دروازههای بهشت
تأليف:
یوسف بن محمد العوید
مترجم:
اسحاق دبیری
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على أشرف الأنبياء والمرسلين نبينا محمد ص وعلى آله وصحبه أجمعين وبعد:
بهشت هشت دروازه دارد، و دوزخ هفت دروازه دارد.
این رساله که عنوان آن: [دروازههاى بهشت] نام دارد، دربرگیرنده (۶٩) سبب از اسباب دخول بهشت از آیات و احادیث صحیح است.
با اینحال این اعمال ضامن نمىشود که هر انسان آن را انجام دهد به بهشت داخل گردد.
چون به بهشت وارد نمىشود مگر شخص مؤمن و مسلمان، پس اگر بعضی از کافران و یا مشرکین این اعمال را انجام دهند، هیچ فائدهای نمىبرند، و سبب نمىشود که آنها به بهشت داخل شوند.
پروردگار مىفرماید: ﴿وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٥﴾ [الزمر: ۶۵].
«بر تو و بر رسولان پیش از تو چنین وحی شد که اگر بالله شرک آوری علمت را محو و نابود مىگرداند و سخت از زیان کاران خواهی شد».
و در باره کفار مىفرماید: ﴿وَقَدِمۡنَآ إِلَىٰ مَا عَمِلُواْ مِنۡ عَمَلٖ فَجَعَلۡنَٰهُ هَبَآءٗ مَّنثُورًا ٢٣﴾ [الفرقان: ۲۳].
«و ما توجه به اعمال فاسد بىخلوص و حقیقت آنها کرده، و همه را باطل و نابود مىگردانیم».
پس اولین شرط قبول اعمال اسلام است.
و دومین شرط اخلاص در آن عمل مىباشد، یعنی اینکه آن را خالص برای رضا و خشنودی الله انجام دهد، و هیچ ریا و تظاهری در آن نباشد، و برای الله هیچ شریکی قائل نگردد.
چنانکه پروردگار مىفرماید: ﴿فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا ١١٠﴾ [الکهف: ۱۱۰].
«هرکس به لقای الله امیدوار است باید نیکوکار شود و هرگز در پرستش الله احدی را با او شریک نگرداند».
و رسول اکرمص مىفرماید: «إنَّ الله تعالى لا يقبل من العمل إلاَّ ما كان له خالصاً وابتغي به وجه الله» [۱].
«پروردگار هیچ عمل و کرداری قبول نمىکند، مگر اینکه آن عمل و کردار خالص و خلوص برای (رضا و خشنودی) او باشد».
و سومین شرط: اینکه این اعمال و کردار مطابق با قرآن و سنت و گفتار رسول اللهص باشد.
از پروردگار متعال مسئلت داریم آن را خالص برای رضا و خشنودی خود قرار دهد، و نفع آن را به ما و تمامی مسلمانان برساند، و همه را پاداش نیک عطا فرماید تا از هشت دروازه بهشت به آن داخل شویم.
وصلی الله وسلم علی نبينا محمد.
إسحاق بن عبدالله دبیری
ریاض ذی قعده ۱۴۲۱هـ
[۱] [النسائی ۲/۵٩، صحیح الجامع ۱۸۵۶، الأحادیث الصحيحة ۵۲].
آری! بهشت میعادگاه کسانی است که الله را به یگانگی دانستند، و او را پرستش کردند، و به سوی او رفتند، بهشت همان وعدهای که رسول اکرمص مسلمانان را بر آن بیعت کردند.
بهشت وعدهای است که الله به عمّار در وقت شکنجه شدن به وسیله آتش داده است.
مادرش کشته شد، سپس پدرش کشته شد، و آنها اولین شهدای اسلام به شمار مىروند.
بهشت امید هر عبادت کنندهای است که چشمانش از ترس الله اشک آلود مىشود، و آرزوی هر جهاد کنندهای که خود را به الله فروخت، و برای هر عالمی که به علم خود عمل کرد و به مردم آموخت، و هر مؤمنی که نماز را ادا نمود، و فرایض پروردگار را بجا آورد، و مردم ایمان او را تأیید کردند، و گفتند: او اوامر الله را انجام داد، و از نواهی الله پرهیز مىکرد، و قلب او به دینش و به مسجد و اراده الله وابسته بود.
اما بهشت دروازههایی دارد، و برای ورود به آن دروازهها اسبـابی لازم است، و هر انسانی به سببی چنگ مىزند تا به یکی از دروازههای آن داخل شود.
مؤمنانی هستند که به وسیله نمازشان به بهشت وارد مىشوند، و بعضی به وسیله روزه یا زکات مال و حج خانه الله. بعضی با خوش خلُقی در خرید و فروش، و تعدادی از بهشتیان، جهادکنندگان در راه الله هستند؛ چنان که فضل الله وسیع و بخشایش او شاهد بر مدعای ماست. بعضی از بندگان به وسیله دور کردن درختی که مردم را اذیت و آزار مىدهد به بهشت رفته و از دوزخ فاصله مىگیرند و کسانیکه جگر تشنهای را سیراب مىکنند.
پس ای برادر مسلمان! اگر توانستی که اسباب ورود بهشت را به دست آوری، این دسته گل خوش بو از آیات و احادیث را بگیر، و از این اسباب آنچه مىتوانى بهره گیر، تا بـه همه دروازههای بهشت راه یابی، و از هر دروازه که خواستی، به بهشت وارد شوی؛ چنانکه ابوبکر صدیقس از رسول اکرمص همین درخواست را کرد.
اولین سبب وارد شدن به بهشت، شهادت و گواهی حق است که وزن و مقدار آن گواهی، به اندازه وزن آسمان و زمین است، این گواهی که هیچ معبودی به حق نیست مگر اللهی یکتا، و هیچ شریکی ندارد و محمدص بنده و رسول اللهست.
هرکس که این گواهی را بدهد و به ارکان آن عمل نماید و الله را به یگانگی پرستش کند، وارد بهشت مىشود. عباده بن صامتس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمود: «من قال أشهد أن لا إله إلاَّ الله وحده لا شريك له وأن محمداً عبده ورسوله وأن عيسی عبد الله ورسوله وكلمته ألقاها إلي مريم وروح منه وأن الجنة حق والنار حق، أدخله الله علی ما كان من العمل» [۲].
کسیکه گواهی دهد: هیچ معبود حقی به جز اللهی یگانه نیست، و هیچ همتایی ندارد، و گواهی دهد که محمدص بنده و پیامبر اللهست، و همچنین گواهی دهد که حضرت عیسی بنده و پیامبر و کلمه پروردگار و روحی از طرف پروردگار است و بهشت و جهنم حقاند، هر عملی داشته باشد پروردگار او را وارد بهشت مىکند.
پروردگار مىفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ١٣ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ خَٰلِدِينَ فِيهَا جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٤﴾ [الأحقاف:۱۳].
«آنان که گفتند آفریننده ما اللهست و بر این سخن، پایدار و ثابت ماندند، بر آنها هیچ ترس و بیم و حْزن و اندوهی در دنیا و آخرت نخواهد بود».
[۲] [متفق علیه]
استقامت؛ یعنى پایدار ماندن بر طاعت الله و طاعت رسول اللهص، و کسیکه استقامت کند وارد بهشت مىشود. ابوهریرهس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرت فرمود: «كل أمتي يدخلون الجنة إلاَّ من أبى، قالوا: يا رسول الله! ومن يأبى؟ قال: من أطاعني دخل الجنة ومن عصاني فقد أبى» [۳].
همه امت من وارد بهشت خواهند شد، مگر کسیکه خود از وارد شدن به آن امتناع ورزد. سؤال کردند: ای رسول الله! چه کسی است که از ورود به بهشت امتناع مىورزد؟ فرمود: کسیکه از من اطاعت کند به بهشت وارد خواهد شد، وکسیکه از من نافرمانی کند او همان است که خودش از ورود به بهشت امتناع ورزیده است.
