1205

مشخصات کتاب

جوان و جوانی




تألیف:

...


ترجمه:

محمد جمالزهي

جوان! تو كيستي؟ ازكدام گروه هستي؟

برادر جوان!

آیا خودت را می‌شناسی؟ آیا تاریخ وجود خود را می‌دانی؟ آیا نیاكان خود را می‌شناسی؟ مجد و عزت خویش را در چه می‌دانی؟

تو از سلاله‌ی بهترین و شریفترین انسانها؛ و از سلاله‌ی صحابه‌ی نیكوسیرت هستی، تو از نوادگان علی بن ابی طالب، اسامه بن زید، خالد بن ولید و عبدالله بن عمر و عبدالله بن عباس و مصعب بن عمیر و بزرگان دیگری، از جوانان صحابه‌ی اطهار.

تو كسی هستی كه تاریخ را تغییر داده و توحید را در جهان نشر نموده است.

تو كسی هستی كه به طاغوت‌های جهان درسی دادی كه بعد از چهارده قرن هنوز آنرا فراموش نكرده‌اند.

تو كسی هستی كه پرچم عزت را بلند و خود را فدای دین نمود.

بهترین سلام و درود بر جوانان كه گنجینه و خزانه‌ی گرانبهای ما هستند همانگونه كه اصحاب محمد ج جوانانی شامخ و سند افتخار دین بودند.

تو از كدام گروهي؟

اما گروه بازنده (جهنمی): در آتش و عذابند غذایشان زقوم و نوشیدنی شان آب داغ است.

خداوند می‌فرماید:

﴿لَا يُفَتَّرُ عَنۡهُمۡ وَهُمۡ فِيهِ مُبۡلِسُونَ ٧٥ وَمَا ظَلَمۡنَٰهُمۡ وَلَٰكِن كَانُواْ هُمُ ٱلظَّٰلِمِينَ ٧٦ وَنَادَوۡاْ يَٰمَٰلِكُ لِيَقۡضِ عَلَيۡنَا رَبُّكَۖ قَالَ إِنَّكُم مَّٰكِثُونَ ٧٧ لَقَدۡ جِئۡنَٰكُم بِٱلۡحَقِّ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَكُمۡ لِلۡحَقِّ كَٰرِهُونَ ٧٨ [الزخرف: ۷۵- ۸۷]

«هرگز عذاب آنها تخفیف نمی‌یابد و در آنجا از همه چیز مأیوس و ناامید هستند، ما به آنها ستم نكردیم آنها خود ستمكارند آنها فریاد می‌كشند ای مالک دوزخ ای كاش! پروردگارت ما را بمیراند (تا آسوده شویم). می‌گوییم: شما اینجا ماندنی هستید ما حق را برای شما آوردیم ولی بیشتر شما از حق كراهت داشتید».

همچنین خداوند می‌فرماید:

﴿تَلۡفَحُ وُجُوهَهُمُ ٱلنَّارُ وَهُمۡ فِيهَا كَٰلِحُونَ ١٠٤ أَلَمۡ تَكُنۡ ءَايَٰتِي تُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ ١٠٥ قَالُواْ رَبَّنَا غَلَبَتۡ عَلَيۡنَا شِقۡوَتُنَا وَكُنَّا قَوۡمٗا ضَآلِّينَ ١٠٦ رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا مِنۡهَا فَإِنۡ عُدۡنَا فَإِنَّا ظَٰلِمُونَ ١٠٧ قَالَ ٱخۡسَ‍ُٔواْ فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ ١٠٨[المؤمنون: ۱۰۴- ۱۰۸]

«شعله‌ی سوزان آتش همچون شمشیر بر صورتهایشان نواخته می‌شود و در دوزخ چهره‌ی عبوس دارد، به آنها گفته می‌شود آیا آیات من بر شما خوانده نمی‌شد؟ پس آن را تكذیب می‌كردید، می‌گویند: پروردگارا! بدبختی ما بر ما چیره شد و ما قوم گمراهی بودیم، پروردگارا! ما را از این (دوزخ) بیرون آر، اگر بار دیگر تکرار کردیم قطعا ستمكاریم، (خداوند می‌فرماید:) دور شوید در دوزخ و با من سخن نگویید».

آنحضرت ج می‌فرماید: «جهنم را می‌آورند در حالی كه هفتاد هزار لگام بر آن است و با هر لگام هفتاد هزار فرشته كه آنرا می‌كشند». (مسلم)

می‌بینی كه تیمی بر تیم دیگر به پیروزی خوشنود شده و جشن می‌گیرند، اما فلاح حقیقی از آن كسی هست كه از جهنم نجات یافته و داخل بهشت شود، خداوند می‌فرماید:

﴿فَمَن زُحۡزِحَ عَنِ ٱلنَّارِ وَأُدۡخِلَ ٱلۡجَنَّةَ فَقَدۡ فَازَۗ وَمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَآ إِلَّا مَتَٰعُ ٱلۡغُرُورِ [آل‌عمران: ۱۸۵]

«كسی كه از آتش جهنم دور شد و داخل بهشت گردید همانا او پیروز و به فوز رسیده است و زندگی دنیا جز كالای فریب نیست».

همانگونه كه در دنیا دو گروه با هم مسابقه و بازی می‌كنند و در پایان یكی به عنوان پیروز میدان معرفی می‌شود. در رسیدن به فلاح و رستگاری آخرت نیز گروه‌هایی مسابقه می‌دهند كه آنها بازی نمی‌كنند و مسابقه حقیقی همان است كه نتیجه آن را خداوند چنین اعلام می‌فرماید: ﴿فَرِيقٞ فِي ٱلۡجَنَّةِ وَفَرِيقٞ فِي ٱلسَّعِيرِ [الشوری: ۷].

