن چیز را بد و عیب دار مى‌کند».

حديث ۳۲: (نهي از كبر و غرور)

عبدالله بن مسعود س از رسول الله ص روایت مى‌کند که فرمودند: «لاَ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ كَانَ فِي قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ كِبْرٍ قَالَ رَجُلٌ إِنَّ الرَّجُلَ يُحِبُّ أَنْ يَكُونَ ثَوْبُهُ حَسَنًا وَنَعْلُهُ حَسَنَةً قَالَ إِنَّ اللَّهَ جَمِيلٌ يُحِبُّ الْجَمَالَ الْكِبْرُ بَطَرُ الْحَقِّ وَغَمْطُ النَّاسِ» [رواه مسلم] [۳۲] . «کسیکه در قلب او یک ذره از کبر و غرور باشد وارد بهشت نمى‌شود، یکى از یاران سؤال کرد: اى پیامبر فردى دوست دارد لباس او خوب و زیبا باشد، و همچنین کفش و پاپوش او زیبا و قشنگ باشد! آنحضرت فرمودند: خداوند زیبا و قشنگ است، و زیبائى و قشنگى را دوست دارد، کبر و غرور ناخشنودى و عدم رضایت از حق و تحقیر مردم و ناچیز شمردن آنها است».

حديث ۳۳: (آنچه از مدح و ثنا مكروه است)

أبو بکره س روایت مى‌کند که: «أَنَّ رَجُلاً ذُكِرَ عِنْدَ النَّبِيِّ ج فَأَثْنَى عَلَيْهِ رَجُلٌ خَيْرًا فَقَالَ النَّبِيُّ ج وَيْحَكَ قَطَعْتَ عُنُقَ صَاحِبِكَ يَقُولُهُ مِرَارًا إِنْ كَانَ أَحَدُكُمْ مَادِحًا لاَ مَحَالَةَ فَلْيَقُلْ أَحْسِبُ كَذَا وَكَذَا إِنْ كَانَ يُرَى أَنَّهُ كَذَلِكَ وَحَسِيبُهُ اللَّهُ وَلاَ يُزَكِّي عَلَى اللَّهِ أَحَدًا» [متفق عليه] [۳۳] . «مردی نزد رسول الله ص بر مدح و ثنای دیگری بود، رسول الله ص فرمود: وای بر تو گردن او را قطع کردی و بریدی ـ و چند بار این جمله را تکرار کرد ـ اگر یکی از شما به مدح و ثنای کسی اجبار دارد، پس بگوید: به گمانم چنین و چنان است، و اگر دید که آن شخص در حقیقت مرد خوبی است، بگوید: إن شاء الله آن شخص چنین است، و حساب او نزد خداست، و بر خدا هیچ کس را تزکیه و برتری نمى‌دهد».

حديث ۳۴: (مؤمن عيب خود را مى‌پوشاند)

أبوهریره س گوید: شنیدم رسول الله ص مى‌فرماید: «كُلُّ أُمَّتِي مُعَافًى إِلاَّ الْمُجَاهِرِينَ وَإِنَّ مِنْ الْمُجَاهَرَةِ أَنْ يَعْمَلَ الرَّجُلُ بِاللَّيْلِ عَمَلاً ثُمَّ يُصْبِحَ وَقَدْ سَتَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ فَيَقُولَ يَا فُلاَنُ عَمِلْتُ الْبَارِحَةَ كَذَا وَكَذَا وَقَدْ بَاتَ يَسْتُرُهُ رَبُّهُ وَيُصْبِحُ يَكْشِفُ سِتْرَ اللَّهِ عَنْهُ» [متفق عليه] [۳۴] . «تمامی امت من در خیر و عافیت است مگر کسىکه گناهانش را برای مردم آشکار نماید، و از دیوانگی آن است که فردی در شب کار(بدی) کرده باشد، و خداوند آن کار را بر او ستر کرده و پوشانده باشد، ولی خودش آمده و آنرا بازگو مى‌کند که اى فلانی من دیشب چنین و چنان کردم، در حالیکه خداوند در شب عیب او را پوشانده بود، و او در صبح آمده و آنرا آشکار مى‌کند».

