اعمال مخالف با شرع
برخی از بانوان مسلمان
گردآوری
عبدالله بن عبدالرحمن الجبرین
ترجمه:
مجید احمدی
بسم الله الرحمن الرحیم
با حمد و سپاس برای خداوند پروردگار جهانیان و با سلام و درود بر محمد مصطفی و یاران و پیروان راستینش.
خداوند بلند مرتبه میفرماید: ﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةٗ طَيِّبَةٗۖ وَلَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٩٧﴾ [النحل: ۹۷] .«هرکس ـ از مرد یا زن ـ کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگی پاکیزهای، حیات [حقیقی] بخشیم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام میدادند پاداش خواهیم داد».
و در آیهای دیگر فرموده است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقۡنَٰكُم مِّن ذَكَرٖ وَأُنثَىٰ وَجَعَلۡنَٰكُمۡ شُعُوبٗا وَقَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓاْۚ إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡ﴾ [الحجرات: ۱۳] . «ای مردم، ما شما را از مرد و زن آفریدیم، و شما را ملت، ملت و قبیله، قبیله گردانیدم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست».
و پیامبر محبوب، الگوی نیک مؤمنان به خدا و روز بازپسین، فرمودهاند: «بهشت زیر گامهای مادران است». یا وقتی یکی از یارانش سه بار پیاپی از او میپرسد: در میان مردم چه کسی به نیک رفتاری سزاوارتر است؟ در هر سه بار پاسخ میدهد: مادرت. و بار چهارم میفرماید: پدرت.
این آیات و احادیث را بهر آن یاد کردم تا بر این نکته انگشت تأکید گذارم که از دیدگاه انسانها به سبب جنسیت یا رنگ و نژاد بر یکدیگر برتری ندارند، بلکه معیار برتریشان در نزد خداوند همانا پرهیزگاریشان است، و برخلاف سایر مکاتب، حقوق و جایگاه زن در شرع اسلام و جامعهی اسلامی بسی والا و اثرگذار است. و به جا گفتهاند، «از دامن زن مرد به معراج می رسد».
و به قول شاعر عرب:
الأم مدرسه إذا أعددتها
أعددت شعباً طیب الأعراق
«مادر مدرسهای است که هرگاه آن را آماده سازی، ملتی نیکنژاد را آماده ساختهای».
یا به قول اختر تابناک چرخ ادب فارسی، پروین اعتصامی:
چه پهلوان و چه سالک، چه زاهد و چه فقیه
شدند یکسره شاگرد این دبیرستان
اگر فلاطُن و سقراط، بودهاند بزرگ
بزرگ بوده پرستار خردی ایشان
به گاهوارهی مادر، به کودکی بس خفت
سپس به مکتب حکمت حکیم شد لقمان
همیشه دختر امروز مادر فرداست
ز مادر است میسر بزرگی پسران
زن نکوی، نه بانوی خانه تنها بود
طبیب بود و پرستار و شحنه و دربارن
زنی که گوهر تعلیم و تربیت نخرید
فروخت گوهر عمر عزیز را ارزان
آری بانوی مسلمان، شما به نقش و جایگاه خویش نیک آگاهید، پس به هوش باشید و بکوشید تا با قرار گرفتن در جایگاه خویش نقشتان را به کمال بگزارید. اسلام عزیز را که برایتان کرامت و عزت به ارمغان آورده خوب دریابید و آنگاه در حد توان به آموزههای آن عمل کنید و فرزندانتان را براساس آنها بار آورید و در راه دعوت به سوی خدا و ابلاغ دین الهی به دیگران از هیچ کوششی دریغ نورزید.
این کتابچه گرچه ممکن است مطالب آن چیزی بر معلومات و دانش شما نیفزاید، اما شما را به رعایت نکاتی یادآور میشود که مایهی خوشبختی شما و پاکی جامعه خواهد شد، زیرا همهی خوبیها، پاکیها، بزرگیها، فرزانگیها از وجود پاک و زلال شما سرچشمه میگیرد.
انشاء الله
مجید احمدی، شیراز، پاییز ۱۳۸۵ه
۱- نگزاردن نمازهای فرض در وقتشان، مانند نماز عشاء، به سبب استفاده از لوازم آرایشی به هنگام بیرون رفتن از منزل و دیر بازگشتن به آن. کاری که موجب میشود زمان خوابیدن به تأخیر افتد و از سوی دیگر چه بسا نماز صبح جز پس از طلوع آفتاب خوانده نشود که این کار از صفات منافقان به شمار میآید.
پیامبرص فرموده است: «در آن شب دو پیشآینده نزدم آمدند و از خواب بیدارم کردند؛ آنگاه گفتند: راه بیفت، من نیز با آن دو به راه افتادم، تا اینکه به مردی خوابیده رسیدیم که مردی دیگر با سنگ بزرگی که در دست داشت بالای سرش ایستاده بود و با آن سرش را میکوبید، سپس سنگ را میغلتاند و در پیاش میرفت و آن را بر میگرفت و چون سر کوبیده شدهی آن مرد به حالت نخست خود برمیگشت دوباره به سوی او باز میآمد و همانند بار اول سرش را میکوبید. پیامبرص فرمود: به آن دو گفتم: سبحان الله! این دو چه کسانیاند؟ گفتند: تو را آگاه خواهیم کرد. آن مرد کسی است که قرآن را فرا میگیرد و آن را نمیپذیرد و برای نماز فرض از خواب برنمیخیرد». [روایات بخاری] .
خواهر گرامی این وصف حال کسی است که خواندن نماز را به تأخیر میانداز و برای گزاردن آن از خواب بلند نمیشود، پس بنگر وصف حال کسی که نماز نمیخواند چگونه است! این در حالی است که خداوند پاک و بلندمرتبه پاداش کسی را که بر نماز پایدار بماند بهشت قرار دادهاست.
پیامبرص فرموده است: «هرگاه زنی نمازهای پنجگانهاش را بخواند و روزهی رمضان را بگزارد، و عفتش را نگه دارد، و از همسرش فرمان ببرد، به او خواهند گفت: از هر دروازهای که دوست داری به بهشت وارد شو»[۱] .