گروه پیروز (بهشتی): در نعمت‌های همیشگی اند؛ و نعمت‌هایی كه نه چشمی آن ها را دیده و نه گوشی شنیده و بر قلب و ذهن و اندیشه‌ای خطور نكرده است. خداوند می‌فرماید:

﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ١٧ [السجدة: ۱۷]

«هیچ کس نمی‌داند چه پاداشهای مهمی که مایه‌ی روشنی چشمهاست برای آنها نهفته شده، این پاداش کارهائی است که انجام می‌دادند!».

و نیز می‌فرماید:

﴿ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ أَنتُمۡ وَأَزۡوَٰجُكُمۡ تُحۡبَرُونَ ٧٠ يُطَافُ عَلَيۡهِم بِصِحَافٖ مِّن ذَهَبٖ وَأَكۡوَابٖۖ وَفِيهَا مَا تَشۡتَهِيهِ ٱلۡأَنفُسُ وَتَلَذُّ ٱلۡأَعۡيُنُۖ وَأَنتُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٧١ وَتِلۡكَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِيٓ أُورِثۡتُمُوهَا بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٧٢ [الزخرف: ۷۰- ۷۲]

«همان كسانی كه به آیات ما ایمان آوردند و تسلیم بودند به آنها خطاب می‌شود، شما و همسرانتان در نهایت شادمانی وارد بهشت شوید (این در حالی است كه) ظرف (غذا) و جامهای طلایی (شرابا طهورا) را گرداگرد آنها می‌گردانند و در آن (بهشت) هر آنچه نفس اشتها می‌كند و چشمها از آن لذت می‌برد موجود است و شما همیشه در آن خواهید ماند، این بهشتی است كه شما به سبب آنچه انجام داده اید وارث آن می‌شوید».

رسول اكرم ج می‌فرماید: «در بهشت درختی است كه اگر سوار كار ماهر و چابک و سریع السیر بتازد صد سال طول می‌كشد تا به انتهای آن برسد».

این فقط یک درخت چنین عظیم و گسترده ایست كه مسیر صد ساله‌ی چابک سوار می‌باشد.

آنحضرت ج می‌فرماید: «چون اهل بهشت وارد آن می‌شوند منادی ندا می‌دهد برای همیشه در اینجا زنده بمانید و هرگز بر شما مرگ و فنا نمی‌آید، سالم و تندرست باشید مریضی بر شما عارض نمی‌شود و اینجا جوان بمانید و پیری بر شما طاری نمی‌شود و در نعمت ناز باشید و فقر و ناداری به شما نمی‌رسد». (مسلم)

آیا نعمت دیگری بعد این نعمت وجود دارد؟

آیا پیروزی و رستگاری بعد از این پیروزی وجود دارد؟

آری! زندگی جاوید و ابدی، صحت و سلامت دایمی، جوانی كه تغییر نمی‌پذیرد. نعمت‌هایی كه فنا نمی‌شود و ...

خدایا ما را به سلامت بدار! خدایا ما را سلامت بدار! .. خدایا بر ضعف و ذلت و خواری ما رحم كن و ما را از این مصیبت سالم بدار!.

جوان و جواني، اسباب انحراف و گمراهي

برادر جوانم! به خودت بنگر، و اعمالت را بررسی كن و سپس خود قاضی باش و بر نفس خود قضاوت كن كه از كدام یک از این دو گروهی؟

آیا از جوانان هدایت یافته و مؤمن هستی؟ كسانی كه به خدا و روز قیامت و ملائكه و كتابهای آسمانی و پیامبران ایمان دارند؛ ایمانی كه آنها را به انجام اعمال نیک هدایت كند و از منكرات باز دارد؟.

آیا از جوانانی هستی كه تنها خدا را می‌پرستند و برای او شریكی نمی‌گیرند؟

آیا از جوانانی هستی كه تابع دستور پیامبر ج در گفتار و كردار هستند؟

آیا از جوانانی هستی كه نماز را بر پا می‌دارند و زكات مال خود را می‌پردازند و روزه ماه رمضان را می‌گیرند، و حج بیت الله الحرام را به بهترین نحو انجام می‌دهند؟

آیا از جوانانی هستی كه پایبند نصیحت اند و خیر خواه اوامر الهی و سنت رسول و همه تن مسلمان اند؟

آیا از جوانانی هستی كه مردم را با حكمت و پند حكیمانه به سوی خدا دعوت می‌دهند .

آیا از جوانانی هستی كه امر به معروف و نهی از منكر می‌كنند و صادقانه حرف می‌زنند و حق را قبول می‌كنند؟

آیا از جوانانی هستی كه دارای اخلاق نیک و نفس كریم و قلوب پاک اند؟

اگر از این گروه هستی، همانا این گروه افتخار امت، و رمز حیات و سنبل زندگی خوشبخت اند، آنان از خداوند امیدوارند كه كجی و فساد مسلمین بوسیله‌ی آنها اصلاح شود و راه سالكین بوسیله‌ی آنها بازگشایی و منور گردد و سنت پیامبران بوسیله‌ی آنان زنده شود. اگر از این گروه هستی بشارت باد به تو پیروزی و كامیابی در دنیا و آخرت.

اما گروه دوم جوانان: جوانانی كه عقیده‌ی انحرافی دارند و راه و روش آنان ناصحیح و غرورشان آنها را نابود كرده و شهوات بر آنها غالب شده است.

جوانانی كه، سركش اند و حق را نمی‌پذیرند و دامان خود را از باطل بیرون نمی‌كشند.

جوانانی كه، به ضایع شدن حقوق الهی و بندگان او پروایی ندارند.

جوانانی كه توازن فكری و قدرت تصمیم گیری را ندارند.

جوانانی كه، نه راه مسجد را می‌دانند و نه روزه و نه زكات دادن و نه راه حج را، مگر بنا بر حسب عادت و رسم چیزی انجام می‌دهند.

جوانانی كه، نصیحت قبول نمی‌كنند و بر حق متقاعد نمی‌شوند و رأی بجز رأی خود نمی‌شناسند و جوانانی كه بر اخلاق بد و خوی نامتعارف خود ثابت اند و آن را خوب می‌پندارند. آنان در واقع بدترین اعمال را انجام می‌دهند و همت و سعی خود را در تلاطم زندگی طوفانی گم كرده اند، بد انجام می‌دهند و گمان می‌كنند كه كار آنها نیک است.