[۳] [بخارى]
حفظ کردن نامهای نیک پروردگار و علم و شناخت نسبت به آنها یکی از اسباب ورود به بهشت است. ابوهریرهس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمود: «إنَّ لله تسعة وتسعين أسماً، مائة إلا واحداً، من أحصاها دخل الجنة» [۴].
الله نود و نه (٩٩) اسم دارد کسیکه آن اسمها را بشناسد و به مقتضـــای آنها [و آن چنان که سزاوار است] عمل کند، وارد بهشت مىشود.
[۴] [متفق علیه]
اهل قرآن اهل الله و افراد خاص او هستند، قرآن سبب ورود آنها به بهشت مىشود. عبدالله بن عمروب از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمود: «يقال لصاحب القرآن اقرأ وارتق ورتل كما كنت ترتل في الدنيا فإن منزلتك عند آخر آية تقرأ بها» [۵].
به صاحب قرآن گفته مىشود: بخوان و پیش برو و با ترتیل تلاوت کن (قرآن را با قرائت درست و آهنگ خوش بخوان) همان گونه که در دنیا مىخواندی؛ زیرا منـزل و جایگاه تو آخرین آیهای است که آن را تلاوت مىکنى.
[۵] [ترمذی و ابوداود وابن ماجه وصححه الألبانی].
از سخنان رسـول اللهص است که بعضی از سورهها و آیهها سبب وارد شدن به بهشت مىشود؛ چنان که أبو أمامهس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمود: «من قرأ آية الكرسي دبر كل صلاة مكتوبة لم يمنعة من دخول الجنة إلاَّ أن يموت» [۶].
هرکس پس از هر نماز فرض، آیة الکرسی را بخواند، هیچ چیز مانع وارد شدن او به بهشت نمىشود، مگر این که دنیا را وداع گوید.
[۶] [نسایی وطبرانی وابن حبان وصححه الألبانی].
انَسس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمود: «سورة من القرآن ما هي إلاَّ ثلاثون آية خاصمت عن صاحبها حتى أدخلته الجنة وهي سورة تبارك» [٧].
سورهای در قرآن وجود دارد که فقط دارای سی آیه است و آن سوره، از کسیکه او را بخواند دفاع مىکند تا این که او را وارد بهشت مىنماید و آن، سوره تبارک مىباشد.
[٧] [طبرانی واحادیث المختارة وحسنه الألبانی]
از اَنس بن مالکس روایت است: «كان رجل من الأنصار يؤمهم في مسجد قباء وكان يقرأ ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ﴾ في كل ركعة فسأله رسول الله ص: ما يحملك أن تقرأ هذه السورة في كل ركعة؟ فقال: يا رسول الله إنّي أحبها، فقال: إنَّ حبها أدخلك الجنة» [۸].
مردی از انصار، مردم را در مسجد قُبا امامت مىکرد و در هر رکعت سوره ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ﴾ را مىخواند رسول اکرمص از او پرسید: چه چیز تو را وادار مىکند تا این سوره را در هر رکعت بخوانی؟ آن مرد در پاسخ گفت: ای رسول خدا! من این سوره را دوست دارم. آن حضرتص فرمود: دوست داشتن این سوره تو را به بهشت وارد مىکند.
[۸] [بخارى معلقاً وترمذى وقال الألبانی حسن صحیح]
کسیکه علم و دانشی بیاموزد و آن را صرفاً برای خدا بخواهد، الله راه بهشت را بر وی آسان مىگرداند. ابوهریرهس روایت مىکند که رسول اکرمص فرمودند: «ومن سلك طريقا يلتمس فيه علماً سهل الله له به طريقا إلى الجنة» [٩].
کسیکه راهی بپیماید تا علم و دانشی بیاموزد، الله راه بهشت را بر وی آسان مىگرداند.
[٩] [مسلم]
ذکر الله: در فضیلت تسبیح «سبحان الله» گفتن و تحمید «الحمد لله» گفتن و تهلیل «لا إله إلا الله» گفتن و تکبیر «الله أكبر» گفتن. ابن مسعودس روایت مىکند که رسول اکرمص فرمودند: «لقيت إبراهيم ليلة أسرى بي فقال يا محمد أقريء أمتك منى السلام وأخبرهم أن الجنة طيبة التربة عذبة الماء وأنها قيعان وأنَّ غراسها سبحان الله والحمد لله ولا إله إلا الله والله أكبر» [۱۰].
در شب معراج ابراهیم÷ را دیدم که فرمودند: سلام من را به امت خود برسان و بگو که بهشت، خاکی پاک و تمیز دارد، و آبش شیرین است، و زمینش سفید و هموار است، و کشتزارش گفتن «سبحان الله، والحمد لله، ولا إله إلاَّ الله، والله أكبر» مىباشد.
از اسباب ورود به بهشت، ذکر خدا پس از هر نماز است: ابوهریرهس روایت مىکند: «أنَّ فقراء المهاجرين أتوا رسول الله ص فقالوا ذهب أهل الدثور بالدرجات العلي والنعيم المقيم فقال وما ذاك قالوا: يصلون كما نصلي ويصومـون كما نصوم ويتصدقون ولا نتصدق ويعتقون ولا نعتق فقال رسول الله ص أفلا أعلمكم شيئا تدركون به من سبقكم وتسبقون به من بعدكم ولا يكون أحد أفضل منكم إلاَّ من صنع مثل ما صنعتم؟ قالوا بلى يا رسول الله، قال: تسبحون وتكبرون وتحمدون دبر كل صلاة ثلاثا وثلاثين مرة» [۱۱].
فُقرای مهاجرین نزد پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم آمدند و گفتند: ثروتمندان با درجات عالی و نعمتهای همیشگی رفتند، آن حضرتص فرمودند: چگونه ؟ گفتند: نماز مىخوانند همچنان که ما نماز مىخوانیم، و روزه مىگیرند همچنان که ما روز مىگیریم، و صدقه مىدهند، ولی ما صدقه نمىدهیم، و برده آزاد مىکنند، و ما چنین نمىکنیم، آن حضرتص فرمود: آیا شما را از چیزی با خبر کنم که به آنان ـکه از شما سبقت گرفتهاندـ برسید؟ و از کسانی که پس از شما مىآیند، پیشى بگیرید، و هیچ کس از شما بهتر نباشد، مگر کسیکه مانند شما عمل نماید ؟ گفتند: بلی ای رسول خدا! آن حضرتص فرمود: در پایان هر نماز ۳۳ بار سبحان الله، و۳۳ بار الله اکبر، و۳۳ بار الحمد لله، بگویید.
[۱۰] [ترمذى وحسنه الألبانی]. [۱۱] [متفق علیه]
از دیگر اسباب ورود به بهشت، گفتن شهادتین پس از وضو مىباشد چنان که عقبه بن عامرس از رسول اکرمص روایت مىکند که فرمودند: «ما من مسلم يتوضأ فيحسن وضوءه ثم يقوم فيصلي ركعتين مقبل عليهما بقلبه ووجهه إلا وجبت له الجنة، قال فقلت ما أجود هذه فإذا قائل بين يدي يقول التى قبلها أجود، فنظرت فإذا عمر قال إنى قد رأيتك جئت آنفا، قال ما منكم من أحد يتوضأ فيبلغ أو فيسبغ الوضوء ثم يقول أشهـد أن لا إله إلا الله وأن محمداً عبد الله ورسوله إلا فتحت له أبواب الجنة الثمانية يدخل من أيها شاء» [۱۲].