قضا نکردن نمازی که وقت آن فرا رسید، ولی آنرا ادا نکرد تا اینکه سپس به سبب حیض (عادت ماهیانه) یا نفاس (خون پس از زایمان) نتوانست آن را در ادامهی وقتش به جای آورد. واجب است چنین نمازی را پس از پاک شدن بلافاصله قضا کرد. همچنین بر زن واجب است هرگاه در وقت نماز عصر، یا عشاء پاک شد، نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشاء را با هم به جای آورد، زیرا وقت آن دو برای کسی که معذور است، مانند بیمار و مسافر یکسان است، زن نیز به سبب تأخیر افتادن پاکیاش معذور است.
۳- اهتمام نورزیدن به پرداخت زکات مال و زیورآلاتی که زن داراست، وقتی که به حد نصاب برسد و یک سال بر آن بگذرد. واجب آن است که در این صورت زن زکات زیورآلات خود را پرداخت کند، فرقی نمیکند که این زیورآلات مورد استفاده و پوشش او باشد یا آنها را ذخیره کرده باشد، (البته این نظر حنابله و برخی از فقیهان است و در مورد این مسأله اختلافنظر است و عدهای پرداخت زکات زیورآلاتی که مورد استفاده و پوشش زن میباشد، گرچه به حد نصاب برسد واجب نمیدانند). در هر صورت به یاد داشته باشیم که پرداخت زکات یکی از پنج رکن اسلام است. و خداوند پاک و بلندمرتبه به کسی که آن را نبپردازد عذابی دردناک بیم داده است:
﴿...وَٱلَّذِينَ يَكۡنِزُونَ ٱلذَّهَبَ وَٱلۡفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَبَشِّرۡهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٖ ٣٤ يَوۡمَ يُحۡمَىٰ عَلَيۡهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكۡوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمۡ وَجُنُوبُهُمۡ وَظُهُورُهُمۡۖ هَٰذَا مَا كَنَزۡتُمۡ لِأَنفُسِكُمۡ فَذُوقُواْ مَا كُنتُمۡ تَكۡنِزُونَ ٣٥﴾ [التوبة: ۳۴-۳۵] .
«... و کسانی که زر و سیم را گنجینه میکنند و آن را در راه خدا هزینه نمیکنند، ایشان را از عذابی دردناک خبر ده. روزی که آن [گنجینه] ها را در آتش دوزخ بگدازند و پیشانی و پلهو و پشت آنان را با آنها داغ کنند [و بگویند:] این است آنچه برای خود اندوختید، پس [کیفر] آنچه را میاندوختید، بچشید».
۴- سکوت کردن و نصیحت کردن همسر و فرزندانی که نماز نمیخوانند یا از نمازشان غافل می شوند. خواهر مسلمان، آگاه باش که هر کس عمداً نماز را ترک گوید کافر شده و از اسلام برگشته و مرتد شده است.
در مورد مرتد احکامی وجود دارد، از آن جمله: باید پیوند زناشوییاش را با همسر مسلمانش فسخ کند، زیرا همسرش بر او حرام میشود. چطوری میتوان با همسری زندگی کرد که نماز نمیخواند یا نسبت به آن سهلانگاری روا میدارد؟
۵- بیتوجهی مادر به تغییرات جسمی و روحی دخترش. به گونهای که ممکن است دختر به سن بلوغ برسد و مادر او را آگاه نسازد که از این پس باید نماز، روزه و بقیهی فرایض دینیاش را انجام دهد.
۶- اختصاص دادن رنگ مشخصی برای احرام حج یا عمره، مانند رنگ سبز و غیر از آن، در حالی که چنین کاری دلیل شرعی ندارد. همچنین پوشیدن نقاب و دستکش در هنگام احرام [جایز نیست] . حال آنکه پیامبرص از این کار نهی کرده و فرموده است: «زنی که احرام به تن دارد نباید نقاب یا دستکش بپوشد»[۲] .
۱- رعایت نکردن حجاب شرعی درست و پایبند نبودن به شرایط کامل آن که عبارتند از:
- حجاب تمام بدن را بپوشاند.
- جلب توجه نکند.
- نازک و شفاف نباشد.
- تنگ و بدننما باشد.
- همانند لباس مردان نباشد.
- معطر نباشد به گونهای که بوی آن به مشام مردان بیگانه برسد.
- همانند لباس زنان نامسلمان نباشد، بلکه نمایانگر هویت اسلامی او باشد.
- لباس مد و فخرفروشی نباشد.
۲- بیرون رفتن از منزل خلاف شؤونات اسلامی: همانند رعایت نکردن حجاب شرعی درست، استفاده از لوازم آرایشی و عطرهایی که چه بسا مردان را به فتنه انگیزد. اختلاط و همنشینی با نامحرمان و خلوت با آنان در اماکن مختلف.
۳- پیروی از مد در پوشش، شکل مو، استفاده از لوازم آرایشی و عطر و دیگر وسایلی که معمولاً مورد توجه و اهتمام زنان واقع میشود. همچنین خرید و مطالعهی کتب و نشریاتی که حاوی مطالب، تصاویر و مدلهایی است که مشوق هرزگی و فروگذاشتن حجاب شرعی میشوند و موجب میشوند تا رفتهرفته به سبب پیروی از زنان نامسلمان لباسی نامناسب، تنگ و نازک بپوشند که مصداق این فرمودهی پیامبرص است:
«چه بسا زن پوششداری در دنیا، در آخرت برهنه باشد»[۳] .
همچنین ممکن است زن مسلمان در شکل مو و اصلاح آن از زنان کافر تقلید کند، تا جایی که برخی از آنان به آرایشگاههای غیراسلامی میروند تا موهایشان را همانند موهای زنان نامسلمان اصلاح نمایند.