حديث ۳۵: (آنچه پائين تر از كعب باشد در آتش است)

أبوهریره س گوید: رسول الله ص فرمودند: «مَا أَسْفَلَ مِنْ الْكَعْبَيْنِ مِنْ الإِزَارِ فَفِي النَّارِ» [رواه البخاري] [۳۵] . «آنچه از لباسها پائین تر از کعب(بجلک) و قوزک پا باشد، روز قیامت آن مقدار در آتش جهنم خواهد بود».

حديث ۳۶: (حق راه را مراعات كنيد)

أبوسعید الخدری س گوید: رسول الله ص فرمودند: «إِيَّاكُمْ وَالْجُلُوسَ عَلَى الطُّرُقَاتِ فَقَالُوا مَا لَنَا بُدٌّ إِنَّمَا هِيَ مَجَالِسُنَا نَتَحَدَّثُ فِيهَا قَالَ فَإِذَا أَبَيْتُمْ إِلاَّ الْمَجَالِسَ فَأَعْطُوا الطَّرِيقَ حَقَّهَا قَالُوا وَمَا حَقُّ الطَّرِيقِ قَالَ غَضُّ الْبَصَرِ وَكَفُّ الأَذَى وَرَدُّ السَّلاَمِ وَأَمْرٌ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهْيٌ عَنْ الْمُنْكَرِ». [متفق عليه] [۳۶] . «از نشستن در معابر عمومی اجتناب کنید، مردم گفتند: یا رسول الله! چاره‌اى جز این نداریم زیرا آنجا، محل نشستن و سخن گفتن ما است، رسول الله ص فرمود: اگر چاره اى جز این ندارید، پس حق راه را مراعات کنید، پرسیدند: یا رسول الله! حق راه چیست؟ فرمود: حفاظت چشمها، اذیت نکردن عابران، جواب دادن سلام و امر به معروف و نهی از منکر».

حديث ۳۷: (جايز بودن مناجات اگر بيش از سه نفر باشد)

عبدالله بن مسعود س از رسول الله ص روایت مى‌کند که فرمودند: «إِذَا كُنْتُمْ ثَلاَثَةً فَلاَ يَتَنَاجَى رَجُلاَنِ دُونَ الآخَرِ حَتَّى تَخْتَلِطُوا بِالنَّاسِ أَجْلَ أَنْ يُحْزِنَهُ». [متفق عليه] [۳۷] . «اگر سه نفر بودید، نباید دو نفر با هم رازگوئی نجوا کنید، و سومى را ترک کنید، تا اینکه با مردم در هم داخل شوید(یعنی بیش از سه نفر باشید)، چون این امر او را (فرد سومی) را اندوهگین مى‌نماید».

حديث ۳۸: (باز كردن جا در مجالس)

عبدالله بن عمر م روایت مى‌کند که رسول الله ص فرمودند: «لاَ يُقِيمُ الرَّجُلُ الرَّجُلَ مِنْ مَقْعَدِهِ ثُمَّ يَجْلِسُ فِيهِ وَلَكِنْ تَفَسَّحُوا وَتَوَسَّعُوا». [متفق عليه] [۳۸] . «نباید کسى دیگری را از جایش بلند سازد تا خود در جای او بنشیند، ولیکن جای را باز کنید، و یا بین خود گشایش و وسعت دهید(و کمی تنگتر بنشینید)».

حديث ۳۹: (اجازه خواستن بخاطر نگاه چشم است)

سهل بن سعد س روایت مى‌کند که: «اطَّلَعَ رَجُلٌ مِنْ جُحْرٍ فِي حُجَرِ النَّبِيِّ ج وَمَعَ النَّبِيِّ ج مِدْرًى يَحُكُّ بِهِ رَأْسَهُ فَقَالَ لَوْ أَعْلَمُ أَنَّكَ تَنْظُرُ لَطَعَنْتُ بِهِ فِي عَيْنِكَ إِنَّمَا جُعِلَ الاِسْتِئْذَانُ مِنْ أَجْلِ الْبَصَرِ». [متفق عليه] [۳۹] . «مردی از سوراخی که در حجره های پیامبر ص بود به داخل نگاه مى‌کرد، و در این وقت در دست پیامبر ص (مدری)شانه آهنینی بود که سر خود را با آن میخارانید، آنحضرت ص فرمود: اگر مى‌دانستم که تو به داخل خانه نگاه مى‌کنی، این شانه را در چشمت فرو مى‌بردم. اجازه خواستن برای همین است که شخص نگاه نکند».