هر کدام از شما وضو گرفته آن را نیک کامل کند، سپس بگوید: «أشهد أن لا إله إلاَّ الله وحده لا شريك له، وأنَّ محمداً عبده ورسوله» دروازههای هشتگانه بهشت به روی او باز مىشود و از هر دری که بخواهد، وارد مىشود.
[۱۲] [مسلم]
ازگنجینههای بهشت، گفتن «لا حول ولا قوه إلاَّ بالله» است. أبو موسیس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرت فرمودند: «ألا أدلك على كنز من كنوز الجنة؟ فقلت بلى يا رسول الله قال: قل: لا حول ولا قوة إلاَّ بالله» [۱۳].
آیا تو را از گنجی از گنجهای بهشت با خبر سازم؟ گفتم: بلی ای رسول خدا! فرمود: بگو: «لا حول ولا قوه إلاَّ بالله».
[۱۳] [متفق علیه]
اگر بهشت را طلب کنی، بهشت به دعای تو آمین مىگوید. أنسس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمود: «من سأل الله الجنة ثلاث مرات قالت الجنة اللهم أدخله الجنة، ومن استجار من النار ثلاث مرات قالت النار اللهم أجره من النار» [۱۴].
هرکس سه بار از خدا بهشت را درخواست کند، بهشت مىگوید: بارخدایا! او را به بهشت وارد کن و کسیکه از آتش دوزخ سه بار به خدا پناه برد، آتش دوزخ مىگوید: خدایا! او را از آتش دوزخ پناه ده.
[۱۴] [ترمذى ونسایی وابن ماجه وصححه الألبانی].
رسول اکرمص دعایی را برای طلب مغفرت به سید الاستغفار وصف نموده و آن را عاملی از عوامل ورود به بهشت دانسته است. ای برادر مسلمان! آن را حفظ کن و ورد صبح و شام خود بگردان. شداد بن اوسس از رسول اکرمص روایت مىکند که پیامبر اکرمص فرمودند: سید الاستغفار عبارت است از این که بگوید: «اللهم أنت ربي لا إله إلاَّ أنت، خلقتني وأنا عبدك وأنا على عهدك ووعدك ما استطعت، أعوذ بك من شر ما صنعت، أبوء لك بنعمتك علىّ وأبوء بذنبي فاغفر لي، فإنَّه لا يغفر الذنوب إلاَّ أنت» [۱۵].
هرکس در هنگام روز، این دعا را به طور یقین بگوید و پیش از آغاز شب بمیرد، از اهل بهشت است، و کسیکه آن را شب از روی یقین بگوید و پیش از صبح بمیرد، از اهل بهشت است.
[۱۵] [بخارى]
نماز پایه و ستون دین است و الله در هر شبانه روز، پنج نماز بر ما فرض نموده است و محبوبترین عبادتها نزد خدا فرایض مىباشد و کسیکه فرضهای خدا را چنان که امر فرموده انجام دهد، وارد بهشت مىشود؛ چنان که عباده بن صامتس از رسول اکرمص روایت مىکند که فرمودند: «خمس صلوات كتبهن الله على العباد فمن جاء بهن لم يضيع منهن شيئا استخفافا بحقهن كان له عند الله عهد أن يدخله الجنة، ومن لم يأت بهن فليس له عند الله عهد، إن شاء عذبه، وإن شاء أدخله الجنة» [۱۶].
الله پنج نماز بر بندگان خود نوشته، هرکس این نمازها را ادا نماید و چیزی از حق آن سبک نشمارد تا ضایع نشود، الله پیمان بسته است که او را وارد بهشت کند، و کسیکه این نمازها را به جای نیاورد الله با او عهد و پیمانی ندارد، اگر بخواهد عذابش مىدهد، و اگر بخواهد او را وارد بهشت مىکند.
[۱۶] [مالک واحمد وابوداود ونسایی وابن ماجه وصححه الألبانی].
رسـول اکرمص نمازهای صبح و عصر را به فضیلت ویژهای اختصاص داده است و آن را البردین (دو طرف روز یعنی: اول و آخر آن) نامیده است. أبو موسی اشعریس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرت فرمودند: «من صلي البردين دخل الجنة» [۱٧].
هرکس که دو نماز صبح و عصر را با جماعت بخواند، وارد بهشت مىشود.
[۱٧] [متفق علیه]
نمازهای سنت و نافله، نواقص نمازهای فرض را جبران مىکند الله برای کسانی که نوافل را ادا مىکنند، خانهای در بهشت مىسازد. پس نمازهای سنت و نافله را همیشه به جا آور، و آنها را فراموش نکن؛ الله تو را محفوظ نگه مىدارد. اُم حبیبهل روایت مىکند که از رسول اکرمص شنیدم که مىفرماید: «ما من عبد مسلم يصلي لله كل يوم ثنتي عشرة ركعة تطوعا غير فريضة إلاَّ بني الله له بيتا في الجنة، أو إلاَّ بني له بيت في الجنة» [۱۸]. بنده مسلمانی که در هر شبانه روز دوازده رکعت نماز نافله غیر از نمازهای فرض بخواند الله برای او خانهای در بهشت مىسازد.
نمازهای نافله: چهار رکعت پیش از نماز ظهر، و دو رکعت پس از آن، دو رکعت پس از نماز مغرب، دو رکعت پس از نماز عشا، و دو رکعت پیش از نماز صبح.
[۱۸] [مسلم].
هر فرد مسلمانی که وضو بگیرد و دو رکعت نماز سنـت وضو ـ که پس از وضو گرفتن مستحب است ـ بخواند، در حالی که قلب و رخسار او متوجه خدا باشد، بهشت بر او واجب مىشود. عقبه بن عامرس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «ما من مسلم يتوضأ فيحسن وضوءه ثم يقوم فيصلي ركعتين مقبل عليهما بقلبه ووجهه إلاَّ وجبت له الجنة» [۱٩].
هرکس وضو را به طور کامل گرفته و دو رکعت نماز بخواند، در حالی که قلب و رخسار او متوجه خدا باشد، بهشت بر وی واجب مىگردد.
[۱٩] [مسلم]
از محاسن و خوبیهای دین اسلام، اشاعه و رواج دادن سلام در میان هم، اطعام کردن و غذا دادن، به جای آوردن صله اَرحام (اتحاد و پیوستگی خویشاوندان و رفت وآمد و مْراوده با آنها، و نیز نیکی و احسان درباره بستگان و نزدیکان ـ ویراستار) و همچنین وصف مسلمانانی است که در دل شب نماز برپای مىدارند. باری تعالی درباره آنها چنین مىفرماید: ﴿كَانُواْ قَلِيلٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِ مَا يَهۡجَعُونَ ١٧ وَبِٱلۡأَسۡحَارِ هُمۡ يَسۡتَغۡفِرُونَ ١٨﴾ [الذاریات: ۱٧].
«و از شب اندکی را در خواب به سر مىبردند و سحرگاهان از درگاه خـدا طلب آمرزش و مغفرت مىکردند».
هرکس همه اینها را انجام دهد وارد بهشت مىشود؛ چنان که عبدالله بن سلامس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «أيها الناس: أفشوا السلام، وأطعموا الطعام، وصلوا الأرحام، وصلّوا بالليل والناس نيام، تدخلون الجنة بسلام» [۲۰].
ای مردم! سلام کردن را در بین خودتان رواج دهید، و به فقیران غذا دهید، و صله رحم کنید، و در دل شب هنگامی که مردم در خواب هستند نماز بخوانید، تا این که بدون حساب وارد بهشت شوید.
[۲۰] [ترمذى وابن ماجه واحمد وصححه الألبانی]
با رفتن به مسجد برای ادای نماز صبح و نمازهای دیگر، الله در بهشت برای تو مهمانی و سور برپا مىکند. ابوهریرهس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «من غدا إلى المسجد أو راح، أعد الله له في الجنة نزلاً كلما غدا أو راح» [۲۱].