پیامبرص فرموده است: «دو گروه از اهل دوزخند که هنوز آن دو را ندیدهام: گروهی که تازیانههایی با خود دارند همانند دمهای گاو که به وسیلهی آنها مردم را میزنند، و زنانی نیمه برهنه که خود گمراه بوده و دیگران را نیز به گمراهی میکشانند، سرهایشان مانند کوهان شتر بختی (نوعی شتر قوی و دراز گردن) کج شده است، اینان نه به بهشت وارد میشوند و نه بوی آن را حس میکنند در حالی که بوی آن از مسافت این قدر و این قدر حس میشود»[۴] .
همهی این رفتارها در واقع نشاندهندهی ضعف شخصیتی و فقدان هویت اسلامی و دوری از آموزههای عزت آفرین اسلام است و موجب میشوند تا در راه آنها ثروتهای زیادی تباه گردد.
خواهر مسلمانم! شما که میکوشید تا با زیباترین و بهترین شکل و قیافه در برابر دوستان خود ظاهر شوید تا دربارهات بگویند: شما در انتخاب لباسهای مد و اصلاح مو، خوش سلیقه و باذوق هستید؛ به این واقعیت نیز آگاه باش که از این دنیا هرگز بیشتر از یک کفن با خود نخواهی برد، و همهی آنچه در آنها زیادهروی کردی و در خرید و تصاحب آنها حرص ورزیدی برجای خواهی گذاشت.
پند و اندرز: خواهر مسلمانم به هوش باش که ملک الموتی که جان کسانی جز تو را گرفته است، جان تو را نیز خواهد گرفت. پس برای مرگ و رنجوری آن، و صراط و باریکی آن، و حساب و سختی آن آماده شو. و برای توبهی نصوح و کار نیک شتاب کن و از باقیماندهی عمر محدودت بهره برگیر و آن را بیهوده تباه نساز! از خداوند بزرگ برای حرکت در راه درست یاری بخواه. باید دوست و همنشین نیکوکاری برای خود برگزینی که دستت را بگیرد و چون خداوند را از یاد ببری تو را یادآور شود و هرگاه از او غافل شوی تو را آگاه گرداند و آنگاه بسیار دعا و استغفار نمایی.
۱- سرباز زدن از ازدواج به دلیل ادامهی تحصیل و آیندهی شغلی: این دلیلی پسندیده نیست، زیرا زن حق دارد ازدواجش را مشروط به ادامهی تحصیل پس از آن قرار دهد. بسیاری از دختران به دلیل اینکه میخواهند ادامهی تحصیل دهند به خواستگارانشان جواب رد میدهند، و پس از فارغالتحصیل شدن از یک سو میبیند همهی دوستان همسن و سال او ازدواج کردهاند و خود را تنها مییابد، و از سوی دیگر به سبب بالا رفتن سنش خواستگار مطلوب خود را نمییابد، و چه بسا به خاطر رد کردن خواستگاران قبلیاش پشیمان گردد.
۲- بیدقتی در انتخاب همسر: بدین صورت که با ازدواج با هر گناهکار، تبهکار و بینمازی به خاطر پایگاه اجتماعی، شغل، مدرک و ثروتی که دارد موافقت کند که چه بسا باعث گمراهیاش شود و او را در معصیت خدا و سهلانگاری نسبت به اوامر و نواهی الهی یاری کند.
پیامبرص برای ازدواج دو شرط بیان داشته است: «هرگاه کسی به خواستگاری دختر شما بیاید که از اخلاق و دین او رضایت دارید، پس دخترتان را به ازدواج او درآورید، اگر چنین نکنید در زمین فتنه و فسادی فراگیر، شکل میگیرد»[۵] .
البته در اینجا رضایت دختر هم شرط است و والدین میباید، دخترشان را طوری تربیت کنند که معیار برتر او در ازدواج همانا اخلاق و دین خواستگارش باشد.
۳- بالا گرفتن مهریه: این کار خلاف شرع است، زیرا هرچه هزینهی ازدواج آسانتر باشد، برکت و دوام ازدواج بیشتر است. تصمیمگیری برای این کار بیشتر به دست زنان است، از این رو مهریههای سنگینی به دوش همسرانشان میگذارند. هرگاه سخن از مهریهی سبک به میان آید، گویند: مهریهی دخترمان باید این قدر و این قدر باشد، مانند مهریهی دختر فلانی! و چه بسیار رخ میدهد که توافق نکردن بر سر مقدار مهریه موجب انصراف خواستگار میشود. پیامبرص فرموده است: «بهترین مهریه آسانترین آن است»[۶] .
همچنین به یکی از یارانش فرمود: «ازدواج کن هرچند با یک انگشتر آهنی»[۷] .
رسم به دست کردن حلقهی نامزدی: بدین صورت که در بعضی جوامع اسلامی مرسوم است خواستگار پیش از عقد حلقهای طلایی که معمولاً نامش نیز بر آن نقش شده به انگشت دست راست نامزدش میکند، که پس از عروسی از دست راست بیرون آورده و به دست چپ میکند. این کار از عادات مسیحیان است که در اسلام سابقه و مشروعیتی ندارد.
۴- ملزم کردن همسر به تهیهی سرویس طلا و پوشاک: بدین صورت که داماد باید در مراسم جشنی و چه بسا در حضور نامحرمان سرویسی طلا و لباس به تن همسرش بپوشاند.
اینها همگی نوآوریهایی است که مردم امروزه پدیده آوردهاند و هیچ دلیل شرعی ندارند و موانعی گردیدهاند بر سر راه ازدواج بسیاری از جوانانی که میخواهند از طریق ازدواج اسلامی عفت خود را نگه دارند و وارد زندگی زناشویی شوند.
۵- پافشاری بر برگزاری جشن عروسی در هتل یا سالنهای مجلل: این کار موجب زیادهروی و اسراف میشود که خداوند ما را از آن بازداشته و آن را هیچ دوست نمیدارد.
خداوند بلندمرتبه میفرماید: «بخورید و بیاشامید و[لی] اسراف مکنید که او اسرافکاران را دوست نمیدارد». این کار موجب تباه شدن مقدار مالی میشود که باید برای کرایهی هتل یا سالن پرداخت کرد. برای چه خواهان آسانگیری در ازدواج نیستیم؟
۶- رفتن به آرایشگاههای غیراسلامی برای برداشتن موهای زاید بدن تا جایی که به کارکنان نامسلمان آنها اجازه میدهند تا جایی از بدنشان را نگاه کنند که دیدنشان جز برای همسرانشان حلال نیست.