حديث ۴۰: (در امور دنيا انسان بايد به كسانىكه از او فقيرتر و عاجزتراند نگاه كند)

أبوهریره س از رسول الله ص روایت مى‌کند که فرمودند: «إِذَا نَظَرَ أَحَدُكُمْ إِلَى مَنْ فُضِّلَ عَلَيْهِ فِي الْمَالِ وَالْخَلْقِ فَلْيَنْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ أَسْفَلَ مِنْهُ». [متفق عليه] [۴۰] . «هرگاه یکی از شما به کسى که خداوند به او مال و ثروت عطا کرده، و او را زیبا آفریده بنگرد، پس به کسى که از او فقیرتر و عاجزتر و زشت تر است نگاه کند».

حديث ۴۱: (بسم الله گفتن نزد خوردن، و با دست راست خوردن)

عمر بن أبی سَلَمَهس گوید: «كُنْتُ غُلاَمًا فِي حَجْرِ رَسُولِ اللَّهِج وَكَانَتْ يَدِي تَطِيشُ فِي الصَّحْفَةِ فَقَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِج يَا غُلاَمُ سَمِّ اللَّهَ وَكُلْ بِيَمِينِكَ وَكُلْ مِمَّا يَلِيكَ فَمَا زَالَتْ تِلْكَ طِعْمَتِي بَعْدُ». [متفق عليه] [۴۱] . «عمر بن سلمه س گوید: پسر بچه اى بودم در تربیت رسول خدا ص و دستم در سینی خوراک میگشت، رسول اکرم ص فرمود: اى غلام خدا را یاد کن (بسم الله بگو) و با دست راست خود بخور، و از جلو خود بخور.

و بعد از این همچنان بودم که رسول اللهص به من دستور داد».

حديث ۴۲: (ليساندن انگشتان)

عبدالله بن عباس م گوید: رسول اللهص فرمودند: «إِذَا أَكَلَ أَحَدُكُمْ فَلاَ يَمْسَحْ يَدَهُ حَتَّى يَلْعَقَهَا أَوْ يُلْعِقَهَا». [متفق عليه] [۴۲] . «هـرگاه یکى از شما خوراکى را بخورَد پنجه هاى خود را پاک و تمیز نکند تا اینکه آن را بلیسد یا لیسانیده شود».

حديث ۴۳: (خوردن و آشاميدن با دست راست)

عبدالله بـن عمر ش گوید: رسول الله ص فرمودند: «إِذَا أَكَلَ أَحَدُكُمْ فَلْيَأْكُلْ بِيَمِينِهِ وَإِذَا شَرِبَ فَلْيَشْرَبْ بِيَمِينِهِ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ يَأْكُلُ بِشِمَالِهِ وَيَشْرَبُ بِشِمَالِهِ» [رواه مسلم] [۴۳] . «هرگاه یکی از شما خواست بخورد با دست راست خود بخورد، و هرگاه خواست بنوشد، با دست راست خود بنوشد، زیرا شیطان با دست چپ مى‌خورد، و با دست چپ مى‌نوشد».

حديث ۴۴: (نوشيدن در حال ايستادن مكروه است)

أبوهریره س گوید: رسول الله ص فرمودند: «لاَ يَشْرَبَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ قَائِمًا» [رواه مسلم] [۴۴] . «هیچ یک از شما در حال ایستادن نیاشامد».

حديث ۴۵: (هرگاه كفشي را پوشيد از راست شروع كند و هرگاه آنرا بيرون آورد، از چپ شروع كند)

أبوهریره س گوید: رسول الله ص فرمودند: «إِذَا انْتَعَلَ أَحَدُكُمْ فَلْيَبْدَأْ بِالْيُمْنَى وَإِذَا خَلَعَ فَلْيَبْدَأْ بِالشِّمَالِ وَلْيُنْعِلْهُمَا جَمِيعًا أَوْ لِيَخْلَعْهُمَا جَمِيعًا» [متفق عليه] [۴۵] . «هرگاه یکی از شما کفش به پا کند اول از راست شروع کند، و آنگاه که از پا بیرون مى‌آورد از چپ شروع کند، اول باید پای راست کفش شود، و آخر هم آن، از پا در آورده شود». و یا هر دو را کفش بپوشد. یا هر دو پا را برهنه کند.