کسیکه هر صبح و شام برای نماز جماعت به مسجد رود، الله برای او در بهشت مهمانی فراهم مىکند.
[۲۱] [متفق علیه]
اگر شکاف و جای خالی میان نمازگزاران دیدی، آن را بر طرف کن که الله در بهشت خانهای برایت مىسازد. عایشهل از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «من سد فرجة في صف رفعه الله بها درجة، وبني له بيتاً في الجنة» [۲۲].
کسیکه شکافی را در صف نمازگزاران ببندد، الله یک درجه او را ترفیع مىدهد و بالا مىبرد و خانهای در بهشت برایش مىسازد.
[۲۲] [طبرانی وصححه الألبانی].
اگر مسجدی ساختی یا در ساختن آن سهیم شدی الله خانهای در بهشت برایت مىسازد؛ چنان که عثمان بن عفانس از رسول اکرمص شنید: «من بني مسجداً لله، بني الله له في الجنة مثله» [۲۳].
کسیکه برای خدا مسجدی بنا کند، الله برایش در بهشت خانهای مانند آن مىسازد.
[۲۳] [متفق علیه]
پیروی کردن از مؤذن در حال اذان گفتن، باعث ورود به بهشت مىشود؛ چنان که عمر بن خطابس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرت فرمودند: «إذا قال المؤذن: الله أكبر الله أكبر، فقال أحدكم: الله أكبر الله أكبر، ثم قال: أشهد أن لا إله إلاَّ الله، قال: أشهد أن لا إله إلاَّ الله، ثم قال: أشهد أن محمداً رسول الله، قال: أشهد أن محمداً رسول الله، ثم قال: حي على الصلاة، قال: لا حول ولا قوة إلاَّ بالله، ثم قال: حي على الفلاح، قال: لا حول ولا قوة إلاَّ بالله، ثم قال: الله أكبر الله أكبر، قال: الله أكبر الله أكبر، ثم قال: لا إله إلاَّ الله، قال: لا إله إلاَّ الله، من قلبه دخل الجنة» [۲۴].
اگر مؤذن گفت: «الله أكبر الله أكبر»، و یکی از شما نیز گفت: «الله أكبر الله أكبر»، سپس گفت: «أشهد أن لا إله إلاَّ الله، أشهد أن لا إله إلاَّ الله»، و یکی از شما گفت: «أشهد أن لا إله إلاَّ الله أشهد أن لا إله إلاَّ الله»، سپس گفت: «أشهد أنَّ محمداً رسول الله، أشهد أنَّ محمد رسول الله»، و یکی از شما گفت: «أشهد أنَّ محمداً رسول الله، أشهد أنَّ محمداً رسول الله»، سپس گفت: «حي على الصلاة»، و یکی از شما گفت: «لا حول ولا قوة إلاَّ بالله»، سپس گفت: «حي على الفلاح»، و یکی از شما گفت: «لا حول ولا قوة إلاَّ بالله»، سپس گفت: «الله أكبر الله أكبر»، و یکی از شما گفت: «الله أكبر الله أكبر»، و [همه اینها را] از قلب خود بگوید، وارد بهشت مىشود.
[۲۴] [مسلم]
اگر خدا را به عنوان معبود، و اسلام را به عنوان دین و آیین، و محمدص را به پیامبری پسندیدی، اوامر خدا را به جا آورده و از نواهی او دوری کنى، بهشت بر تو واجب مىشود؛ چنان که ابوسعید خدریس از رسول اکرمص روایت مىکند که فرمودند: «يا أبا سعيد من رضي بالله رباً، وبالإسلام ديناً، وبمحمد نبياً، وجبت له الجنة» [۲۵].
ای ابوسعید! کسیکه خدا را به عنوان معبود، و اسلام را به عنوان دین وآیین، و محمدص را به عنوان پیامبر انتخاب نماید، و برآن راضى شود، بهشت برای او واجب مىگردد.
[۲۵] [مسلم]
در بهشت دروازهای برای روزه داران وجود دارد که نام آن «الريان» است، و هیچ کس به جز روزه داران، از آن دروازه وارد نمىشود. سهل بن سعدس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: در بهشت دروازهای است به نام الریان که روزه داران در روز قیامت از آن به بهشت وارد مىشوند، و غیر از آنها هیچ کس دیگر از آن دروازه داخل نمىشود، گفته مىشود: روزه داران کجا هستند؟ پس آنها بلند شده و غیر از آنها هیچ کس دیگری از آن دروازه وارد بهشت نمىشود، و اگر به آن وارد شدند، آن دروازه بسته مىشود و دیگر کسی نمىتواند از آن داخل شود.
رکن پنجم اسلام حج خانه خداست که پاداش آن بهشت است. ابوهریرهس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «العمرة إلى العمرة كفارة لما بينهما، والحج المبرور ليس له جزاء إلاَّ الجنة» [۲۶].
عمره تا عمره دیگر، کفاره گناهان بین آن دو عمره مىباشد، و حج پذیرفته شده و مقبول نزد خدا، هیچ پاداشى جز بهشت ندارد.
[۲۶] [متفق علیه]
آن چه به این دین مبین مقامی والا و عظیم داده است، جهاد در راه خداست، هرکس در راه خدا جهاد کند تا کلمة الله سربلند و والامقام بماند، بهشت بر او واجب مىگردد. ابوهریرهس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «تكفل الله لمن جاهد في سبيله لا يخرجه إلاَّ الجهاد في سبيله وتصديق كلماته بأن يدخله الجنة، أو يرجعه إلى مسكنه الذي خرج منه مع ما نال من أجر أو غنيمة» [۲٧].
الله ضامن کسی است که در راه خدا جهاد کند، و ضامن آن کس که برای هیچ چیز جز جهاد در راه خدا و تصدیق کلمات خدا، از خانهاش خارج نشده است، نه برای این که خدا او را [به خاطر جهاد] وارد بهشت کند یا این که او را با آن چه از پاداش یا غنیمت نصیبش شـده است به خانهاش ـکه از آن خارج شدهـ ، بازگرداند.
[۲٧] [متفق علیه]
الله بندگان پرهیزکار خود را که در راه او انفاق مىکنند، بسیار ستوده است. حذیفهس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتصلى الله علیه وآله وسلم فرمودند: «من تصدق بصدقة ابتغاء وجه الله خُتٍمَ الله بها دخل الجنة» [۲۸].
هرکس در راه خدا صدقه دهد، و این صدقه پایان و مردن او باشد، الله او را به بهشت وارد مىکند.
[۲۸] [احمد وصححه الألبانی].
از بزرگترین اعمال که انسان را به بهشت رهنمون مىکند، این است که به برادر مسلمان خود مالی را قرض داده، سپس به او مهلت و فرصت دهد تا از تنگ دستی به توانایی [پرداخت وام و ادای دین] برسد. حذیفهس از رسول اکرمص روایت مىکند که رسول اکرمص فرمودند: «أن رجلاً مات فدخل الجنة، فقيل له: ما كنت تعمل؟ قال: إني كنت أبايع الناس فكنت أنظر المعسر وأتجوز في السكة، أو في النقد فغفر له» [۲٩].
مردی فوت کرد و به بهشت رفت، به او گفته شد چه کاری مىکردی؟ در پاسخ گفت: خرید و فروش مىکردم و نگاه مىکردم از کسیکه تهىدست است، گذشت کرده و چیزی نمیگرفتم، پس الله گناهان مرا بخشود.
[۲٩] [مسلم]
بعضی از کارها با وجود این که [به ظاهر] اندک و بىارزش هستند، اما انجام آن، فرد مسلمان را به بهشت مىبرد عبارتند از:
برداشتن از راه مردم هر چیزی که مردم را رنج و آزار دهد.