۷- پوشیدن نوعی لباس فاخر و گرانقیمت در شب عروسی. و آن لباسی سفید، بلند و گرانقیمت است که چه بسا همراه آن دستکش و جوراب سفید نیز باشد.
این کار از عادت دیرینهی مسیحیان به هنگام عقد ازدواج در کلیساست. پوشیدن چنین لباسی به سبب تشبیه و همانندی با زنان غیرمسلمان و نیز اسراف، تبذیر، ریا و فخرفروشیای که دربر دارد، روا نیست. زیرا زن آن را بیشتر از یک بار در عمرش که همان شب عروسی باشد، نمیپوشد.
۸- اصرار در برگزاری جشن عروسی با موسیقیهای حرام: بدین صورت که برای این کار زنان و مردانی خواننده و نوازنده را در ازای پرداخت هزینهای بالا دعوت میکنند تا به وسیلهی بلندگو به اجرای موسیقی و آواز ناروا و به صورت اختلاط مشغول شوند که ممکن است در این میان برخی از زنان که به رقص میپردازند در معرض چشم زدگی یا جنزدگی قرار گیرند. آنگاه این کار را اعلان ازدواج میدانند که قطعاً به این روش حرام است. داشتن مراسم شادی و فرحانگیز رواست، اما نباید آن را به اسبابی ناروا ساخت.
۱- رفتن به پیش ساحران و ییشگویان و شعبدهبازان مرد یا زن: برای اهدافی چون بیماری، سحرزدگی و چشمزدگی، یا تنها برای سؤال از اینکه آیا او یا شوهرش سحرزده است؟ یا برای اینکه از آنان بخواهد تا کاری کند که شوهرش او را دوست بدارد. این کار حرام و بلکه حتی تأیید کردن آنان کفر است.
پیامبرص فرموده است: «کسی که به نزد فالگیر یا پیشگویی رود و آنگاه او را در گفتههایش تصدیق کند، قطعاً به آنچه بر محمدص، نازل شده کفر ورزیده است»[۸] .
همچنینص دربارهی کسانی که فقط از اینان سؤال میکنند، بدون اینکه تصدیقشان کنند، فرموده است: «کسی که نزد پیشگو و فالگیر رود و از او دربارهی چیزی سؤال کند، چهل روز نمازش پذیرفته نمیشود»[۹] .
۲- ناآگاهی به مسایل دینی و رویگردانی از آموختن دانش دینی و به ویژه احکام مربوط به زنان. پیامبرص فرموده است: «تحصیل علم بر هر مسلمانی فرض است»[۱۰] .
کم دانشی و ناآگاهی به مسایل دینی موجب شده که بسیاری از زنان ندانسته مرتکب کارهای حرام و نهی شده شوند.
۳- نوحهخوانی بر مردگان و به سر و صورت زدن و گریبان را دریدن. اینان با این کار ناشایست در واقع به قضا و قدر الهی اعتراض میکنند و به آن راضی نمیشوند.
پیامبرص فرموده است: «کسی که به صورت خود چنگ زند، و گریبان را بدرد و به جاهلیت فراخواند از ما نیست»[۱۱] .
البته گریه و اندوه بر مرده بدون سر و صدا و فریاد حرام نیست. ولی نباید از حد معمول خود فراتر رود و به نوحهخوانی انجامد. پیامبرص فرموده است: «زن نوحهخوان چنانچه بمیرد و توبه نکند روز قیامت برمیخیزد در حالی که تنپوشی از قطران (سرب گداخته) و لباسی از بیماری گَر به تن دارد»[۱۲] .
۴- ابراز محبت و دوستی به کافران و دشمنان خداوند و پیش سلام بودن نسبت به آنها. پیامبرص فرموده است: «نسبت به یهود و نصاری پیش سلام نباشید»[۱۳] .
این ابراز محبت میتواند به صورتهای گوناگون صورت پذیرد، از جمله تبریک به آنان به مناسبت جشن تولد یا عید آغاز سال. این کار از آنجا که نوعی ابراز دوستی به دشمنان خداست حرام است، زیرا خداوند میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمۡ أَوۡلِيَآءَ تُلۡقُونَ إِلَيۡهِم بِٱلۡمَوَدَّةِ وَقَدۡ كَفَرُواْ بِمَا جَآءَكُم مِّنَ ٱلۡحَقِّ﴾ [الـممتحنة: ۱] . «ای کسانی که ایمان آوردید دشمن من و دشمن خودتان را به دوستی برمگیرید [به طوری] که با آنان اظهار دوستی کنید، و حال آنکه [آنان] قطعاً به آن حقیقت که برای شما آمده کافرند».
۵- درخواست زن از شوهرش مبنی برآوردن خدمتکار، پرستار، آشپز یا راننده و به ویژه اگر اینان نامسلمان باشند. امکان دارد زن چنین درخواستی را از شروط ازدواجش قرار دهد، که در این صورت زن خود به سبب کار بیرون از منزل، یا تفریحات روزانهاش تربیت کودکش را به دوش پرستار یا خدمتکار میگذارد که در این کار اشتباهات متعددی هست و پیامدهایی زیانبار عقیدتی و اخلاقی در حال و آینده در بر خواهد داشت که علاوه بر کودک به کل خانواده و جامعه نیز سرایت خواهد کرد.
۶- برخی از زنان به سبب زیان و معصیتی که به آنان رسیده است خود را نفرین و آرزوی مرگ میکنند. پیامبرص فرموده است: «هیچ یک از شما به سبب زیانی که به او رسیده است آرزوی مرگ نکند، و چنانچه ناگزیر بود پس بگوید: خداوندا، مرا زنده بدار تا وقتی که زندگانی برایم بهتر است و مرا بمیران هرگاه مردن برایم بهتر است»[۱۴] .