دوست گرامی! اگر از این گروه هستی یا بعضی از صفات این جوانان را داری قسم به خدا كه در راه خطرناكی قدم گذاشته‌ای و بیم آن می‌رود چون بمیری از گروه جهنمی‌ها قرار گیری.

اسباب انحراف و گمراهي جوانان

۱- اوقات فراغت (بیكاری): زهر كشنده‌ای است كه فكر و عقل و نیروی جسمانی را نابود می‌كند و علاج این معضل این است كه جوانان در تلاش كاری باشند، مطالعه، نوشتن، تجارت و هر كاری كه مناسب با شخصیت آنها باشد و اوقات فراغت آنها را پر كند.

۲- استفاده نكردن از تجربه‌ی بزرگان: علاج این مشكل پر كردن خلاء و فرجه مابین قشر جوان و مردان سالخورده است، وهمه باور كنند كه پیران و جوانان پیكره‌ی یک اجتماع هستند اگر عضوی از آن فاسد شود به همه اعضاء سرایت می‌كند.

۳- ارتباط با گروه منحرفین و دوستی با آنها: علاج این است كه كه جوانان افرادی را برای دوستی انتخاب كنند كه متدین و صالح و عاقل باشند.

۴- خواندن كتاب‌ها و مجلات فاسد: كه جوان را نسبت به دین و عقیده‌اش دچار تردید و شک می‌كند و علاج آن این است كه از خواندن چنین كتابهایی پرهیز كند و به مطالعه كتابهای دینی روی آورد.

۵- بدگمانی به دین اسلام: جوانان چنین فكر می‌كنند كه اسلام مانع آزادی بوده، و به تهجر و عقب‌گرایی دعوت می‌دهد و مانع بین اجتماع و پیشرفت است این طرز فكر نتیجه‌ی عدم آگاهی و جهالت نسبت به دین اسلام است.

علاج آن این است كه جوان حقیقت اسلام را فرا گیرد و مزایا و محاسن آن را بشناسد.

وقفه

خواندن این دعا فقط ۱۵ ثانیه از وقت شما را می‌گیرد

«اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّى، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، خَلَقْتَنِى وَأَنَا عَبْدُكَ، أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أَبُوءُ لَكَ بِنِعْمَتِكَ عَلَىَّ وَأَبُوءُ بِذَنْبِى، فاغْفِرْ لِى، فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ أَنْتَ».

ما را در دعاهای خیرتان فراموش نكنید!

راه نجات، راه برگشت بسوي خدا

بسیاری از جوانان می‌گویند ما از گروه منحرفین هستیم! چگونه می‌توانیم پرهیزگار شویم؟ از كجا شروع كنیم؟

می‌خواهم بر راه راست و مستقیم حركت كنم مرا راهنمایی كنید.

برادر جوان! برای پاسخ گفتن به این سئوالات باید بگویم راه واضح و روشن است و هر بینایی به راحتی می‌تواند در آن قدم بردارد، نوری است كه وسط تاریكی می‌درخشد و كشتی نجات است كه در مسیرش امواج هولناک وجود دارد.

اما راه توبه (نجات): خداوند می‌فرماید:

﴿وَتُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ [النور: ۳۱].

«ای مومنین دسته جمعی بسوی پروردگار رجوع كنید شاید رستگار شوید» .

و نیز می‌فرماید:

﴿وَٱتَّبِعُوٓاْ أَحۡسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلۡعَذَابُ بَغۡتَةٗ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ ٥٥ [الزمر: ۵۴]

«از بهترین دستورهایی كه از سوی خداوند بر شما نازل كرده پیروی كنید پیش از آنكه عذاب (الهی) ناگهان به سراغ شما آید و در حالی كه از آن خبر ندارید».

آنحضرت ج می‌فرماید: «خداوند درب توبه را از جانب مغرب قرار داده كه عرض آن مسیر چهل سال راه است و تا مادامیكه خورشید از مغرب طلوع نكند درب آن بسته نمی‌شود». (ترمذی)

قسم به ذات پروردگار كه این راه آسان و رفتن در آن راه هیچ سختی و مشكلی را در بر ندارد و انسان را به نعمت‌های ابدی و دایمی می‌رساند كه هرگز از بین نمی‌روند.

حافظ ابن قیم می‌فرماید: «برای داخل شدن به بارگاه الهی و همجواری او شتاب كنید كه دارالسلام آنجاست و هیچگونه خستگی و كوفتگی بر شما عارض نمی‌شود و آسانترین راه است».

بدین خاطر كه تو در بین یكی از دو وقت قرار داری كه در واقع عمر تو است. (وقت موجود) كه بین وقتی كه از دست تو رفته و وقت آینده قرار دارد.

آنچه گذشته آنرا با توبه و ندامت و استغفار اصلاح كن و این عمل برای تو خستگی ندارد و این كار دل است، و زمان آینده را مواظب باش تا آنرا با گناه آلوده نكنی این نیز برای تو خستگی را در بر ندارد؛ زیرا وابسته به اراده و نیت تو است.

آیا این آسانی پروردگار را بر بندگان مشاهده می‌كنی و عدم تكلیف بر آنچه كه توانایی ندارند، با این همه، لازم است كه نیت راست و تصمیم قاطع باشد و برنامه‌ریزی به آنچه كه برای دنیا و آخرت مفید است.

براي چه آفريده شده‌اي؟

برادر جوان! جستجوی جواب این سئوال از بهترین مسایلی است كه مسلمان را بر قدم گذاشتن بر طریق استقامت و انابت بسوی او یاری می‌كند. زیرا خداوند ما را بیهوده و بدون هدف نیافریده است و ما برای هدفی عظیم كه همانا عبادت خدا است به دنیا آمده ایم.

﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦ [الذاریات: ۵۶]

و عبادت تنها شامل بعضی اعمال تعبّدی مانند نماز، روزه و حج نمی‌شود بلكه همه زندگی فرد مسلمان را در بر می‌گیرد حتی به بعد از مرگ نیز می‌رسد.

﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ١٦٣ [الأنعام: ۱۶۲- ۱۶۳].

«بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگی و مرگ من، همه برای خداوند پروردگار جهانیان است. همتایی برای او نیست؛ و به همین مأمور شده‌ام؛ و من نخستین مسلمانم».

نماز تو عبادت، روزه‌ی تو عبادت، صدقه، بخشش، حج و عمره، نیكی به پدر و مادر، حفاظت از چشم، طلب علم، آمادگی برای ازدواج، خوردن و نوشیدن و تلاش برای كسب روزی حلال و خواب را می‌توان در زمره‌ی عبادت‌ها قرار داد و این امتیاز دین اسلام بر سایر ادیان است.

آیا شایسته است خداوند بعد از این تو را جایی بیابد كه از آن نهی كرده و جایی كه امر شده‌ای حاضر نباشی؟

آیا شایسته است مساجد از وجودت خالی باشند و استادیوم‌ها را آباد نگه داری؟

آیا شایسته است كه كتاب خدا و سنت پیامبر ج را ترک كنی و گوش هایت همواره با موسیقی پر باشد؟

آیا شایسته است كه سنت مسواک را ترک كنی و بجای آن سیگار كه مسواک شیطان است را به دهان بگذاری؟

آیا شایسته است كه مجالس علم و ایمان را ترک كنی و همراه منحرفین در مجلس غیبت، سخن چینی و دروغ (بهتان) باشی؟

تأخير در توبه، راهي كه بايد پيمود

ای جوان! اینک تو در عنفوان جوانی و بهترین لحظات عمر خود را سپری می‌كنی. بسیاری فریب جوانی خود را می‌خورند و می‌گویند اینک باید از جوانی لذت حاصل كرد و زمان پیری جبران می‌كنیم، این طرز تفكر به چند دلیل اشتباه است.

اولا: طولانی بودن امیدها و آرزوها از آفات بزرگی است كه چون سنگ بزرگ در مسیر توبه قرار می‌گیرد بنابر چه تضمینی می‌گویی اگر به سن پیری رسیدیم توبه و عبادت می‌كنم؟

ابن جوزی می‌فرماید: «بر انسانی كه نمی‌داند چه لحظه‌ای در چنگال مرگ به دام می‌افتد لازم است كه همیشه آماده باشد، فریب جوانی و سلامتی را نخورد زیرا بسا اوقات پیران از جوانان دیرتر می‌میرند».

دوم اینكه: جوان عزیز اگر خداوند به تو عمر طولانی عطا كند و جوانی را پشت سر بگذاری و به سن پیری برسی چه تضمینی وجود دارد كه موفق به توبه شوی؟

بسا اوقات گناهان و معاصی چنان دل را كدر می‌كنند كه انسان موفق به توبه كردن نمی‌شود و گاهی ممكن است توبه تا آنجا به تاخیر بیافتد كه مرگ و اجل فرا رسد و انسان هنوز به دام گناه گرفتار باشد.

سوم اینكه: چه تضمینی وجود دارد كه در آن حالت پیری توان و نیروی عبادت را داشته باشی در حالی كه نیرو و نشاط جوانی را از دست داده ای. چون انسان به سن پیری می‌رسد صبر بر طاعت ندارد مگر كسی كه خداوند بر او رحم كند. استخوان‌ها ناتوان و پوک می‌شوند و چشمان ضعیف و گوشها سنگین می‌شوند تا آنجا كه انسان توان ادای فرایض را ندارد و این جوانمردی نیست كه فصل و دوران جوانی را به هوای نفس و شیطان بگذاری و دوران پیری و ضعف را به طاعت پروردگار.

چهارم اینكه: لذت و تمتع واقعی در انجام دادن گناه حاصل نمی‌شود بلكه در طاعت و اتباع امر پروردگار و اجتناب از منهیات ممكن است. لذت و شیرینی از كام كسی كه آن را از طریق حرام حاصل نموده است از بین می‌رود فقط اثر گناه آن می‌ماند و در لذتی كه پس آن آتش باشد خیر نیست.

ابو سلیمان می‌فرماید: «جواب پاكی با پاكی داده می‌شود و جواب تیرگی با تیرگی و كسی كه در شب احسان كند روز جواب احسان و نیكی خود را دریافت می‌كند و كسی كه روز احسان كند شب به آن احسان خود پاداش داده می‌شود».

پنجم اینكه: از جوانی خود سئوال می‌شوید كه در چه راهی آن را فنا كرده اید.

آنحضرت ج می‌فرماید: «بنده روز قیامت قدم بر نداشته كه از او پنج سئوال می‌شود، از عمرش كه در كجا فنا كرده، از جوانی كه چگونه آن را گذرانده است و از مال اش كه از كجا كسب كرده و به كجا آن را مصرف نموده است و به علمی كه داشته چقدر عامل بوده». (ترمذی)

و از هفت گروهی كه روز قیامت زیر سایه‌ی عرش الهی قرار می‌گیرند «جوانی است كه در عبادت خدا رشد كرده است».

ششم اینكه: بالفرض اگر در آخر عمر موفق به توبه و انابت شدی با این تاخیر درجه و مقام مقربین و صدیقین را از دست دادی، انسانی كه همت پایین دارد از خواهشات نفس پیروی می‌كند و به عفو و بخشش توكل می‌كند.