حديث ۴۶: (آنچه در عطسه مستحب، و در خميازه ناپسند است)

أبو هریره س گوید رسول الله ص فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْعُطَاسَ وَيَكْرَهُ التَّثَاؤُبَ فَإِذَا عَطَسَ أَحَدُكُمْ وَحَمِدَ اللَّهَ كَانَ حَقًّا عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ سَمِعَهُ أَنْ يَقُولَ لَهُ يَرْحَمُكَ اللَّهُ وَأَمَّا التَّثَاؤُبُ فَإِنَّمَا هُوَ مِنْ الشَّيْطَانِ فَإِذَا تَثَاءَبَ أَحَدُكُمْ فَلْيَرُدَّهُ مَا اسْتَطَاعَ فَإِنَّ أَحَدَكُمْ إِذَا تَثَاءَبَ ضَحِكَ مِنْهُ الشَّيْطَانُ» [رواه البخاري] [۴۶] . «خداوند حکیم، عطسه را دوست داشته و خمیازه را ناپسند مى‌داند. بنابر این هرگاه یکی از شما عطسه زده و الحمد لله بگوید، بر هر مسلمانی که «الحمد لله»، را مى‌شنود واجب است (سزاوار است) که به او بگوید: يرحمك الله، اما این را بدانید، که خمیازه از جانب شیطان است، بدین خاطر هر یک از شما که خمیازه بر او غلبه کند، تا آنجا که مى‌تواند آن را دفع و رد کند، زیرا هر یک از شما که خمیازه مى‌کشد، شیطان به خاطر این عملش به او مى‌خندد و مسخره‌اش مى‌کند».

حديث ۴۷: (آداب ديدن خواب)

أبو سعید الخدری س از رسول الله ص شنید که فرمودند: «إِذَا رَأَى أَحَدُكُمْ رُؤْيَا يُحِبُّهَا فَإِنَّمَا هِيَ مِنْ اللَّهِ فَلْيَحْمَدْ اللَّهَ عَلَيْهَا وَلْيُحَدِّثْ بِهَا وَإِذَا رَأَى غَيْرَ ذَلِكَ مِمَّا يَكْرَهُ فَإِنَّمَا هِيَ مِنْ الشَّيْطَانِ فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ شَرِّهَا وَلاَ يَذْكُرْهَا لأحَدٍ فَإِنَّهَا لاَ تَضُرُّهُ». [متفق عليه] [۴۷] . «اگر یکی از شما خوابی دید که میل داشت بقیه را از آن آگاه کند، آن خواب از خداست، بنابراین باید خدا را سپاس گوید و دیگران را از آن با خبر سازد، ولی اگر غیر آن بود و کراهت داشت، آن خواب از شیطان است و باید از شر آن به خدا پناه برد و کسی را از آن خبر ندهد که به او ضرر و زیانی نخواهد رسید».

حديث ۴۸: (كسى‌كه در خواب ديدن دروغ بگويد)

عبدالله بن عباس ش از رسول الله ص روایت مى‌کند که فرمودند: «مَنْ تَحَلَّمَ بِحُلْمٍ لَمْ يَرَهُ كُلِّفَ أَنْ يَعْقِدَ بَيْنَ شَعِيرَتَيْنِ وَلَنْ يَفْعَلَ وَمَنْ اسْتَمَعَ إِلَى حَدِيثِ قَوْمٍ وَهُمْ لَهُ كَارِهُونَ أَوْ يَفِرُّونَ مِنْهُ صُبَّ فِي أُذُنِهِ الآنُكُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمَنْ صَوَّرَ صُورَةً عُذِّبَ وَكُلِّفَ أَنْ يَنْفُخَ فِيهَا وَلَيْسَ بِنَافِخٍ». [رواه البخاري] [۴۸] . «هرکس به دروغ خوابی را بازگو کند، مکلف مى‌شود تا بین دو دانه جو با هم گره زند، در حالیکه نمى‌تواند آنرا انجام دهد، و هر کس به سخن و گفتار قومی گوش دهد که ایشان آنرا ناپسند مى‌دانند، روز قیامت سرب مذاب شده در گوشش می‌ریزند، و هر کس عکسی را نقاشی کند، مکلف مى‌شود تا در آن روح بدمد، در حالیکه نمى‌تواند آنرا انجام دهد».