و گاهی نیز برخی از مادران نادان به سبب اشتباه ساده و کار ناروای غیرعمدی که فرزندشان مرتکب شده، شروع به بدترین نفرینها در حق او میکنند و نمیدانند که پیامبرص فرموده است: «سه دعا هست که بدون شک مستجاب میشود دعای والدین علیه فرزند، دعای مسافر و دعای مظلوم»[۱۵] .
و گاهی نیز به روزی که فرزندش را متولد کرده نفرین و ناروا میگوید که این نوعی ناسزاگویی به زمانه به شمار میآید. پیامبرص فرموده است: «خداوند بلندمرتبه میفرماید: بنیآدم با ناسزا گفتن به زمانه مرا آزار میدهد، در حالی که زمانه منم، فرمان در دست من است و من شب و روز را میگردانم»[۱۶] .
۱- استفاده از عطر و اودکلن به هنگام بیرون رفتن از منزل به گونهای که بوی خوش آن به مشام مردان برسد. این از کارهای بسیار ناپسندی است که خیلی از زنان آن را دستکم میگیرند.
خواهر مسلمان، آیا میدانید که پیامبرص اجازه نمیدهد زنان با استفاده از عطر و مواد خوشبو، به مسجد آیند، و فرموده است: «هر زنی که به خود عطر زند و سپس به مسجد رود نمازش پذیرفته نمیشود تا اینکه غسل نماید»[۱۷] .
خواهر گرامی، وقتی در حق زنی که برای گزاردن فریضهی نماز قصد خانهی خدا دارد، این گونه است، پس در حق کسی که خود را معطر میکند و آنگاه از منزل به قصد بازار یا مراسم جشن یا دیدن بستگان و یا به محل کار بیرون میرود و بدین وسیله در راه مردانی را به فتنه میانداز، چگونه است! بدون شک در چنین حالتی تحریم شدیدتر و عذاب سخت و دردناکتری خواهد داشت؛ پیامبرص میفرماید: «هر زنی که به خود عطر زند و سپس از مردانی گذر کند تا بوی آن را حس کنند، زناکار است»[۱۸] .
۲- خلوت با نامحرم: پیامبرص فرموده است: «هیچ کدامتان با زنی خلوت نگزینید، مگر اینکه با شما محرمی باشد»[۱۹] .
۳- رفتن پیش پزشکان مرد بیآنکه ضرورتی در میان باشد: برای زن بهتر است حتیالامکان برای معاینه و درمان به پزشکان زن مراجعه کند.
۴- چنانچه جامعهی اسلامی به کار و تخصص زن نیازمند باشد، برای او رواست تا بیرون از منزل به کار مشغول شود، البته به شرط اینکه کار او مباح و متناسب با طبیعت جسمی و روحی او باشد و موجب کوتاهی در گزاردن حقوق همسر و فرزندش نشود و بتواند با رعایت رفتار و اخلاق اسلامی و بدون کوتاهی در فرایض شرعی و به دور از اختلاط با مردان در محیط کاری به وظیفهی خود به درستی عمل کند.
۱- استفاده از ظروف طلا و نقره و خوردن و آشامیدن در آنها. مانند قاشق و چنگال طلا و غیره. پیامبرص ما را از این کار بازداشته و فرموده است: «در ظروف طلا و نقره نیاشامید و در کاسههای طلا و نقره نیز نخورید. اینها در دنیا برای غیر از شماست و در آخرت مختص شماست»[۲۰] .
حکمت تحریم آنها چه بسا به خاطر اسراف، فخرفروشی، تکبر و دلشکنی فقرا باشد. پیامبرص فرموده است: «کسی که در ظروف طلا یا نقره میخورد یا میآشامد، در واقع فقط آتش جهنم را در شکمش به صدا در میآورد»[۲۱] .
۲- آویزان کردن تصاویر روحدار بر دیوار خانه یا گذاشتن آنها و مجسمه بر روی تاقچه، چنانچه در مظان شرک و بزرگداشت باشند.
پیامبرص فرموده است: «فرشتگان به خانهای که در آن سگ یا تصویر باشد، وارد نمیشوند»[۲۲] .
۳- مخالفت با چندزنی و خائن دانستن شوهر در حق همسرش به سبب اینکه چندزنی را روا دانسته است، هرچند بتواند به شرایط و آداب آن عمل کند.
چنین نگرشی درست نیست، زیرا خداوند فرموده است: ﴿وَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تُقۡسِطُواْ فِي ٱلۡيَتَٰمَىٰ فَٱنكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ مَثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَۖ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تَعۡدِلُواْ فَوَٰحِدَةً أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡۚ ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَلَّا تَعُولُواْ ٣﴾ [النساء: ۳] . «و اگر در اجرای عدالت میان دختران یتیم بیمناکید، هرچه از زنان [دیگر] که شما را پسند افتاد، دو دو، سهسه، چهار چهار، به زنی گیرید. پس اگر بیم دارید به عدالت رفتار نکنید به یک [زن آزاد] یا به آنچه [از کنیزان] مالک شدهاید [اکتفا کنید] . این [خودداری] نزدیکتر است تا به ستم گرایید و [بیهوده عیالوار گردید] ».
بنابراین، خداوند اصل چندزنی را روا داشته، گرچه آن را مشروط به آداب و شرایطی دانسته است و نمیتوان مطلقاً آن را مردود و ناپسند دانست، زیرا در این صورت مصداق این فرمودهی خداوند میشویم که میفرماید: ﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَرِهُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأَحۡبَطَ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٩﴾ [محمد: ۹] . ««این بدان سبب است که آنان آنچه را خدا نازل کرده است خوش ندانسته، و [خدا نیز] کارهایشان را باطل کرد».
یا این آیه که میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٖ وَلَا مُؤۡمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمۡرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ مِنۡ أَمۡرِهِمۡۗ وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلٗا مُّبِينٗا ٣٦﴾ [الأحزاب: ۳۶] . «و هیچ مرد و زن مؤمنی را نسزد که چون خدا و فرستادهاش به کاری فرمان دهند، برای آنان در کارشان اختیاری باشد؛ و هر کس خدا و فرستادهاش را نافرمانی کند قطعاً دچار گمراهی آشکاری گردیده است».