سفري كه بايد انجام شود

برادر جوان: آیا هادم اللذات (از بین برنده‌ی) لذت و شهوت) و مفرق جماعات (مرگ) را یاد كرده‌ای؟ آیا به شدت و سختی لحظه‌ی جان كندن اندیشیده‌ای؟

آیا روزی را كه در جمع مردگان قرار می‌گیری را به یاد آورده‌ای؟

آیا روز مفارقت از دوستان، اهل و عیال و همسایگان را یاد می‌كنی؟

آیا تنگی قبر و تاریكی آن را می‌دانی؟

آیا وحشت و سختی قبر را یاد كرده‌ای؟

آیا عذاب قبر را یاد كرده‌ای؟

آیا به فكر كرم‌ها، عقرب و مارهای آن بوده ای؟

آیا به گرزهای آتشین آن روز اندیشیده‌ای؟

آیا به سئوال نكیر و منكر فكر كرده‌ای؟

آیا می‌توانی به آنها جواب صحیح دهی؟ یا به تو می‌گویند، بی‌جواب به قبر آمده‌ای.

برادر جوان: این سفری است كه باید انجام شود هر چند كه عمر طولانی باشد و به سال‌ها و روزهای متوالی بیانجامد، چه كسی تاكنون مرگ را از خود دفع كرده است؟

چه كسی ملک الموت را از خود رانده و ساعت مرگ خود را به تأخیر انداخته است؟ پس تكبر برای انسانی كه طعمه‌ی كرمها می‌شود چه معنی دارد چرا سر كشی؟

وقتی كه خاک آخرین مكان و منزل توست.

﴿كُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِ [آل‌عمران: ۱۸۵، الأنبیاء: ۳۵، العنكبوت: ۵۷].

«هر نفسی (طعم) مرگ را می‌چشد!».

﴿ كُلُّ شَيۡءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجۡهَهُۥ [القصص: ۸۸].

«همه چیز جز ذات (پاک) او فانی می‌شود».

قبل از پشيماني – راه سعادت

برادر جوان: آیا از مردگان عبرت نمی‌گیری، آیا از عواقب كسالت و تنبلی پیشمان نمی‌شوی؟ افسوس بر آن غافلی كه واقعیت مرگ را شوخی تصور می‌كند و غافلی كه هر چه عمرش بیشتر می‌شود سقوط او وحشتناكتر می‌گردد.

ای جوان! هر انسانی به دنبال خوشبختی می‌گردد و راه‌های رسیدن به آن را جستجو می‌كند و برای از بین بردن موانع كوشش می‌كند ولی بسیاری از مردم خوشبختی را درک نمی‌كنند. بسیاری از مردم گمان می‌كنند خوشبختی در ثروت زیاد و داشتن قصر مجلل و ماشین/ موتر مدل بالا است، بعضی گمان می‌كنند در رسیدن به شهرت است و بعضی خوشبختی را در كسب مراتب می‌دانند و بعضی خوشبختی را در مسافرت و گشت و گذار و سفرهای خارجی و مشاهده دیدنی‌ها می‌دانند.

بعضی گمان می‌كنند خوشبختی در رسیدن به شهوات و لذات و انجام هر آنچه نفس اشتها می‌كند(بدون در نظر حرام و حلال) است. در واقع این ها حقیقت خوشبختی را نشناخته اند و قیمت و ارزش آن را نمی‌دانند؛ زیرا به ظاهر آن متوجه شدند و حقیقت خوشبختی را ترک كردند و به آنچه كه فنا و نابود می‌شود دل بستند.

سعادت واقعی، آن است كه بنده نیک پرورگار آن را احساس می‌كند.

خداوند می‌فرماید:‌

﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةٗ طَيِّبَةٗۖ وَلَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٩٧ [النحل: ۹۷].

«هر زن و مردی كه اعمال صالح انجام دهد و مومن باشد حتما به او زندگی پاک و طیب عنایت می‌كنیم و پاداش آن‌ها را بهتر از آنچه كه عمل كردند می‌دهیم».

هر چند انسان سرمایه و مال داشته باشد و از آنها استفاده كند و دارای زن، ساختمان، وسیله‌ی نقلیه و غیره باشد خوشبختی را احساس نخواهد كرد مگر اینكه با طاعت و فرمانبرداری خدا به این فلاح و پیروزی دست یابد.

الله بزرگ می‌فرماید:

﴿وَمَنۡ أَعۡرَضَ عَن ذِكۡرِي فَإِنَّ لَهُۥ مَعِيشَةٗ ضَنكٗا وَنَحۡشُرُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ أَعۡمَىٰ ١٢٤ [طه: ۱۳۴].

«كسی كه از یاد من غفلت كند و اعراض ورزد همانا برای او زندگی تنگ است و روز قیامت او را در حالی حشر می‌كنیم كه كور است».

روز قیامت این گروه آنچه كه در دنیا بدان لذت می‌جستند را فراموش می‌كنند و مومنین راستین نیز مشكلات و زحمات را كه به سبب فقر در دنیا متحمل می‌شدند فراموش خواهند كرد.

حضرت رسول اكرم ج می‌فرماید: «روز قیامت بنده‌ای كه در دنیا در نعمت و ناز بوده یكبار در جهنم غوطه داده می‌شود، سپس از او می‌پرسند:‌ای فرزند آدم! آیا در دنیا راحتی دیده‌ای؟ آیا بر تو نعمتی عرضه شده؟ می‌گوید به خدا، من هیچ نعمتی در دنیا ندیدم. و فردی در دنیا فقیر و بیچاره بوده او را در بهشت یک دور می‌گردانند پس از او سئوال می‌شود ای فرزند آدم! آیا در دنیا فقر و سختی دیده‌ای؟ می‌گوید: نه بخدا! هیچ سختی و مشكلی ندیدم». (مسلم)

و خداوند در كلام خود به این گروه اشاره می‌فرماید:

﴿يَوۡمَ يَأۡتِ لَا تَكَلَّمُ نَفۡسٌ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ فَمِنۡهُمۡ شَقِيّٞ وَسَعِيدٞ ١٠٥ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ شَقُواْ فَفِي ٱلنَّارِ لَهُمۡ فِيهَا زَفِيرٞ وَشَهِيقٌ ١٠٦ خَٰلِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ إِلَّا مَا شَآءَ رَبُّكَۚ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٞ لِّمَا يُرِيدُ ١٠٧ ۞وَأَمَّا ٱلَّذِينَ سُعِدُواْ فَفِي ٱلۡجَنَّةِ خَٰلِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ إِلَّا مَا شَآءَ رَبُّكَۖ عَطَآءً غَيۡرَ مَجۡذُوذٖ ١٠٨ [هود: ۱۰۵- ۱۰۸]

«آن روز كه (قیامت و زمان مجازات) فرا می‌رسد، هیچ كس جز به اجازه‌ی او سخن نمی‌گوید گروهی بدبختند و گروهی خوشبخت* اما آنها كه بدبخت شدند در آتشند و برای آنان در آنجا «زفیر» و «شهیق» (ناله‌های طولانی دم و بازدم) است * جاودانه در آن خواهند ماند تا آسمانها و زمین برپاست مگر آنچه خداوند بخواهد. پروردگارت هر چه را بخواهد انجام می‌دهد! *اما آنها كه خوشبخت و سعادتمند شدند، جاودانه در بهشت خواهند ماند تا آسمانها و زمین برپاست، مگر آنچه پروردگارت بخواهد! بخششی است قطع نشدنی!».

ای برادر مسلمان! راه سعادت و پیروزی برایت مشخص شد و بر تو لازم است كه در آن قدم بگذاری و راه‌های دیگر را فراموش كنی.

خداوند می‌فرماید:

﴿وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِي مُسۡتَقِيمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمۡ عَن سَبِيلِهِۦ [الأنعام: ۱۵۳].

«این است راه مستقیم من، از آن پیروی كنید و از راه‌های دیگر پیروی نكنید كه شما را از راه من دور می‌كنند».

معالجه وسوسه‌ها و ترديدها- محبت خدا

جمعی از جوانان از شیخ عبدالعزیز سئوال كردند، كه در حال تنگدستی و فقر زندگی می‌كنیم تا آنجا كه در وجود خدا و قرآن و پیامبر در دل ما شبهه و شک ایجاد شده و در دل خود قساوت و پرده‌ای كه مانع حق شده است را می‌بینیم ... ما را راهنمایی كنید؟

در جواب فرمود: ... در زمان رسول اكرم در بین دوستان پیامبر نیز چنین شك‌هایی به وجود می‌آمد كه برخی در مورد پروردگار بود، آنحضرت به آنها سفارش می‌فرمود به این هنگام بگویند: «آمَنْتُ بِاللَّهِ وَرسُولِهِ» به خدا پناه ببرند و از این تفكر بیرون شوند و به او از شر شیطان رجیم پناهنده شوند.

و بگوید : «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ».

و بر این عقیده باید استوار بود و تكرار «آمَنْتُ بِاللَّهِ وَرسُولِهِ» هنگام حضور هر فكر كفر آمیز انشاء الله مفید خواهد شد.

توصیه می‌شود كه از نا امیدی از رحمت‌های خدا به سوی رحمت او امیدوار شویم. و كثرت تلاوت قرآن و تفكر در معانی آنها و برگشت به سوی خدا با صدق و رغبت، انسان را به حق راهنمایی و وسوسه‌ها را نابود می‌كند.

و بیشتر از همه سجده در نیمه شب و حسن ظن به پروردگار است. خداوند می‌فرماید:

﴿فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِ [البقرة: ۱۸۶].

«من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا می‌خواند، پاسخ می‌گویم!».

با دوستان خوب رفاقت كن و از دوستی با اشرار دوری كن. آیا انسان به افكار و وسوسه‌هایی كه در مورد توحید و خدا خطور می‌كند مؤاخذه می‌شود؟

از آنحضرت ج ثابت است و در كتب صحیحین نیز آمده است، «كه خداوند از امت من در گذر شده آنچه را كه دل و فكرش خطور می‌كند تا مادامی كه به آن عمل نكرده است و یا سخن نگفته است». صحابه‌ی كرام از رسول اكرم ج از خطر این نوع وسوسه‌ها سئوال كردند؟

آنحضرت ج فرمودند: «مردمی هستند كه می‌پرسند این همه را خدا خلق كرده است، پس خدا را چه كسی آفریده؟ كسی كه به چنین وسوسه‌ای گرفتار شد بگوید: «آمَنْتُ بِاللَّهِ وَرسُولِهِ».

و در روایت دیگر آمده: «كه به خدا پناه ببرد و از این فكر خود را دور كند». (صحیح مسلم)

اسباب محبت خدا

آیا می‌خواهی خداوند تو را دوست داشته باشد؟

آیا می‌دانی چون خداوند كسی را دوست داشته باشد جبرئیل را فرا می‌خواند و می‌فرماید: «من فلانی را دوست دارم تو نیز او را دوست بدار، جبرئیل او را دوست می‌دارد، سپس در آسمان ندا می‌دهد كه خداوند فلان شخص را دوست دارد شما نیز او را دوست داشته باشید پس اهل آسمان او را دوست می‌دارند، سپس او در زمین نیز مقبول واقع می‌شود».‌ (صحیح مسلم)

برای جلب محبت خدا این اعمال ضروری‌اند:

۱- انجام دادن نوافل بعد از فرایض.

۲- مداومت بر ذكر خدا در همه حال به زبان و قلب و عمل.

۳- ترجیح دادن آنچه الله می‌پسندد بر آنچه كه نفس تقاضا می‌كند.

۴- تدبر قلبی در اسماء و صفات خدا و شناخت آنها.

۵- مشاهده‌ی نعمت‌ها و نیكی و احسان و الطاف خداوند.

۶- خلوت كردن با او در نیمه‌ی آخر شب و مناجات و تلاوت قرآن و حاضر شدن با روح و جان به درگاه او.

۷- مجالست با دوستان صادق.

دوری از اسبابی كه سبب فاصله و دیوار بین خدا و قلب می‌شود.