حديث ۴۹: (در دعا كردن عزم و اراده كند چون براي خدا ناپسند نيست)

أبو هریرهس گوید رسول اللهص فرمودند: «لاَ يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي إِنْ شِئْتَ، اللَّهُمَّ ارْحَمْنِي إِنْ شِئْتَ، لِيَعْزِمْ الْمَسْأَلَةَ فَإِنَّهُ لاَ مُكْرِهَ لَهُ». [متفق عليه] [۴۹] . «هیچ یک از شما نگوید: خدایا! اگر خواستی به من رحم کن، پروردگارا! اگر خواستی از گناهان و تقصیراتم درگذر؛ بلکه در دعا کردن عزم و اراده کند، زیرا خواهش تو، برای خداوند ناپسند نیست».

حديث ۵۰: (سيد الاستغفار)

شداد بن أوس س از رسول الله ص روایت مى‌کند که فرمودند: «سَيِّدُ الاِسْتِغْفَارِ أَنْ تَقُولَ اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّي لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ خَلَقْتَنِي وَأَنَا عَبْدُكَ وَأَنَا عَلَى عَهْدِكَ وَوَعْدِكَ مَا اسْتَطَعْتُ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ أَبُوءُ لَكَ بِنِعْمَتِكَ عَلَيَّ وَأَبُوءُ لَكَ بِذَنْبِي فَاغْفِرْ لِي فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ أَنْتَ قَالَ وَمَنْ قَالَهَا مِنْ النَّهَارِ مُوقِنًا بِهَا فَمَاتَ مِنْ يَوْمِهِ قَبْلَ أَنْ يُمْسِيَ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَمَنْ قَالَهَا مِنْ اللَّيْلِ وَهُوَ مُوقِنٌ بِهَا فَمَاتَ قَبْلَ أَنْ يُصْبِحَ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ». [رواه البخاري] [۵۰] . «خدایا! تو پروردگار منی. معبودی به حق جز تـو که مرا آفریدی، وجود ندارد. من بنده تو هستم و تا جایی که بتوانم به پیمان و وعده تو پایدارم. از شـر آن چـه انجام داده‌ام، به تو پناه مى‌برم. از نعمت تو بر خود آگاهم و به گناهم اعتراف دارم. مرا هرآینه بیامرز؛ زیرا جز تو کسی آمرزنده نیست.

هر کس در هنگام روز، این دعا را به طور یقین بگوید و پیش از آغاز شب بمیرد، از اهل بهشت است، و کسی که آن را شب از روی یقین بگوید و پیش از صبح بمیرد، از اهل بهشت است».