احسان و نیکی به حیوانات.
خوشاخلاقى و خوشرفتاری.
صدق و راستگویی در گفتار و کردار.
خودداری از خشم و غضب.
به دیدن و احوالپرسی بیمار رفتن.
زیارت و دیدار با مسلمان.
نرمی و آسان گرفتن در خرید و فروش.
سخن از رحمت و خشنودی الله.
ابوهریرهس روایت مىکند که از رسول اکرمص شنیدم مىفرمود: «لقد رأيت رجلاً يتقلب في الجنة في شجرة قطعها من ظهر الطريق كانت تؤذي الناس» [۳۰].
مردی را دیدم که در بهشت غرق درخوشی و لذت بود، آن هم به خاطر برداشتن درختی از سر راه مردم، برای این که از آن در رنج بودند.
همچنین ابوهریرهس از رسول اکرمص روایت مىکند که فرمودند: «أن رجلاً رأي كلباً يأكل الثري من العطش فأخذ الرجل خفه فجعل يغرف له به حتي أرواه فشكر الله له فأدخله الجنة» [۳۱].
مردی سگی را دید که از تشنگی خاک مىخورد، کفش خود را گرفت و [از چاه] برایش آب کشید تا این که سیراب شد، الله او را سپاس گفته به بهشت وارد نمود.
[۳۰] [مسلم] [۳۱] [بخارى]
أبو أمامهس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «أنا زعيم ببيت في ربض الجنة لم ترك المراء وإن كان محقاً، وببيت في وسط الجنة لمن ترك الكذب وإن كان مازحاً، وببيت في أعلى الجنة لمن حسن خلقه» [۳۲].
من کفیل و ضامن خانهای در کنار بهشت هستم برای کسیکه جدال و ستیزه را ترک کند، اگر هم حق با او باشد. و ضامن خانهای در وسط بهشت برای کسیکه دروغ را ترک کند اگر هم شوخی مىکند. و ضامن خانهای در بالای بهشت برای کسیکه اخلاق خود را نیک نماید.
[همچنین] ابن مسعودس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «إنَّ الصدق يهدي إلي البر، وإنَّ البر يهدي إلى الجنة، وإنَّ الرجل ليصدق حتى يكون صدّيقاً، وإنَّ الكذب يهدي إلى الفجور، وإنَّ الفجور يهدي إلى النار، وإنَّ الرجل ليكذب حتى يكتب عند الله كذاباً» [۳۳].
به راستی که صدق و راستگویی، به سوی نیکی و بخشش هدایت مىکند، و نیکى و بخشش به سوی بهشت رهبری مىکند، و مرد همچنان راست مىگوید تا این که نزد الله از راستگویان محسوب مىشود، و دروغگویی به سوی گنهکاری و تبهکاری هدایت مىکند، وگنهکاری و تبهکاری به سوی جهنم، و همچنان مرد دروغ مىگوید تا این که نزد خدا از دروغگویان به شمار آید.
[۳۲] [ابوداود وصححه الألبانی]. [۳۳] [متفق علیه]
[نیز] ابودرداءس روایت مىکند که مردی به رسول خداص گفت: «دلني على عمل يدخلني الجنة: قال: لا تغضب ولك الجنة» [۳۴].
به انجام کاری راهنمایىام کن که مرا به بهشت وارد کند، آن حضرتص فرمود: خشم و غضب مکن، به بهشت مىروی.
[۳۴] [طبرانی وصححه الألبانی]
ثوبانس از رسول خداص روایت مىکند که رسول اللهص فرمودند: «من عاد مريضاً لم يزل في خرفة الجنة، قيل يا رسول الله وما خرفة الجنة؟ قال: جناها» [۳۵].
کسیکه به عیادت بیماری برود همچنان در خرفة الجنة است تا وقتی که بازگردد. گفته شد: ای رسول خدا خرفة الجنة یعنی چه؟ فرمود: میوههای تازه چیده شده بهشت.
[۳۵] [مسلم]
[همچنین] ابوهریرهس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «من عاد مريضاً، أو زار أخاً له في الله، ناداه منادٍ أن طبت وطاب ممشاك وتبوأت من الجنة منزلاً» [۳۶].
کسیکه به عیادت بیماری برود یا برادر مسلمانی را زیارت کند، منادی ندا مىدهد که شاد شدی و شاد گشت رفتنت و از بهشت منـزلی دریافت کردی.
[۳۶] [ابن ماجه وترمذى وقال الألبانی صحیح لغیره]
عثمان بن عفانس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «أدخل الله الجنة رجلاً كان سهلاً قاضياً ومقتضياً وبائعاً ومشترياً» [۳٧].
الله مردی را به بهشت وارد کرد که در خرید و فروش، و در داد و ستد (دادن و گرفتن) آسان مىگرفت.
[۳٧] [احمد والنسایی وحسنه الألبانی وقال احمد شاکر إسناده صحیح]
أبوهریرهس از رسول خداص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «إنَّ العبد ليتكلم بالكلمة من رضوان الله لا يلقي لها بالاً يرفع الله بها درجات، وإنَّ العبد ليتكلم بالكلمة من سخط الله لا يلقي لها بالاً يهوي بها في جهنم» [۳۸].
بنده یک کلمه در جهت رضوان و خشنودی خدا سخن مىگوید و هیچ اعتنایی به پاداش و ثواب آن نمىکند، خدا درجات او را بلند و رفیع قرار مىدهد، و بنده یک کلمه در جهت غضب و ناخشنودی خدا سخن مىگوید و به کیفر و گناه آن هیچ توجهی ندارد، خدا او را به آخرین نقطه جهنم وارد مىکند.
[۳۸] [بخارى]
بهترین منازل بهشت، منزل مسلمانی است که در بهشت همسایه رسول خداص است. و تربیت و سرپرستى دختران و یتیمان است که باعث همسایگی رسول خداص در بهشت مىشود. أنسس از رسول خداص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «من عال جاريتين حتى تبلغا جاء يوم القيامة أنا وهو، وضم أصابعه» [۳٩].
هرکس دو دختر را سرپرستی کند تا وقتی که به سن بلوغ برسند، در روز قیامت، من و او مانند این دو هستیم، سپس دو انگشت خود را به هم چسباند.
[۳٩] [مسلم]
[همچنین] از سهل بن سعدس روایت است که رسول اکرمص فرمودند: «أنا وكافل اليتيم في الجنة هكذا، وقال بإصبعيه السبابة والوسطي وفرّج بينهما» [۴۰].
من و سرپرست یتیم در بهشت در کنار هم چنین هستیم و به انگشت شهادت و وسطی خود اشاره کرد و آن دو را از هم جدا نمود.
[۴۰] [بخارى]
اطاعت از پدر و مادر، یا اطاعت از یکی از آنها باعث ورود به بهشت مىشود. ابوهریرهس مىگوید از رسول اکرمص شنیدم که سه بار فرمود: «رغم أنفه، ثم رغم أنفه، ثم رغم أنفه، قيل: من يا رسول الله؟ قال: من أدرك والديه عند الكبر أحدهما، أو كليهما ثم لم يدخل الجنة» [۴۱]. بینی او به خاک مالیده شد. گفته شد: چه کسى ای رسول خدا؟ فرمود: کسیکه پدر و مادر یا یکی از آنها را در وقت پیری درک کند ولی به بهشت وارد نشود؛ یعنی، اطاعت از آنها سبب وارد شدن او به بهشت نشود.
[۴۱] [مسلم]
[همچنین] ابودرداءس مىگوید از رسول اکرمص شنیدم که مىفرمود: «الوالد أوسط أبواب الجنة، فإن شئت فأضع ذلك الباب أو احفظه» [۴۲].