۴- نافرمانی از شوهر و بلند کردن صدا در برابر او نیز ناسپاسی و انکار خوبیهایش و همیشه با سبب و بیسبب از او گلایه داشتن.
از عمهی حصین بن محصن روایت کردهاند که گفت: «برای کاری پیش پیامبر خداص رفتم. حضرت فرمود: این زن کیست! آیا شوهر دارد؟ عرض کردم: بله، فرمود: در حق او چگونهای؟ گفتم: هیچ حقی را از او فرو نمیگذارم، مگر آنکه نتوانم. فرمود: تو در نزد او چه جایگاهی داری؟ قطعاً او سبب بهشتی یا دوزخی شدن تو خواهد بود»[۲۳] .
همچنین پیامبرص فرموده است: «اگر میخواستم شخصی را فرمان دهم تا برای کسی به سجد افتد، قطعاً زن را فرمان میدادم تا برای شوهرش سجده کند»[۲۴] .
بنابراین شوهر بر همسرش حق بزرگی دارد، و فرمانبری از او واجب است. راستی چگونه است حال آن زنانی که در حق شوهرانشان سهلانگارند و از او نافرمانی میکنند و او را از خود ناراضی نگه میدارند.
پیامبرص فرموده است: «سه گروه هستند که نماز و دعایشان بالاتر از گوشهایشان نمیرسد: بردهی فراری تا اینکه بازگردد. زنی که شب را به صبح رساند و همسرش از او خشمگین باشد، و پیشوای مردمی که او را دوست نمیدارند»[۲۵] .
۵- افشای آنچه در روابط زناشویی رخ میدهد؛ از قبیل، گفتوگوهای شخصی، اسرار و اختلافاتی که چه بسا میان هر زن و شوهری وجود داشته باشد.
اینها جزء اسرار زن و شوهر است و نمیباید آنها را پیش خویشاوندان، دوستان و دیگران فاش نمود. به ویژه امور مربوط به روابط جنسی میان زن و شوهر که جداً باید از بازگفتن آنها خودداری کرد.
۶- کاهش غیرضروری تولد فرزند و تلاش برای محدود کردن نسل. امری که موجب کاهش امت اسلامی میشود. پیامبرص فرموده است:
«با زنانی که بسیار مهربان و بچه میزایند، ازدواج کنید، زیرا کثرت شما موجب افتخار من در برابر امتهای دیگر است»[۲۶] .
نباید از ترس فقر و تنگدستی از داشتن فرزند بیشتر خودداری کرد، مگر اینکه در این میان ضرورت و عذری وجود داشته باشد، مانند بیماری یا ناتوانی در تربیت آنان. زیرا خداوند چنانکه به شما روزی داده است، روزی آنان را نیز خواهد داد. خداوند بلندمرتبه میفرماید:
﴿وَكَأَيِّن مِّن دَآبَّةٖ لَّا تَحۡمِلُ رِزۡقَهَا ٱللَّهُ يَرۡزُقُهَا وَإِيَّاكُمۡۚ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٦٠﴾ [لعنکبوت: ۶۰] . «و چه بسا جاندارانی که نمیتوانند متحمل روزی خود شوند. خداست که آنها و شما را روزی میدهد، و اوست شنوای دانا».
همچنین روا نیست به سبب ترس از شکسته شدن و از دست دادن زیبایی و نشاط جوانی به تأثر از تبلیغات دشمنان اسلام، از داشتن فرزندان بیشتر سر باز زد.
و به یاد داشته باشید که انسان چون از دنیا رود، پروندهی اعمالش بسته میشود، مگر در سه مورد که یکی از آنها داشتن فرزند صالح است که برای او دعا میکند.
از اینرو اگر دارای فرزندانی باشی که آنان را طبق آموزههای دینی تربیت کرده باشی، پس از مرگت نیز از نتیجهی این کارت بهرهمند خواهی شد.
۷- مسؤول ندانستن خود در برابر خداوند نسبت به خانواده. پیامبرص فرموده است: «همهی شما (در مسؤولیت داشتن) چون شبانید، و همهی شما در قبال رعیت خود مسؤول هستید. پیشوا و رهبر چون شبان است و در قبال رعیتش مسؤول است، و مرد در خانوادهاش چون شبان است و در قبال رعیتش مسؤول است، و زن در خانهی همسرش چون شبان است و در قبال رعیتش مسؤول است»[۲۷] .
۸- اهتمام نداشتن به تربیت فرزندان، تربیت اسلامی و درست و بدون تأثیرپذیری از فرهنگ غیراسلامی که از سوی دشمنان اسلام به جوامع اسلامی نفوذ مییابد.
به عنوان نمونه مادر در خرید پوشاک فرزندانش دقت ندارد و برای آنان لباسهایی میخرد کوتاه و نامناسب یا لباسهایی که بر آنها تصاویر و جملات فرهنگ بیگانه که با فرهنگ و آموزههای دینی منافات دارد، قرار دارد. یا اینکه موهای سر فرزندش را به شکل و فرم موهای غربیان اصلاح مینماید که همهی این کارها به سبب تقلید و تشبه به نامسلمانان و دوری از فرهنگ و هویت خویش ناروا و ناپسند است.
۹- وادار ساختن شوهر به تهیهی آنچه که فراتر از توان است. از قبیل خرید لوازم تزیینی منزل، هدایا و پوشاکی که هزینهی بالا میطلبد.
۱۰- عدم تلاش و دقت برای زیبا و آراسته ظاهر شدن به هنگام آمدن شوهر به منزل. برخی زنان با لباس آشپزی که بوی غذا به خود گرفته است از شوهرشان استقبال میکنند، ولی برعکس وقتی برای دیدار دوستانشان از منزل بیرون میروند، کاملاً خود را آراسته و زیبا مینمایند.