نعمت‌هايي فراوان و سپاسگذاري از آنها

برادر جوان! خداوند نعمتهای فراوان به تو عنایت كرده است كه قابل شمارش نیستند، هر حركتی نعمت است و هر سكون و هر نفسی كه تنفس می‌كنیم و هر طرفه العینی نعمت است.

﴿وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآ [ابراهیم: ۳۴].

«و اگر نعمت‌های خدا را بشمارید، هرگز آنها را شماره نتوانید کرد!»

در مقابل این همه نعمت چه كاری انجام داده‌ای؟

آیا با زبان و قلب از این نعمت‌ها تشكر كرده‌ای؟

آیا آثار آنها بر رفتار و كردارت ظاهر شدند؟

نعمت اسلام

برادر جوان! چگونه می‌توانی شكر نعمت هدایت و اسلام را اداء كنی؟

آیا این از نعمت و احسان خدا نیست كه تو را از بهترین مخلوقات و داعی دین خود قرار داد؟

آیا از فضل و احسان خدا نیست كه تو را جزء امت نبی خاتم و رسول بزرگوار او قرار گرفتی؟

آیا این از فضل خدا نیست كه تو را از افراد امت و دعوت جهانی قرار داد.

﴿وَمَن يَبۡتَغِ غَيۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِينٗا فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡهُ وَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٨٥ [آل عمران: ۸۵].

«و هر کس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حق،) آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد؛ و او در آخرت، از زیانکاران است».

اگر خداوند تو را یهودی یا نصرانی و یا مجوسی خلق می‌كرد چه می‌شد یا اینكه بی دین بودی؟ پس خدا را بر آنچه كه به تو از نعمت اسلام عنایت كرده است شاكر باش.

نعمت قرآن

قرآن كتابی كه خداوند برای هدایت بشریت نازل فرموده و راهنمای رستگاری است، آیا این از فضل و احسان خدا نیست كه براحتی قرآن، این كتاب عظیم در اختیار توست؟

ملیون‌ها انسان هستند كه به آسانی و سهولت به تلاوت و درک معانی آن دسترسی ندارد.

نعمت سنت

آیا خدا را بر سنت و راهی كه به تو عنایت كرده و تو را از گروه اهل سنت و جماعت قرار داده شاكر بوده‌ای؟ میلیون ها نفر هستند كه خود را به اسلام نسبت می‌دهند ولی راه را گم كرده اند و عقیده‌ی صحیح را از دست داده اند و مصداق قول پیامبر ج قرار دارند كه فرموده است: «امت من هفتاد و دو فرقه می‌شوند كه بجز یكی همه در جهنم اند». (اهل سنن)

و گروه پیروز كسانی اند كه عامل بر سنت پیامبر ج و اصحاب او هستند.

نعمت عقل

آیا خدا را بر نعمت عقل سپاس گذاری كرده‌ای؟ نعمتی كه تو را از سایر مخلوقات متمایز می‌كند، اگر آن را از تو بگیرد حال تو چگونه خواهد بود كه از دیوانگان قرار بگیری و بچه‌ها به سوی تو سنگ پرتاب كنند؟

نعمت اعضاء و جوارح

آیا خدا را بر نعمت دست و پا، چشم ، گوش، زبان و بینی شاكر بوده‌ای؟ اگر یكی از اینها را از تو بگیرد، مثلاً چشم را كه كور شوی و یا گوش را كه دیگر نشنوی و یا گنگ شوی و نتوانی راه بروی چه می‌كنی؟

و اعضای دیگری كه داخل بدن تو هستند مانند قلب، كبد، ریه‌ها، كلیه‌ها و ... اگر یكی از آنها كم كار شود و تو در معرض نابودی قرار بگیری قدر این نعمت‌ها را می‌دانی.

﴿وَفِيٓ أَنفُسِكُمۡۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ ٢١ [الذاریات: ۲۱].

«و در وجود خود شما (نیز آیاتی است)؛ آیا نمی‌بینید؟!»

نعمت مال

نعمت سرمایه و مال، و نعمت خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها، لباس‌ها و مسكن، و هوایی كه از آن تنفس می‌كنی، همه اینها نیاز به تشكر و سپاس‌گذاری از خالق دارند، تصور كن یكی از این نعمت‌ها را از تو بگیرند چه احساسی خواهی داشت.

يك جرعه آب مساوي با حكومت هارون الرشيد:

روزی ابن سماک بر هارون الرشید وارد شد، هارون پیاله‌ی آب خواست سپس آب سرد و گوارایی برایش آوردند، ابن سماک گفت: ای امیرالمؤمنین! اگر آب را از تو بگیرند و به شدت تشنه باشی این لیوان آب را به چند می‌گیری؟

گفت: به نصف پادشاهی‌ام، گفت: نوش جان بنوش، چون نوشید دوباره پرسید اگر خروج آبی كه خوردی ممكن نباشد چقدر هزینه می‌كنی كه از بدنت دفع شود؟ گفت نصف دیگر مملكت و پادشاهی‌ام، ابن سماک گفت: پادشاهی كه نصف آن یک لیوان آب و نصف دیگر ادرار كردن باشد شایسته نیست كه در آن رقابت كرد؟

نماز ستون دين است

برادر جوان! جایگاه نماز در اسلام رفیع است نماز ام العبادات است و بهترین طاعات بعد از شهادتین می‌باشد و برای حفاظت و ادای آن آیات زیادی از جانب پروردگار نازل شده است:

﴿وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَٱرۡكَعُواْ مَعَ ٱلرَّٰكِعِينَ ٤٣ [البقرة: ۴۳].

«و نماز را بپا دارید، و زکات را بپردازید، و همراه رکوع کنندگان رکوع کنید (و نماز را با جماعت بگزارید)!».

آنحضرت ج در بستر مرگ به ادای نماز توصیه فرمود.