پدر دروازه میانی بهشت است، پس اگر خواستی آن دروازه را ضایع کن و یا حفظ نما یعنی، با اطاعت از پدر آن دروازه حفظ، و با نافرمانی او، آن دروازه ضایع مىشود.
[۴۲] [ترمذى وابن ماجه واحمد وصححه الألبانی]
مردی خواست به جهاد رود، نزد پیامبرص آمد، آن حضرت فرمود: «هل لك من أم؟ قال: نعم، قال: فالزمها فإنَّ الجنة تحت رجليها» [۴۳].
آیا مادر داری (یعنی مادرت زنده است)؟ آن مرد در جواب گفت: بلی حضرتص فرمود: مادرت را سرپرستی کن که بهشت زیر پاهای اوست.
[۴۳] [احمد ونسایی وابن ماجه وقال الألبانی حسن صحیح]
بزرگترین چیزی که انسان باید آن را حفظ نماید، زبان و شرمگاه است، و هرکس که آن دو را نگه دارد، رسول اکرمص بهشت را برایش ضامن شده است. سهل بن سعدس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمود: «من يضمن لي ما بين لحييه وما بين رجليه أضمن له الجنة» [۴۴].
هرکس بین دو لب خود؛ یعنی زبان، و بین دو پای خود؛ یعنی شرمگاهش را ضامن شود، من بهشت را برای او ضمانت مىکنم.
[۴۴] [بخارى]
حسد و کینه مرضهایی است که انسان را از الله دور مىکند و رسول اکرمص مردی را توصیف نمود که به سبب این که سینهاش از کینه و حسد پاک بود، به بهشت وارد شده بود. أنس بن مالک س، وصف آن مرد را در داستانی روایت کرده است که گفت: «فقال يطلع عليكم الآن رجل من أهل الجنة، فطلع رجل من الأنصار تنطف لحيته من وضوئه، قد تعلق نعليه في يده الشمال، فلما كان الغد قال النبي ص مثل ذلك، فطلع ذلك الرجل مثل المرة الأولى، فلما كان اليوم الثالث قال النبي ص مثل مقالته أيضاً، فطلع ذلك الرجل على مثل حاله الأولى، فلما قام النبي ص تبعه عبدالله بن عمرو بن العاص فقال: إني لاحيت أبي فأقسمت أن لا أدخل عليه ثلاثاً فإن رأيت أن تؤويني إليك حتى تمضي فعلت، قال: نعم قال أنس: وكان عبد الله يحدث أنَه بات معه تلك الليالي الثلاث فلم يره يقوم من الليل شيئاً غير أنَه إذا تعار وتقلب على فراشه ذكر الله عز وجل وكبر حتى يقوم لصلاة الفجر، قال عبدالله غير أني لم أسمعه يقول إلاَّ خيراً فلما مضت الثلاث ليال وكدت أن احتقر عمله قلت يا عبدالله إني لم يكن بيني وبين أبي غضب ولا هجر ثم، ولكن سمعت رسول الله ص يقول لك ثلاث مرار يطلع عليكم الآن رجل من أهل الجنة فطلعت أنت الثلاث مرار فأردت أن آوي إليك لأنظر ما عملك فاقتدي به، فلم أرك تعمل كثير عمل فما الذي بلغ بك ما قال رسول الله ص فقال: ما هو إلاَّ ما رأيت، قال فلما وليتُ دعاني فقال: ما هو إلاَّ ما رأيت غير أني لا أجد في نفسي لأحد من المسلمين غشاً ولا أحسد أحداً على خير أعطاه الله إياه، فقال عبدالله هذه التي بلغت بك وهي التي لا نطيق» [۴۵].
هنگامی که ما رو به روی رسول اکرمص نشسته بودیم، آن حضرتص فرمود: هم اکنون مردی از اهل بهشت بر شما وارد مىشود. مردی از انصار وارد شد در حالی که آب وضو از ریشش مىچکید و دو لنگه پا افزار خود را در دست چپ داشت. رسول اکرمص سه روز این جمله را (اکنون مردی از اهل بهشت بر شما وارد میشود) در باره آن مرد تکرار مىکردند و روز سوم، عبدالله بن عمرو بن عاصس آن مرد را دنبال کرد و نزد او نشست تا ببیند آن مرد چه مىکند پس از سه روز نزد او نشستن، عبدالله سبب وارد شدن به بهشت را از آن مرد پرسید، مرد در پاسخ گفت: من هیچ حقـد و کینه ای بر مسلمانی در سینهام راه نمیدهم، و بر آن خیر و نعمتی که خدا به او عطا فرموده حسد نمىورزم، عبدالله گفت: این همان سبب است که تو را به این منزلت رسانده است، و این همان چیزی است که ما طاقت آن را نداریم.
[۴۵] [احمد ونسایی وصححه الألبانی]
مردم گواه و شاهد خدا در زمین هستند و کسیکه مردم، گواهی خیر به او دهند به بهشت وارد مىشود. أنس بن مالکس گفت: «مر بجنازة فأثني عليها خيراً فقال نبي الله ص: وجبت وجبت وجبت ومر بجنازة فأثني عليها شراً فقال نبي الله ص: وجبت وجبت وجبت، قال عمر فدي لك أبي وأمي مر بجنازة فأثني عليها خيراً فقلت: وجبت وجبت وجبت ومر بجنازة فأثني عليها شراً فقلت: وجبت وجبت وجبت، فقال رسول الله ص: من أثنيتم عليه خيراً وجبت له الجنة ومن أثنيتم عليه شراً وجبت له النار، أنتم شهداء الله في الأرض، أنتم شهداء الله في الأرض، أنتم شهداء الله في الأرض» [۴۶].
جنازهای را عبور دادند و مردم از او به خیر و نیکی یاد کردند، رسول اکرمص فرمود: واجب شد. و آن را سه بار تکرار نمود. جنازه دیگری را عبور دادند و مردم او را بد گفتند، رسول اکرمص فرمود: واجب شد. و آن را سه بار تکرار نمود، عمرس از آن مسأله جویا شد، آن حضرتص در پاسخ گفت: کسیکه او را به خیر و نیکی یاد کردند، بهشت بر او واجب شد، و کسیکه از او بد گفتند، آتش جهنم بر او واجب شد، شما گواهان خدا در زمین هستید و این جمله را سه بار تکرار فرمود.
[۴۶] [متفق علیه]
برادر مسلمان! الله تبارک و تعالی مىفرماید: ﴿إِنَّمَا يُوَفَّى ٱلصَّٰبِرُونَ أَجۡرَهُم بِغَيۡرِ حِسَابٖ ١٠﴾ [الزمر: ۱۰].
«خدا صابران را به حد کامل و بدون حساب پاداش خواهد داد».
صبر علامت و نشانه ای است از نشانههای ایمان بنده به خدا، و نزدیک بودن او به خدای متعال. هرکس بر مْردن محبوب خود، از پسر و برادر و غیر اینها صبر کند، وارد بهشت مىشود. ابوهریرهس در حدیث قدسى از رسول اکرمص روایت مىکند که الله فرمود: «قال يقول الله تعالى ما لعبدي المؤمن عندي جزاء إذا قبضت صفيه من أهل الدنيا ثم احتسبه إلاَّ الجنة» [۴٧].