۱۱- درخواست طلاق بدون هیچ مشکل و سبب شرعی. پیامبرص فرموده است:
«هر زنی که بدون هیچ مشکلی از شوهرش طلاق درخواست نماید بوی بهشت هم بر او حرام است»[۲۸] .
۱- نافرمانی از پدر و مادر: به صورت بلند کردن صدا و پرخاش در برابر آنان و گوش ندادن به سخنانشان.
خداوند بلندمرتبه میفرماید: ﴿وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنًاۚ إِمَّا يَبۡلُغَنَّ عِندَكَ ٱلۡكِبَرَ أَحَدُهُمَآ أَوۡ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَآ أُفّٖ وَلَا تَنۡهَرۡهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوۡلٗا كَرِيمٗا ٢٣﴾ [الإسراء: ۲۳] . «و پروردگار تو مقرر کرده که جز او مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید. اگر یکی از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنان [حتی] اوف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنان سخنی شایسته بگوی».
یکی از موارد نافرمانی از پدر و مادر کمک نکردن دختران به مادرانشان در کارهای خانه است.
۲- ترک امر به معروف و نهی از منکر و دعوت به سوی خدا در محافل زنانه.
سبب این کار ممکن است یا شرم داشتن از زنان اطراف باشد و یا ترس از آنان به ویژه هرگاه از نظر اجتماعی بزرگتر باشند. همچنین میتواند به دلیل این اصل باشد که میگوید: «مردم را به خدا واگذار».
این اسباب همه از وسوسههای شیطان است، خداوند بلندمرتبه میفرماید: «مردان و زنان با ایمان، دوستان یکدیگرند، که به کارهای پسندیده وا میدارند و از کارهای ناپسند باز میدارند، و نماز را برپا میکنند و زکات میدهند، و از خدا و پیامبرش فرمان میبرند، آنانند که خدا به زودی مشمول رحمتشان قرار خواهد داد، که خدا توانا و حکیم است».
از راههای دعوت به سوی خداوند، میتوان به پخش نوار و کتب اسلامی و سخنرانیهای هدفمند و نصیحتهای مؤثر در مجالس زنانه اشاره کرد.
۳- انتشار انواع آفتهای زبان در مجالس زنانه. از جمله اینکه زنی از روی بیدانشی به دیگری فتوا دهد و بگوید: این کار حرام است و آن حلال. همچنین نپذیرفتن سخن علما و مشغول شدن به غیبت، سخن چینی، تهمتزنی، دروغگویی و دیگر کارهایی که از آفتهای زبان به شمار میآید.
۴- آسانگیری در نگاه به مردان بیگانه و نامحرم، انگار که امر به نگاه نکردن ویژهی مردان است، حال آنکه خداوند بلندمرتبه میفرماید:
﴿وَقُل لِّلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَغۡضُضۡنَ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِنَّ وَيَحۡفَظۡنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَاۖ وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّۖ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوۡ ءَابَآئِهِنَّ أَوۡ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآئِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ أَخَوَٰتِهِنَّ أَوۡ نِسَآئِهِنَّ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُنَّ أَوِ ٱلتَّٰبِعِينَ غَيۡرِ أُوْلِي ٱلۡإِرۡبَةِ مِنَ ٱلرِّجَالِ أَوِ ٱلطِّفۡلِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يَظۡهَرُواْ عَلَىٰ عَوۡرَٰتِ ٱلنِّسَآءِۖ وَلَا يَضۡرِبۡنَ بِأَرۡجُلِهِنَّ لِيُعۡلَمَ مَا يُخۡفِينَ مِن زِينَتِهِنَّۚ وَتُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٣١﴾ [النور: ۳۱] .
«و به زنان باایمان بگو: دیدگاه خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند، مگر آنچه که [طبعاً] از آن پیداست. و باید روسری خود را بر گردن خویش [فرو] اندازند، و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همکیش] خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که [از زن] بینیازند یا کودکانی که بر عورتهای زنان آگاهی ندارند آشکار نکنند، و پاهای خود را [به گونهای به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته میدارند معلوم گردد. ای مؤمنان همگی [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید، امید که رستگار شوید».
۵- اینکه زنی با نگاه کردن به زن دیگر او را برای محرم خود توصیف کند، طوری که گویا او را میبیند، بیآنکه هدفی شرعی همچون ازدواج در میان باشد. پیامبر فرموده است: «نباید زنی به زنی نگاه کند و آنگاه او را برای شوهرش توصیف کند گویا که شوهرش او را میبیند»[۲۹] . همچنین روا نیست تصویر دوستانش را به شوهر مردان محرم خود نشان دهد.
۶- همانندی زن با مردان در لباس پوشیدن، طرز رفتار و گفتار و وارد شدن به کارهایی که مختص به مردان است.
از ابن عباسب روایت کردهاند که: «پیامبر ص مردانی که خود را همانند زنان کنند و زنانی که خود را همانند مردان نمایند لعنت کرده است»[۳۰] .
۷- ارتکاب نوعی از ربا. بدین صورت که برخی از زنان طلای قدیم خود را با طلای جدید تعویض میکنند و تفاوت قیمت را در آن لحظه میپردازند که این کار عین ربا است. باید برای پرهیز از ربا طلای قدیم خود را بفروشد و پس از دریافت قیمتش طلای جدیدی را که میخواهد بخرد.
۸- تباه کردن وقت در راههای بیهوده. از آنجا که وقت مهمترین چیزی است که هرگز جبران و برگشتناپذیر است، ضروری مینماید تا آن را در راههای مفید و ارزشمند بگذرانیم. همچون قرائت قرآن، احادیث پیامبرص، و دیدن و شنیدن نوارهای صوتی و تصویری مفید و مطالعهی کتابهای آموزنده، زیرا تنها از این راهها میتوانیم بر آگاهی و دانش خود بیفزاییم.
۹- تکبر و غرور به دل راه دادن؛ از طریق زیبا ظاهر شدن و پوشیدن لباسهای گرانقیمت و یا به وسیلهی زیبایی و جمالی که خداوند به او ارزانی داشته است، این کاری بس زشت و ناپسند است که انجام دهندهاش را به نابودی میکشاند.