وصلی الله علی محمد وآله وصحبه وسلّم

[۱] البخاری فی الإیمان رقم: ۱۶، مسلم فی الإیمان رقم: ۴۳. [۲] البخاری فی الاعتصام رقم: ۷۲۸۰. [۳] مسلم فی الزهد والرقائق رقم: ۲۹۶۵. [۴] مسلم فی البر والصلة رقم: ۲۶۲۱. [۵] البخاری فی الآداب رقم: ۵۹۷۱، مسلم فی البر والصلة رقم: ۲۵۴۸. [۶] البخاری فی الآداب رقم: ۵۹۷۳. [۷] البخاری فی الآداب رقم: ۵۹۸۴، مسلم فی البر والصلة رقم: ۲۵۵۶. [۸] البخاری فی الآداب رقم: ۵۹۹۱. [۹] البخاری فی الهبة رقم: ۲۵۸۹، مسلم فی الوصایا والصدقة رقم: ۱۶۲۲. [۱۰] مسلم فی البر والصلة رقم: ۲۵۵۳. [۱۱] البخاری فی الإیمان رقم: ۱۰، مسلم فی الإیمان رقم: ۴۰. [۱۲] البخاری فی الآداب رقم: ۶۰۱۸، مسلم فی الإیمان رقم: ۴۸. [۱۳] البخاری فی الآداب رقم: ۶۰۲۷، مسلم فی البر والصلة رقم: ۲۵۸۵. [۱۴] مسلم فی الذکر والدعاء رقم: ۲۶۹۹. [۱۵] مسلم فی الآداب رقم: ۲۱۶۲. [۱۶] البخاری فی الآداب رقم: ۶۰۶۴، مسلم فی البر والصلة رقم: ۲۵۶۴. [۱۷] البخاری فی الآداب رقم: ۶۰۷۷، مسلم فی البر والصلة رقم: ۲۵۶۰. [۱۸] البخاری فی الاستئذان رقم: ۶۲۳۳، مسلم فی الآداب رقم: ۲۱۶۰. [۱۹] البخاری فی الاستئذان رقم: ۶۲۳۶، مسلم فی الإیمان رقم: ۳۹. [۲۰] مسلم فی البر والصلة رقم: ۲۶۲۶. [۲۱] البخاری فی الآداب رقم: ۶۰۹۴، مسلم فی البر والصلة رقم: ۲۶۰۷. [۲۲] البخاری فی الإیمان رقم: ۳۳، مسلم فی الإیمان رقم: ۵۹. [۲۳] البخاری فی الرقاق رقم: ۶۴۷۴. [۲۴] مسلم فی البر والصلة رقم: ۲۵۸۹. [۲۵] البخاری فی الآداب رقم: ۶۰۵۶، مسلم فی البر والصلة رقم: ۱۰۵. [۲۶] البخاری فی الآداب رقم: ۶۰۴۵. [۲۷] البخاری فی الجنائز رقم: ۱۳۹۳. [۲۸] البخاری فی الآداب رقم: ۶۱۱۴، مسلم فی البر والصلة من حدیث ابن مسعود رقم: ۲۶۰۸. [۲۹] البخاری فی الآداب رقم: ۶۱۲۰. [۳۰] البخاری فی الإیمان رقم: ۲۴،. مسلم فی الإیمان رقم: ۵۹. [۳۱] مسلم فی البر والصلة رقم: ۲۵۹۴. [۳۲] مسلم فی الإیمان رقم: ۹۱. [۳۳] البخاری فی الآداب رقم: ۶۰۶۱، مسلم فی الزهد والرقائق: ۳۰۰۰. [۳۴] البخاری فی الآداب رقم: ۶۰۶۹، مسلم فی الزهد والرقائق رقم : ۲۹۹۰. [۳۵] البخاری فی اللباس رقم: ۵۷۸۷. [۳۶] البخاری فی الـمظالم رقم: ۲۴۶۵، مسلم فی الآداب رقم: ۲۱۶۱. [۳۷] البخاری فی الاستئذان رقم: ۶۲۸۸، مسلم فی الآداب رقم: ۲۱۸۴. [۳۸] البخاری فی الاستئذان رقم: ۶۲۷۰، مسلم فی الآداب: ۲۱۷۷. [۳۹] البخاری فی الاستئذان رقم: ۶۲۴۱، مسلم فی الآداب رقم: ۲۱۵۶. [۴۰] البخاری فی الرقاق رقم: ۶۴۹۰، مسلم فی الزهد والرقائق رقم: ۲۹۶۳. [۴۱] البخاری فی الأطعمة رقم: ۵۳۷۶، مسلم فی الأطعمة رقم: ۲۰۲۲. [۴۲] البخاری فی الأطعمة رقم: ۵۴۵۶، مسلم فی الأطعمة رقم: ۲۰۳۱. [۴۳] مسلم فی الأطعمة رقم: ۲۰۲۰. [۴۴] مسلم فی الأشربة رقم: ۲۰۲۶. [۴۵] البخاری فی اللباس رقم: ۵۸۵۵, ۵۸۵۶، مسلم فی اللباس والزینة رقم: ۲۰۹۷. [۴۶] البخاری فی الآداب رقم: ۶۲۲۳. [۴۷] البخاری فی التعبیر رقم: ۶۹۸۵، مسلم من حدیث أبی قتادة فی الرؤیا رقم: ۲۲۲۶. [۴۸] البخاری فی التعبیر رقم: ۷۰۴۲. [۴۹] البخاری فی الدعوات رقم: ۶۳۳۸، مسلم فی الدعاء رقم: ۲۶۷۹. [۵۰] البخاری فی الدعوات رقم: ۶۳۰۶.