پاداش بنده مؤمن من آن است که اگر بر هر چیز گرانبها و همدم و دوست او را از دنیا گرفتم صبر کرد، پاداش او بهشت است. ابوموسی اشعریس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «إذا مات ولد العبد قال الله لملائكته: قبضتم ولد عبدي؟ فيقولون نعم، فيقول: قبضتم ثمرة فؤاده، فيقولون نعم، فيقول: ماذا قال عبدي؟ فيقولون: حمدك واسترجع، فيقول الله: ابنوا لعبدي بيتاً في الجنة وسموه بيت الحمد» [۴۸]
اگر پسر بنده بمیرد، الله خطاب به فرشتگان مىفرماید: پسر بندهام را قبض روح کردید؟ فرشتگان در جواب مىگویند: بلی! الله مىفرماید: میوه دل بندهام را قبض روح کردید؟ فرشتگان مىگویند: بلی! الله مىفرماید: بنده من چه گفت؟ فرشتگان مىگویند: تو را سپاس گفت و به تو رجوع کرد، الله مىفرماید: در بهشت خانهای برای بنده من بسازید و آن را خانه حمد و سپاس بنامید.
[۴٧] [بخارى] [۴۸] [ترمذى وحسنه الألبانی].
هرکس که چشمش را از دست بدهد و بر آن صبر کند، وارد بهشت مىشود. أنسس مىگوید: از رسول اکرمص شنیدم که مىفرماید: «إن الله قال إذا ابتليت عبدي بحبيبتيه فصبر، عوضته منهما الجنة، يريد عينيه» [۴٩]. الله در حدیث قدسى مىفرماید: اگر دو چشمان بندهام را نابینا کردم و صبر نمود، به جای آن دو، بهشت به او خواهم داد.
[۴٩] [بخارى]
زن مسلمانی که امر شوهرش را به خوبی اطاعت کند و شعایر خدا (اعمال دین و مذهب) را به جا آورد، از هر دروازهای که بخواهد به بهشت وارد مىشود. ابوهریرهس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «إذا صلت المرأة خمسها، وصامت شهرها، وحصنت فرجها، وأطاعت بعلها، دخلت من أي أبواب الجنة شاءت» [۵۰].
اگر زن مسلمان نماز پنج گانه را بخواند، و ماه رمضان را روزه بگیرد، و عفیف و پاک دامن باشد، و از شوهرش (در کارهای خوب) اطاعت کند، از هر دروازه بهشت که بخواهد، مىتواند وارد شود.
[۵۰] [ابن حبان وصححه الألبانی]
زنی که در هنگام زایمان بمیرد، فرزندش او را با بند ناف خود به سوی بهشت مىکشاند. راشد بن حبیش از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمود: «القتل في سبيل الله عز وجل شهادة، والطاعون شهادة، والغرق شهادة، والبطن شهادة، والنفساء يجرها ولدها بسرره إلى الجنة» [۵۱].
کشته شدن در راه خدا شهادت است، و مرض طاعون، شهادت است، و غرق شدن شهادت است، و مرگ به وسیله شکم درد، شهادت است، و مرگ به دلیل سوختن با آتش شهادت است، و مرض سل، شهادت است. و زن زایمانی که در وقت وضع حمل بمیرد، فرزندش با بند ناف خود او را به سوی بهشت مىکشاند.
[۵۱] [احمد وحسنه الألبانی]
هرکس که دست از سؤال و پرسش مردم بکشد، رسول خداص بهشت را برای وی ضامن شده است. ثوبانس از رسول اکرمص روایت مىکند که فرمودند: «من تكفل لي أن لا يسأل شيئاً، أتكفل له بالجنة» [۵۲].
هرکس ضامن شود که از مردم چیزی (مال و...) نخواهد، من بهشت را برای وی ضمانت مىکنم.
[۵۲] [احمد ونسایی وابن ماجه و ابوداود وحسنه الألبانی]
مردی که از مال خود دفاع مىکند و در آن حال کشته شود، وارد بهشت مىشود. عبدالله بن عمرب از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «من قتل دون ماله مظلوماً، فله الجنة» [۵۳].
کسیکه از مال خود دفاع کند و مظلومانه کشته شود، به بهشت مىرود.
[۵۳] [نسایی وصححه الألبانی].
ای مسلمان! بهشت برای توست اگر بر مردم سلام نمودی، و غذا دادی [فقیر و مسکین را]، و صله رحم کردی، و در دل شب در حالی که مردم در خواب هستند، نماز خواندی. عبدالله بن سلام از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «يا أيها الناس أفشوا السلام، وأطعموا الطعام، وصلوا الأرحام، وصلّوا بالليل والناس نيام، تدخلوا الجنة بسلام» [۵۴].
ای مردم! سلام را بین خود رواج دهید، و مردم را اطعام کنید، و صله ارحام را به جای آورید، و در دل شب هنگامى که مردم در خواب هستند نماز بخوانید، که بدون حساب به بهشت وارد خواهید شد.
[۵۴] [ترمذى وابن ماجه واحمد و حاکم وصححه الألبانی]
[همچنین] شریح بن هانی از پدرش روایت مىکند که گفت: «أخبرني بأي شيء يوجب لي الجنة؟ قال: عليك بحسن الكلام وبذل الطعام» [۵۵].
ای رسول خدا مرا از چیزی خبر ده که بهشت بر من واجب گردد! آن حضرتص فرمود: بر تو لازم است که سخن خوب بگویی، و مردم را غذا دهی.
[۵۵] [بخارى فی الأدب المفرد وحاکم وصححه الألبانی].
هرکس بمیرد و از کبر و غرور و خودپسندی و بدهکاری و خیانت در غنیمت جنگی، در امان باشد، وارد بهشت مىشود. ثوبانس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «من مات وهو بريء من ثلاث: الكبر والغلول والدين، دخل الجنة» [۵۶].
کسیکه بمیرد و از کبر و غرور و خودپسندی و خیانت در غنایم جنگی و بدهکاری دور باشد، وارد بهشت مىشود.
[۵۶] [ترمذى ونسایی وابن ماجه وصححه الألبانی]
همراهی با جماعت مسلمانان که به قرآن و سنت پیامبرص چنگ مىزنند، باعث مىشود که تو را به وسط بهشت وارد کند. عمرس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «عليكم بالجماعة وإياكم والفرقة، فإنَّ الشيطان مع الواحد، وهو من الإثنين أبعد، من أراد بحبوحة الجنة، فيلزم الجماعة» [۵٧].
بر شما لازم است که به جماعت و گروه مسلمانان بپیوندید و از تفرقه دوری کنید؛ زیرا شیطان با یک نفر است، و از دو نفر دور است. کسیکه وسط و میانه بهشت را مىخواهد، به گروه مسلمانان بپیوندد.
[۵٧] [ترمذى وصححه الألبانی].
حاکم و فرمانروای عادل و مرد مهربان و نرم دل و مرد پرهیزکار و پاک دامن که فرزندان بسیاری دارد، از اهل بهشت است. عیاض بن حمارس از رسول اکرمص روایت مىکند که فرمودند: «أهل الجنة ثلاثة: ذو سلطان مقسط متصدق موفق، ورجل رحيم رقيق القلب لكل ذي قربي ومسلم، وعفيف متعفف ذو عيال» [۵۸].
سه نفر اهل بهشتند: فرمانروای عادل و صدقه دهنده موفق و کامروا، مرد مهربان و نرم دل بر هر قوم و خویش و مسلمان، و پرهیزکار پاک دامن که دارای فرزندان بسیار است.
[۵۸] [مسلم]
قاضی که بین مردم با عدل و عدالت حکم مىکند، از اهل بهشت است. بریدهس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرت فرمود: «القضاة ثلاثة: اثنان في النار و واحد في الجنة، رجل علم الحق فقضي به فهو في الجنة، ورجل قضي للناس على جهل فهو في النار، ورجل جار في الحكم فهو في النار» [۵٩].
قاضىها سه تا هستند، دو قاضى در آتش جهنم، و یک قاضى در بهشت. مردی که حق را بداند و به حق قضاوت کند، در بهشت است. مردی که با جهل و نادانی بین مردم قضاوت کند، در آتش جهنم است، و مردی که حق را بداند ولی در حکم و قضاوت ظلم و ستم کند، در آتش جهنم است.