پیامبرص فرموده است: «کسی که در قلبش ذرهای از کبر باشد به بهشت راه نمییابد»[۳۱] .
از اشکال کبر و غرور در میان زنان، پیش سلام نبودن نسبت به یکدیگر است.
۱۰- سخن گفتن به نرمی و ناز با مردان بیگانه؛ که بیشتر ازطریق تلفن صورت میگیرد و باعث میشود تا بسیاری از دختران و زنان ساده به راحتی در دام مردانی بیماردل و گرگصفت افتند.
﴿يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ لَسۡتُنَّ كَأَحَدٖ مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِنِ ٱتَّقَيۡتُنَّۚ فَلَا تَخۡضَعۡنَ بِٱلۡقَوۡلِ فَيَطۡمَعَ ٱلَّذِي فِي قَلۡبِهِۦ مَرَضٞ وَقُلۡنَ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٣٢﴾ [الأحزاب: ۳۲] .
خداوند بلندمرتبه فرموده است: «ای همسران پیامبر، شما مانند هیچ یک از زنان [دیگر] نیستید، اگر سر پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آن که در دلش بیماری است طمع ورزد و گفتاری شایسته گویید».
این در مورد زنان پیامبر بود، پس در مورد زنانی که در مقایسه با آنان تقوا و منزلتی پایینتر دارند چگونه خواهد بود؟
۱۱- توشه برنگرفتن برای آخرت. بعضی از زنان یا قرائت قرآن بلد نیستند یا آنکه فقط در ماه رمضان تلاوت میکنند، و بر نمازهای سنت، از جمله نماز وتر و ضحی مواظبت ندارند.
۱۲- مخالفت با امری فطری؛ که عبارت است از کوتاه کردن ناخنها.
برخی از زنان یافت میشوند که ناخنهای خود را بلند نگه میدارند و بر آنها لاک میزنند که این مادهی رنگی مانع رسیدن آب به ناخنها میشود که بسیاری از زنان با وجود آن وضو میگیرند و نماز میخوانند، در حالی که نمازشان به دلیل درست نبودن وضویشان باطل است. از این رو کسی که به ناخنهایش لاک میزند باید پیش از وضو آنها را از بین ببرد.
۱۳- برگزیدن دوستان بد. کسانی که باعث سهلانگاری او در گزاردن حقوق خداوند و محافظت بر کرامت، آبرو و منزلتش میشوند، و او را به راههایی میکشانند که سرانجام خوبی نخواهد داشت.
۱۴- افزودن عزاداری و مجلس ترحیم مرده از سه شبانهروز؛ در صورتی که مرده شوهر زن نباشد.
پیامبرص فرموده است: «برای زن مؤمن به خدا و روز آخرت حلال نیست برای مردهای بیشتر از سه شبانهروز به سوگواری بنشیند مگر برای شوهرش که مدت آن چهارماه و ده روز است»[۳۲] .
۱۵- پایبند نبودن به آداب سوگواری طبق شریعت اسلامی. زنی که برای شوهرش به سوگواری نشسته است نباید در این مدت از لباسهای زینتی، زیورآلات و لوازم آرایشی و خوشبو استفاده کند. همچنین نباید جز برای ضرورت از منزل بیرون رود، البته روا نیست لباس سیاه بپوشد، زیرا این کار دلیلی شرعی ندارد، بلکه کاری باطل و ناپسند است.
۱۶- نوشتن مطالب و مقالات هرزه و بیمایه که چه بسا موجب تحریک و به فتنه افتادن جوانان گردد.
همچنین مطالعهی مطالب و دیدن تصاویر خلاف عفت و نگه داشتن و یا چسبانیدن تصاویر مردان بیگانه بر دیوار اتاق و ابراز عشق و دوستی به آنان و پیروی و تقلید از نامسلمانان در رفتار، پوشش، اصلاح موی سر و غیره، زیرا اینکار به دلیل همانندی با نامسلمانان و دشمنان خدا و پیامبرش روا نیست، بلکه برای زن مسلمان شایسته است تا فرهنگ و شخصیت اسلامی خود را حفظ کند و با ایمان و اسلام خود احساس عزت و افتخار نماید. خداوند بلندمرتبه میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمۡ أَوۡلِيَآءَ تُلۡقُونَ إِلَيۡهِم بِٱلۡمَوَدَّةِ وَقَدۡ كَفَرُواْ بِمَا جَآءَكُم مِّنَ ٱلۡحَقِّ﴾ [الـممتحنة: ۱] .
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، دشمن من و دشمن خودتان را به دوستی برمگیرید [به طوری] که با آنان اظهار دوستی کنید و حال آنکه قطعاً به آن حقیقت که برای شما آمده کافرند».
و پیامبر ص فرموده است: «هر کس با محبوب خود است». و در جایی دیگر میفرماید: «هر کس خود را با گروهی مانند سازد از آنان است».
پایان
[۱] روایت ابن حبان. [۲] روایت بخاری. [۳] روایت بخاری. [۴] روایت مسلم. [۵] روایت ترمذی. [۶] روایت حاکم. [۷] روایت بخاری. [۸] روایت ترمذی، ابن ماجه، ابو داود. [۹] روایت مسلم. [۱۰] روایت ابن ماجه. [۱۱] متفق علیه. [۱۲] روایت مسلم. [۱۳] روایت مسلم. [۱۴] متفق علیه. [۱۵] روایت بخاری. [۱۶] متفق علیه. [۱۷] روایت ابن ماجه. [۱۸] روایت ابوداود و نسایی. [۱۹] متفق علیه. [۲۰] متفق علیه. [۲۱] روایت مسلم. [۲۲] روایت مسلم. [۲۳] روایت نسایی. [۲۴] روایت ترمذی و احمد. [۲۵] روایت ترمذی. [۲۶] روایت ابوداود و نسایی. [۲۷] متفق علیه. [۲۸] روایت ابوداود و ابن ماجه. [۲۹] به کتاب [۳۰] متفق علیه. [۳۱] روایت مسلم. [۳۲] متفق علیه.