انس س می‌فرماید: «بیشترین وصیت پیامبر هنگام موت و سكرات نماز، ادای حقوق زیردستان و كنیزان بود». (ابن ماجه)

علی س می‌فرماید: آخرین كلام رسول اكرم ج این بود: «نماز بخوانید و بترسید از حقوق افرادی كه زیردست شما هستند». (ابو داوود)

برادر جوان! جایگاه تو در اهمیت دادن به این فرضیه كجاست، آیا بر ادای آن بر موعدش كوشا هستی؟ چقدر هنگام ادای آن خشوع داری؟

آن را كجا اداء می‌كنی، آیا در مسجد همراه دیگر مسلمانان با جماعت اداء می‌كنی؟

آیا نماز بر اخلاق و معاملات تو تأثیر گذاشته است؟

بدان كه، نماز اولین گزینه‌ای است كه روز قیامت بنده را از آن سئوال می‌كنند. آنحضرت ج فرمود: اولین چیزی كه روز قیامت از آن محاسبه می‌كنند نماز است اگر آن موردِ پذیرش قرار گیرد دیگر اعمال را می‌پذیرند و اگر ناقص باشد دیگر اعمال را نیز رد می‌كنند.

نماز جماعت

نماز در مسجد با جماعت از سنت‌های محبوب است. آنحضرت ج فرمود: «كسی كه می‌خواهد روز قیامت در حال مسلمان بودن خدا را ملاقات كند پس بر این نمازهای (فرض) در جایی كه مؤذن از آنجا به ادای آن فرا می‌خواند مواظبت كند، خداوند سنت روشن و هادی را به رسولش عنایت فرموده است، اگر شما نماز را در خانه هایتان اداء كنید تارک سنت پیامبر خود هستید و اگر سنت پیامبرتان را ترک كنید گمراه می‌شوید».

منكراتي كه بايد از آنها دور جست

برادر جوان! می‌بینیم كه بر توبه كردن عزم و اراده‌ی قوی كرده ای و با اشک هایت سطر و دفتر پشیمانی را امضاء كردی، پس لازم است كه همت و اراده‌ی خود را بالا کنی، تا هر آنچه بر سر راه استقامت تو قرار می‌گیرد را نابود کنی و آنچه که بین تو و سعادت همیشگی ات حائل می‌شود را پشت سر اندازی و به رضایت پروردگار و فلاح و بهشت و نجات از آتش جهنم برسی.

لذا بر تو لازم است که:

۱- از ضایع کردن نمازها یا به تأخیر انداختن ادای آن‌ها بر حذر باشی؛ زیرا هر کس نماز را ضایع می‌کند احکام دیگر را به طریق اولی ضایع خواهد کرد.

۲- از اینکه رمضان را روزه نگیری و روزهای آن را به خواب و شب را به بیداری و بازی بگذرانی بر حذر باش.

۳- اگر توانایی ادای حج را داری درنگ نکن.

۴- از دوستی با رفقای بد و دوستان ناباب دوری کن؛ زیرا انسان بر عقیده و دین دوست خود می‌گردد.

۵- از گوش دادن به موسیقی دوری کن؛ زیرا بزرگ‌ترین مانع استقامت است و محبت موسیقی نشانه‌ی ضعف ایمان است.

۶- عاقل از دود و مواد مخدر دوری می‌کند.

۷- شب بیداری بدون ضرورت بدن را ضعیف و باعث قضا شدن نماز صبح می‌شود.

۸- از پاستور و ورق بازی و قمار پرهیز کن.

۹- از این که وقت خود را به تماشای تلویزیون و فیلم‌های پوچ و بیهوده تلف کنی دوری کن.

۱۰- مسافرت کردن بدون ضرورت به کشورهای کفر، باعث انحراف و سستی در عقیده می‌شود.

۱۱- از این که به غیر مسلمانان خود را مشابه کنی و مراسمی چون مراسم آنها داشته باشی و لباسی چون آنان بپوشی پرهیز کن.

۱۲- از مزاحمت تلفنی برای دیگران پرهیز کن، که این نتیجه‌ی ضعف شخصیت و مرض قلب است.

۱۳- بدترین مکان بازار است از رفتن بدون ضرورت به آنجا پرهیز کن.

۱۴- بر نعمت‌های خدادادی حفاظت کن، و حفاظت آن ها با شکر گزاری ممکن است، ماشین نیز نعمت است خود و آن را با سرعت غیر مجاز نابود مکن.

۱۵- استمناء (جلق) دلیل شکست در مقابل شهوت و هوای نفس است. پیامبر اکرم ج می‌فرماید: «آنانی که توان ازدواج ندارند پاکدامنی و عفت پیشه کنند تا مادامیکه خداوند از فضل خود آن ها را بی‌نیاز کند».

آنحضرت ج می‌فرماید: «ای جوانان! اگر کسی استطاعت ازدواج دارد پس ازدواج کند؛ زیرا برای حفاظت چشم و پاکدامنی خوب است و کسی که استطاعت ندارد روزه بگیرد روزه برای او سپری قرار می‌گیرد». (متفق علیه)

۱۶- از نافرمانی والدین دوری کنید؛ زیرا رضای خداوند در رضایت والدین است.

۱۷- از قطع صله‌ی رحم پرهیز کنید؛ زیرا قاطع صله‌ی رحم به جنت نمی‌رود.

۱۸- از دروغ پرهیز کنید؛ زیرا دروغ انسان را به فجور سوق می‌دهد و فجور انسان را به جهنم.

۱۹- از حسد دوری کنید؛ زیرا نوعی بی ادبی و اعتراض به تقسیم خداست.

در پایان از خدا می‌خواهم که من و تو را استقامت در دین عنایت کند و گناهان ما را ببخشد و بر ما رجوع کند و هدایت و راهنمائی‌مان نماید که توبه کنیم و اعمال اندک ما را بپذیرد و درجات ما را رفیع بگرداند و از بندگان نصیحت پذیر قرارمان دهد.

وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وأصحابه اجمعین

این بود ترجمه‌ی گزینشی از کتاب «مهلا یا شباب» امیدوارم که مورد رضای پروردگار قرار بگیرد.