[۵٩] [الأربعة وحاکم وصححه الألبانی]
هفتاد هزار نفر بدون حساب وارد بهشت مىشوند و آنها کسانی هستند که برای بیمار از هیچ کس دعا و تعویذ درخواست نمىکنند، و از پرندگان و مانند آن فال نمىگیرند، و از هیچ کس داغ کردن بیمار را نمىخواهند. عمران بن حصینس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرت فرمودند: «يدخل الجنة من أمتي سبعون ألفاً بغير حساب، قالوا: من هم يا رسول الله؟ قال: هم الذين لا يسترقون، ولا يتطيرون، ولا يكتوون، وعلى ربهم يتوكلون» [۶۰].
هفتاد هزار نفر از امت من بدون حساب وارد بهشت مىشوند، گفته شد: ای رسول خدا آنها چه کسانی هستند؟ فرمود: آنهایی که از هیچ کس دعا و تعویذ برای بیمار نمىطلبند، و فال نمىگیرند، و داغ کردن برای بیمار نمىخواهند، و فقط بر خدای خود توکل مىکنند.
[۶۰] [مسلم]
طلب کردن تعویذ شرعی، و علاج با داغ کردن بیمار، آن چیزی است که شرع مطهر به آن اجازه داده است، ولی توکل بر خدا بهتر است.
صفاتی که در مسلمان باید جمع شود تا باعث ورود به بهشت شود. هان ای برادر مسلمان! گوشت را باز کن تا خوب بشنوی: عباده بن صامتس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرت فرمودند: «اضمنوا لي ستاً من أنفسكم، أضمن لكم الجنة، اصدقوا إذا حدثتم، وأوفوا إذا وعدتم، وأدوا إذا ائتمنتم، واحفظوا فروجكم، وغضوا أبصاركم، وكفوا أيديكم» [۶۱].
ضامن و کفیل شش چیزِ خود برای من باشید، بهشت را برایتان ضمانت مىکنم: اگر سخن گفتید راستگو باشید، اگر وعده دادید به آن وفا کنید، اگر امانتی به شما سپرده شود آن امانت را برگردانید، شرمگاه خود را حفظ نمایید، چشمانتان را از حرام بپوشانید، و دست به سوی مردم دراز نکنید.
[۶۱] [احمد و ابن حبان و حاکم وصححه الألبانی]
أبوهریرهس از رسول اکرمص روایت مىکند که آن حضرتص فرمودند: «من أصبح منكم اليوم صائماً؟ قال أبوبكر أنا، قال: فمن تبع منكم اليوم جنازة؟ قال أبوبكر أنا، قال: فمن أطعم منكم اليوم مسكيناً؟ قال أبوبكر أنا، قال: فمن عاد منكم اليوم مريضاً؟ قال أبوبكر أنا، فقال رسول الله ص: ما اجتمعن فى امريء إلاَّ دخل الجنة» [۶۲].
چه کسی از شما امروز روزه گرفته است؟ ابوبکر صدیق گفت: من! فرمود: چه کسی از شما امروز به تشییع جنازه ای رفته است؟ ابوبکر صدیق گفت: من! فرمود: چه کسی از شما امروز فقیری را غذا داده است؟ ابوبکر صدیق گفت: من! حضرتص فرمود: این خصلت و صفتها در هیچ کس جمع نمىشود، مگر این که وارد بهشت مىشود.
[۶۲] [مسلم]
در پایان تو را ای برادر مسلمان، به توبه و انابت به درگاه خدا سفارش مىکنم؛ چه، توبه کننده مانند کسی است که هیچ گناهی ندارد، و توبه کننده صادق در توبه، وارد بهشت مىشود. الله مىفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ تُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ تَوۡبَةٗ نَّصُوحًا عَسَىٰ رَبُّكُمۡ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ وَيُدۡخِلَكُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ﴾ [التحریم: ۸].
«ای مؤمنان! به درگاه خدا توبه کنید، توبه نصوح با خلوص و دوام. باشد که خدا گناهان شما را محو و مستور گرداند و شما را به باغهای بهشتی که زیر درختانش نهرها جاریست، داخل کند».
اینک ای برادر مؤمن! در حالی که میان دو پهلوی خود قلبی مؤمن و جانی مشتاق به رضوان الله و بهشت داری، سعادت و خوشبختی تو این است که در بهشت نعیم با کسانی که الله به آنها لطف و عنایت فرمود؛ با پیامبران و صدیقان و شهیـدان و نیکوکاران محشور شوی.
بهشت آماده و نزدیک است و الله مشفق و مهربان تو را به سوی آن دعوت مىکند، و حبیب ما رسول اللهص بر در آن ایستاده و تو را ندا مىدهد: بیا و بشتاب و از اهل بهشت باش! بهشت بشارت دنیا و مرگ و قبر و برانگیختن و محشر است، الله تو را به سوی میوههای آن شتابان فرا مىخواند، و به مسابقه در بوستانها و نعمتهای بهشت دعوت مىنماید، و الله هرگز خلاف وعده نمىکند.
الله بهشت را به بهترین و زیباترین وصف آراسته است، و آن را چنان زینت داده که در اندیشه نمىگنجد، تا با خوشحالی و سعادت ابدی در آن زندگی کنی.
بیا و به بهشت داخل شو؛ زیرا بهشت محبت خدا و خوشحالی او برای توست، و داخل شدن به آن فقط با انجام بعضی از اعمال اندک و آسانی که خدا و رسول خداص تو را به آن دعوت کردهاند، ممکن است. رحمت و مغفرت الله بعد از این وسیعتر است.
بیا و عجله کن! الله مىفرماید: ﴿۞وَسَارِعُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِينَ ١٣٣﴾ [آل عمران: ۱۳۳].
«به سوی مغفرت پروردگارتان، به سوی بهشتی که پهـنای آن همه آسمانها و زمین را فرا گرفته و مهیا برای پرهیزکاران است» بشتابید.
ای برادر مؤمن! متقیان و پرهیزکاران، مردان الله هستند و اهل بشارت در دنیا و آخرت. کسانی که اعمال و کردارشان پذیرفته و مقبول درگاه الله است، و آنها در بهشت نزدیکترین منزل را نزد الله دارند.
متقیان همه اینها را درک کردند، آنها الله را به یگانگی خواندند، و برای او هیچ شریکی قایل نشدند، و گفتار هیچ کس را بر گفتار الله و رسول اللهص مقدم نداشتند. آنها اعمال و کردار خود را از قرآن کریم وسنت صحیح پیامبرص مىگیرند، و از گفته شناس و ناشناس، ولی، شیخ یا هرکس و هر چیز دیگر که باشد، دورى مىجویند، و حق را از دو وحی قرآن و حدیث مىگیرند، نه از غیرآن ها. آنان اهل کرامت هستند، زیرا در اعمال خود مخلصَند، از مردم سپاس و تشکر نمىخواهند، و قصد آنها تنها رضا و خشنودی الله در روز آخرت است.
متقیان اهل بهشتند؛ زیرا درون خود قلبی سالم، و در شکم خود غذای حلال و غیر پلید حمل مىکنند، و زبانشان همیشه به دعا مشغول است، و الله کردارشان را قبول فرماید. آنها به بهشت و خشنودی الله و حسنات و کرامت و فضل و وعدههای الله رستگارند. آنها گروه گروه به سوی بهشت اللهی رفته و فرشتگان در بدرقه شان سلام کنان و خوش آمدگویان ایستادهاند، و آنها با رویی خندان و دلی شاد به ملاقات الله مىروند.
ای برادر مؤمن! این بهشت است و این اعمال و کردار اهل بهشت؛ پس عمل کن، و بشارت ده، و نا امید مباش؛ زیرا رحمت الله نیکوکاران را نزدیک است.